پیشنهاد طلاق توافقی دادم، اما نپذیرفت
دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد به پایان رسید؛ جلسه بعدی دوشنبه 31 تیر
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، در ابتدا قاضی کشکولی گفت: قبل از رسمیت جلسه دادگاه لازم است با توجه به علنی بودن دادگاه مطالبی عرض کنم و در مرحله بعد با اعلام رسمیت جلسه دادگاه ادامه خواهد داشت.
رئیس دادگاه گفت: جلسه دادگاه با مجوز ریاست قوه قضاییه به موجب مقررات قانون آیین دادرسی کیفری علنی است، انتشار مشروح دادگاه با رعایت قانون ۳۵۲ آیین دادرسی کیفری آزاد است با توجه به اینکه مطالبی در فضای مجازی منتشر میشود که بعضا به روایت از رسانهها و خبرنگاران حاضر در جلسه است و با توجه به مقررات مفاد مواد ۳۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری، در خصوص اخلال در نظم دادگاه و مطالب تذکر میدهم.
وی گفت: از مستشار دادگاه آقای ترابی میخواهم مقررات ماده ۳۵۴ و ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری درباره علنی بودن یا غیر علنی بودن را برای حاضرین قرائت کند.
ترابی مستشار دادگاه مفاد ومواد ۳۵۴ و ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت کرد.
قاضی کشکولی در ادامه گفت: با اعلام رسمیت و پیرو جلسه مورخ ۲۲.۴.۹۸ جلسه امروز را در وقت مقرر آغاز میکنیم.
جلسه شعبه نه دادگاه کیفری یک استان تهران، به امضا کنندگان ذیل با حضور طرفین پرونده و اولیای دم، احدی از اولیای دم، مهیار صفری، محمد علی نجفی و دو تن از وکلای مدافع تشکیل است.
وی گفت: نماینده دادستان و افراد مطلع حاضرند، همچنین کارشناسان در صحنه جرم از جمله کارشناس اسلحه، کارشناس بخش فیزیک جنایی، پزشک معاینه جسد و روانپزشکان حضور دارند که در صورت ضرورت از آنها توضیح اخذ خواهد شد.
قاضی گفت: جلسه امروز در دو بخش بررسی صحنه جرم و ورود و خروج افراد قبل از ساعت ۹ تا ۱۲:۴۰ روز وقوع جرم که آخرین خروج نجفی بود، در صورت نیاز پخش خواهد شد.
وی افزود: در این مرحله دادگاه خطاب به وکلای اولیای دم میگوید که اگر صحبتی دارند احدی از وکلا در جایگاه قرار بگیرد.
حاجی لویی از وکلای اولیای دم در جایگاه حاضر شد و قاضی کشکولی ضمن تفهیم مقررات ذیل ماده ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری گفت: اگر مطالبی دارید بفرمایید.
حاجی لویی از وکلای اولای دم گفت: در جلسه قبل به دستور شما مواردی در این پرونده به عنوان حواشی اتفاق افتاده بود که شما دستور دادید عنوان نشود، اما تیتر مهدورالدم بودن در روزنامهها منتشر شد و به آبروی اولیای دم خدشه وارد گردید.
وی ادامه داد: من به همراهی همکارم بعد از مطالعه پرونده، دفاعیات ناجوانمردانه متهم حاضر را مطالعه کردیم که این دفاعیات متعارض بود و لاجرم در کیفرخواست خوانده شد و تیتر اول رونامهها گشت.
این وکیل افزود: اقاریر متهم به این شرح بود که مرحومه ابتدا وارد زندگیام شد و من اشتباه کردم با او ازدواج کردم، البته او در دفتر مهرشهر کرج چه هزینهای کرد تا این ازدواج را به ثبت برساند، بماند.
وی خطاب به محمدعلی نجفی گفت: شما حق طلاق داشتید و میتوانستید او را طلاق بدهید. بعد میگویید او را کشتم اشتباه کردم. شما نوک مداد را که نشکاندهاید که میگویید اشتباه کردم، اینجا صحنه سیاست نیست که با هر اشتباهی کنار بکشید، شما مرتکب قتل عمد شدید و در دادگاه باید پاسخگو باشید.
در این هنگام قاضی کشکولی ضمن تذکر گفت: ما مقررات آیین دادرسی کیفری را قرائت میکنیم و توقع داریم وکلا که حقوقدان هستند قواعد عمومی را قرائت کنند، شما مطالب را بر خلاف قانون عنوان نکنید.
قاضی ادامه داد: از مستشار خود آقای ترابی میخواهیم مجددا مفاد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری ر ا قرائت کند. شما باید حقوق شهروندی را رعایت کنید، شنیدن الفاظ ناجوانمردانه در شان دادگاه نیست.
ترابی مجددا مفاد مواد ۳۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت کرد.
وکیل اولیای دم در ادامه اظهار کرد: یک بار گفتند پرستو است و با نهادهای امنیتی در ارتباط است و یک بار گفتند قصد داشته اطلاعات شخصی را در اختیار خبرنگار قرار دهد؛ اما آقای نجفی شما چهل سال در سیاست این مملکت دست داشتید و بهتر از همه میدانید کار نهاد امنیتی طبقهبندی اطلاعات و کار خبرنگار انتشار اطلاعات است، البته اولیای دم میدانند مقتول قصد داشت چه مسائلی را با خبرنگار مطرح کند.
وی ادامه داد: این حرفها را وکیل معزولشان یاد داده و گفته، چون مهدورالدم بوده به این علت وی را به قتل رسانده؛ اما حرف خود را پس گرفتند و گفتند نیت کشتن نداشته است. من از آقای گودرزی وکیل آقای نجفی میخواهم به متهم بگوید این دو دفاع قابل جمع نیست.
قاضی کشکولی خطاب به وکیل اولیای دم گفت: خطاب صحبت شما به دادگاه باشد.
وکیل اولیای دم در ادامه اذعان کرد: از شما خواهش میکنم یک بار برای همیشه در محضر دادگاه به قتل عمدی اعتراف و عذرخواهی کنید.
قاضی کشکولی اظهار کرد: شما باید در چارچوب دفاع صحبت کنید.
وکیل اولیای دم اظهار کرد: اولیای دم اکنون گلهمندند که چرا (خانواده قاتل) در این مدت حتی یک بار به پسر او که مادر خود را در حمام خونآلود دیده و پسری که به ناحق مادرش کشته شده، حتی یک سر نزدند.
قاضی کشکولی خطاب به وکیل اولیای دم گفت: اینها در رابطه با دلایل اتهام نیست.
وکیل اولیای دم در ادامه گفت: خانواده متهم حق و حقوق مقتول را مطالبه کرده و ماشین لکسوس وی را فروختند تا به اینها پولی نرسد که حتی نتوانند این بچه را به روانشناسی ببرند. سئوالی که دارم این است اتهاماتی که به مقتول زدید وکالتا یا اصالتا بوده که حق دفاع محفوظ باشد.
قاضی کشکولی در این بخش از جلسه دادگاه اظهار کرد: در رابطه با عدم حضور احدی از وکلای نجفی، وی آخر وقت اداری روز گذشته علیزاده طباطبایی را عزل کرد و مراتب به وی ابلاغ شده است و به همین دلیل در این جلسه حضور نیافت.
قاضی کشکولی با بیان اینکه احدی از اولیای دم در جلسه به نام مهیار صفری حضور دارد و جهانشاه صفری به عنوان، ولی قهری وی است، گفت: از خبرنگاران تقاضا میکنم با توجه به شرایط سنی عکسی از وی نگیرید چرا که برخلاف قانون و شان خبرنگاری است.
در ادامه قاضی کشکولی از جهانشاه صفری خواست تا در جایگاه قرار گیرد و از وی پرسید که پسرش چند سال دارد.
جهانشاه صفری در پاسخ گفت: متولد ۱۱ شهریور ۱۳۸۲ است.
قاضی کشکولی خطاب به جهانشاه صفری گفت: شما تشریف داشته باشید و از شما بموقع تحقیق خواهم کرد.
رئیس دادگاه از مهیار صفری خواست در جایگاه قرار گیرد و ضمن تفهیم ماده ۱۹۴ قانون آییندادرسی کیفری از وی خواست تا اگر شکایتی دارد با ذکر دلایل و در ابتدا با معرفی خود بیان کند.
پسر میترا استاد بیان کرد: مهیار صفری متولد ۱۱/۶/۸۲ فرزند جهانشاه و سیکل هستم.
قاضی کشکولی اظهار کرد: در رابطه با قتل مادر خود اگر شکایتی دارید بیان کنید.
مهیار گفت: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم.
قاضی کشکولی از پسر میترا استاد خواست تا مشاهدات خود را از نحوه قتل مادرش بیان کند.
مهیار در تشریح نحوه قتل مادر خود بیان کرد: ساعت ۹ صبح از خانه خارج شدم و ۱۲ وارد خانه شدم که دو غریبه در خانه بودند در ابتدا فکر کردم اشتباه آمدم، اما متوجه شدم درست آمدم و به کمک آقای آقازاده وارد حمام شدیم و مادرم را داخل حمام دیدم که حوالی ساعت ۱۲ و ۱۰ دقیقه بود.
قاضی کشکولی خطاب به مهیار گفت: مادر شما در چند نوبت با نجفی درگیری داشت و حتی طرفین زخمی هم شده بودند در این خصوص چه میدانید؟
مهیار گفت: این موضوع به ماهها پیش و حدود سه ماه پیش برمیگردد.
در ادامه جهانشاه صفری پدر مهیار صفری در جایگاه قرار گرفت و قاضی کشکولی خطاب به وی گفت: شما طبق قانون، ولی قهری هستید در رابطه با خواست پسرتان توضیح دهید؟
جهانشاه صفری گفت: درخواست من این است که عدالت برقرار شود. تقاضای قصاص دارم و با توجه به اینکه پسرم چنین تقاضایی داشته از طرف وی این تقاضا را دارم.
در ادامه قاضی کشکولی از متهم نجفی خواست تا برای دفاع در جایگاه حاضر شود.
قاضی خطاب به متهم نجفی گفت: در ابتدا خود را معرفی کنید ضمن اینکه مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ آیین دادرسی کیفری تفهیم میشود و مواظب اظهارات خود باشید.
نجفی گفت: من محمد علی نجفی فرزند احمدعلی متولد سال ۱۳۳۰ در تهران، و ساکن تهران هستم و سابقه کیفری ندارم.
قاضی ضمن تفهیم اتهام به نجفی گفت: با توجه به شکایت اولیای دم و مطالبه قصاص و مطالبه دیه گزارش کلانتری ۱۲۵ شهرک غرب در خصوص کشف جسد مقتوله در منزل شما، اظهارات دخترتان و دامادتان و مهیار صفری و راننده شخصی شما در خصوص مشاهدات خود در صحنه جرم، کشف پوکه و مرمی از جسد مقتوله و صحنه جرم، کشف اسلحه نیمه خودکار کمری با ۵ پوکه شلیک شده، گزارش عوامل بررسی صحنه جرم و جسد، نظریه پزشکی قانونی، اعترافات صریح شما در مرجع انتظامی، پلیس آگاهی تهران و نزد بازپرس، گزارش فیزیک جنایی و کارشناس اسلحه در خصوص سلاح استفاده شده، بازسازی صحنه جرم، بازبینی فیلمهای دوربینهای مدار بسته و ورود افراد مطلع، کارشناسی سلاح برتا و خشاب و ۸ فشنگ جنگی، کشف دست نوشته شما در سه برگ و شش صفحه و دو برگ داخل منزل و انجام کارشناسی و تأیید اصالت آن، اظهار نظر سه نفره پزشکی قانونی در خصوص سلامت روحی و روانی شما و صدور کیفرخواست از ناحیه دادسرای جنایی، اتهام شما به شرح ذیل تفهیم میشود.
در ادامه قاضی گفت: اتهام منتسب به شما اعم است از ۱. مباشرت در قتل عمدی مرحومه میترا استاد فرزند کاکابرار به واسطه شلیک گلوله از اسلحه نیمه کمری غیر مجاز ۲. حمل و نگهداری سلاح و مهمات مربوطه پس از انقضای مهلت حمل سلاح و ایراد جراحت عمدی منتهی به فوت، آیا اتهامات انتسابی را قبول دارید؟
متهم نجفی گفت: مواردی از آنچه را گفتید، قبول دارم؛ اما اتهام قتل عمد را نمیپذیرم. از وقتی که به من دادید تشکر میکنم و این حادثه دردناک را به خانواده استاد تسلیت عرض میکنم. هدف من در تبیین مسائل فقط روشن شدن حقایق است. به خدا پناه میبرم امیدوارم خداوند این تقصیر مرا مورد رحمت خود قرار دهد.
این متهم گفت: آنچه در کیفرخواست قرائت شد بخشی نادرست و بخشی غیر دقیق بود. امروز از رئیس دادگاه تشکر میکنم که بر اساس قانون به او تذکر داد، وکیل حق ندارد توهین کند یا الفاظ ناجوانمردانه استفاده کند یا به دوران وزارت من در آموزش و پرورش با سخنانی طعنه بزند.
وی گفت: آنچه در مطالب آقا مهیار هم مطرح شد به دلیل شرایط روحی او را درک میکنم او مطالبی را به اشتباه گفت که البته وارد نمیشوم، اما من به هیچ عنوان در هیچ زمانی مرحومه را به قتل تهدید نکردم، درباره اسلحه هم توضیح خواهم داد.
متهم نجفی افزود: در کیفرخواست مطالبی ذکر شده بود که از نامه شش صفحهای من خواندند در حالی که من در صدر نامه نوشته بودم که دوست ندارم نامه عمومی شود حتی نمیخواستم همه بستگانم از آن اطلاع داشته باشند تعجبم که چرا نماینده دادستان بخشی را قر ائت کرد و اگر قرائت آن مطالب لازم بود باید در جلسه غیر علنی مطرح میشد من به این موضوع راضی نبودم در صدر نامه هم به آن اشاره کرده بودم.
متهم نجفی ادامه داد: تاریخچهای از رابطه با آن مرحومه بیان میکنم. در تاریخ ۸ تیرماه ۹۷ ما با هم ازدواج دائمی داشتیم و قبل از آن به مدت ۷ ماه محرم با عقد موقت بودیم و رابطه داشتیم و در دوران عقد موقت به دلیل مشغله کاری که من داشتم فرصت گفتگو نداشتیم و خیلی از مسائل اجمالی و عقد دائم با عجله اتفاق افتاد.
این متهم گفت: من به این دلیل راضی به عقد دائم نبودم که اولا فرصت بیشتری برای شناخت هم داشته باشیم و دیگر اینکه از نظر مبانی اعتقادی و فرهنگی با هم فاصله داشتیم. همچنین من قرار عمل جراحی در تاریخ ۱۰ یا ۱۲ اردیبهشت داشتم و پزشک معالجم به من گفته بود تا یک ماه بعد از عمل نمیتوانم فعالیت داشته باشم و باید تحت مراقبت قرار بگیرم، اما او این را نپذیرفت و عجله من به این دلیل بود.
وی افزود: بعد از عقد دایم اختلافات در مسائل مختلف خود را نشان داد و من خیلی سعی کردم بعد از دوران نقاهت با بحث و گفتگو به نقطه مشترک برسیم، البته برخی سوتفاهمها مسئله ما را به صورت حادتری نشان میداد.
متهم نجفی گفت: حدود شش ماه قبل به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات به جایی نمیرسد و پیشنهاد طلاق توافقی دادم؛ اما او نپذیرفت و یکی از دلایل او عشقش به من بود من هم او را دوست داشتم، اما فکر کردم با این حجم اختلافات ادامه بدهیم عشق ما به نفرت تبدیل میشود.
وی گفت: از طریق ریش سفیدان تلاش کردم البته میتوانستم خودم او را طلاق بدهم، او در روز عقد از من خواسته بود و با هم به توافق رسیده بودیم که در صورتی که هر کدام خواستیم جدا بشویم اختیار طلاق با او باشد، اما من به او قول داده بودم در صورت توافق دو طرفه جدا خواهیم شد به همین دلیل پافشاری نکردم و طلاق محقق نشد.
وی گفت: تا اینکه این اواخر از یک ماه قبل از واقعه گفت که حق نداری درباره طلاق با من یا اعضای خانوادهام صحبت کنی، یک هفته قبل از حادثه از منزل قبلی تصمیم گرفتیم به منزل بزرگتری نقل مکان کنیم. روز اسباب کشی دوباره سر موضوعی بحث کردیم، برادر و خواهرش نیز حضور داشتند رابطه سرد بود تا قبل از شب حادثه که برادرش را برای شام دعوت کرده بود. دور هم بودیم او فهمید رابطه سرد است بعد از شام برادرش رفت.
متهم نجفی گفت: بعد از رفتن برادرش مرحومه شروع به جر و بحث کرد. من نمیخواستم وارد جر و بحث شوم، چون در مواردی به برخورد فیزیکی هم میانجامید و من مخالف بودم، در طول عمرم با هیچ کس برخورد فیزیکی نداشتم، آن شب سعی کردم جواب ندهم و برای اتمام بحث به اتاق خواب رفتم تا استراحت کنم.
این متهم گفت: مرحومه تا ساعت ۳ صبح در اتاق من راه میرفت و با عصبانیت حرف میزد و نگذاشت من استراحت کنم. حدود ساعت سه به اتاق دیگری رفت و من خوابیدم صبح روز بعد حدود ساعت ۸:۰۰ آقا مهیار را بیدار کردم تا با آژانس سر جلسه امتحان حاضر شود. من با او با ملاطفت رفتار میکردم، سعی میکردم وظایف پدری را برای مهیار به نحو احسن انجام دهم.
وی افزود: بعد از رفتن مهیار حدود ساعت ۹ مرحومه بیدار شد و به مجرد بیرون رفتن مهیار، مطالب شب قبل را مطرح کرد. پاسخ ندادم. ۹:۳۰ حمام رفت و گفت: بعد از حمام بیرون میروم پرسیدم کجا میروی، گفت: خودم میدانم و به طرف حمام رفت.
متهم نجفی گفت: از آن لحظه به بعد بسیار عصبانی شدم، فشار عصبی داشتم جواب او مبنی بر اینکه خودم میدانم کد بود و از آن لحظه به بعد همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و از عصبانیت و خشم نفهمیدم چه شد.
این متهم اظهار کرد: یک دقیقه بعد از اینکه او حمام رفت پشت سرش رفتم، از در حمام تا وان فاصله یک متر است. خواستم با او صحبت کنم تا موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد شاید کار ما به خون و خونریزی برسد.
وی بیان داشت: اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمیدانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم گفتم کار ما به جاهای باریک میکشد اگر به صورت مسالمت آمیز به پایان نرسانیم. با دیدن اسلحه هول شد و دو دستش را روی شانههای من گذاشت، به عقب رفتم دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد بالش به زمین افتاد بعد از آن ابتکار عمل از دستم خارج شد. نوک اسلحه را بالا بردم تا به سمت او نباشد و به او آسیب نرسد.
متهم نجفی ادامه داد: او دو دستی دست راستم را گرفت، گفتم ول کن، و چهار تیر شلیک شد. من قصد شلیک نداشتم تا اینکه آخرین تیر به او اصابت کرد که به اعتقاد من غیر مستقیم شلیک شده است. او عقب رفت از پشت سر در عرض وان افتاد مقداری از بدن داخل و مقداری بیرون ماند. بعد از آن دیگر تیری شلیک نشد.
وی افزود: شوکه شده بودم جلو رفتم دیدم حرکتی ندارد و بالای سینهاش سوراخ شده، تا ۴ و ۵ دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم. چند بار قصد کردم با همان اسلحه خودم را بکشم. کنار او در وان نشستم و لباس و قوزک پایم خونی بود به نظرم آمد آن دو بار که کنار او نشسته بودم اینطور شده بود.
وی گفت: از مستشار دادگاه آقای ترابی میخواهم مقررات ماده ۳۵۴ و ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری درباره علنی بودن یا غیر علنی بودن را برای حاضرین قرائت کند.
ترابی مستشار دادگاه مفاد ومواد ۳۵۴ و ۳۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت کرد.
قاضی کشکولی در ادامه گفت: با اعلام رسمیت و پیرو جلسه مورخ ۲۲.۴.۹۸ جلسه امروز را در وقت مقرر آغاز میکنیم.
جلسه شعبه نه دادگاه کیفری یک استان تهران، به امضا کنندگان ذیل با حضور طرفین پرونده و اولیای دم، احدی از اولیای دم، مهیار صفری، محمد علی نجفی و دو تن از وکلای مدافع تشکیل است.
وی گفت: نماینده دادستان و افراد مطلع حاضرند، همچنین کارشناسان در صحنه جرم از جمله کارشناس اسلحه، کارشناس بخش فیزیک جنایی، پزشک معاینه جسد و روانپزشکان حضور دارند که در صورت ضرورت از آنها توضیح اخذ خواهد شد.
قاضی گفت: جلسه امروز در دو بخش بررسی صحنه جرم و ورود و خروج افراد قبل از ساعت ۹ تا ۱۲:۴۰ روز وقوع جرم که آخرین خروج نجفی بود، در صورت نیاز پخش خواهد شد.
وی افزود: در این مرحله دادگاه خطاب به وکلای اولیای دم میگوید که اگر صحبتی دارند احدی از وکلا در جایگاه قرار بگیرد.
حاجی لویی از وکلای اولیای دم در جایگاه حاضر شد و قاضی کشکولی ضمن تفهیم مقررات ذیل ماده ۱۹۴ قانون آیین دادرسی کیفری گفت: اگر مطالبی دارید بفرمایید.
حاجی لویی از وکلای اولای دم گفت: در جلسه قبل به دستور شما مواردی در این پرونده به عنوان حواشی اتفاق افتاده بود که شما دستور دادید عنوان نشود، اما تیتر مهدورالدم بودن در روزنامهها منتشر شد و به آبروی اولیای دم خدشه وارد گردید.
وی ادامه داد: من به همراهی همکارم بعد از مطالعه پرونده، دفاعیات ناجوانمردانه متهم حاضر را مطالعه کردیم که این دفاعیات متعارض بود و لاجرم در کیفرخواست خوانده شد و تیتر اول رونامهها گشت.
این وکیل افزود: اقاریر متهم به این شرح بود که مرحومه ابتدا وارد زندگیام شد و من اشتباه کردم با او ازدواج کردم، البته او در دفتر مهرشهر کرج چه هزینهای کرد تا این ازدواج را به ثبت برساند، بماند.
وی خطاب به محمدعلی نجفی گفت: شما حق طلاق داشتید و میتوانستید او را طلاق بدهید. بعد میگویید او را کشتم اشتباه کردم. شما نوک مداد را که نشکاندهاید که میگویید اشتباه کردم، اینجا صحنه سیاست نیست که با هر اشتباهی کنار بکشید، شما مرتکب قتل عمد شدید و در دادگاه باید پاسخگو باشید.
در این هنگام قاضی کشکولی ضمن تذکر گفت: ما مقررات آیین دادرسی کیفری را قرائت میکنیم و توقع داریم وکلا که حقوقدان هستند قواعد عمومی را قرائت کنند، شما مطالب را بر خلاف قانون عنوان نکنید.
قاضی ادامه داد: از مستشار خود آقای ترابی میخواهیم مجددا مفاد ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری ر ا قرائت کند. شما باید حقوق شهروندی را رعایت کنید، شنیدن الفاظ ناجوانمردانه در شان دادگاه نیست.
ترابی مجددا مفاد مواد ۳۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری را قرائت کرد.
وکیل اولیای دم در ادامه اظهار کرد: یک بار گفتند پرستو است و با نهادهای امنیتی در ارتباط است و یک بار گفتند قصد داشته اطلاعات شخصی را در اختیار خبرنگار قرار دهد؛ اما آقای نجفی شما چهل سال در سیاست این مملکت دست داشتید و بهتر از همه میدانید کار نهاد امنیتی طبقهبندی اطلاعات و کار خبرنگار انتشار اطلاعات است، البته اولیای دم میدانند مقتول قصد داشت چه مسائلی را با خبرنگار مطرح کند.
وی ادامه داد: این حرفها را وکیل معزولشان یاد داده و گفته، چون مهدورالدم بوده به این علت وی را به قتل رسانده؛ اما حرف خود را پس گرفتند و گفتند نیت کشتن نداشته است. من از آقای گودرزی وکیل آقای نجفی میخواهم به متهم بگوید این دو دفاع قابل جمع نیست.
قاضی کشکولی خطاب به وکیل اولیای دم گفت: خطاب صحبت شما به دادگاه باشد.
وکیل اولیای دم در ادامه اذعان کرد: از شما خواهش میکنم یک بار برای همیشه در محضر دادگاه به قتل عمدی اعتراف و عذرخواهی کنید.
قاضی کشکولی اظهار کرد: شما باید در چارچوب دفاع صحبت کنید.
وکیل اولیای دم اظهار کرد: اولیای دم اکنون گلهمندند که چرا (خانواده قاتل) در این مدت حتی یک بار به پسر او که مادر خود را در حمام خونآلود دیده و پسری که به ناحق مادرش کشته شده، حتی یک سر نزدند.
قاضی کشکولی خطاب به وکیل اولیای دم گفت: اینها در رابطه با دلایل اتهام نیست.
وکیل اولیای دم در ادامه گفت: خانواده متهم حق و حقوق مقتول را مطالبه کرده و ماشین لکسوس وی را فروختند تا به اینها پولی نرسد که حتی نتوانند این بچه را به روانشناسی ببرند. سئوالی که دارم این است اتهاماتی که به مقتول زدید وکالتا یا اصالتا بوده که حق دفاع محفوظ باشد.
قاضی کشکولی در این بخش از جلسه دادگاه اظهار کرد: در رابطه با عدم حضور احدی از وکلای نجفی، وی آخر وقت اداری روز گذشته علیزاده طباطبایی را عزل کرد و مراتب به وی ابلاغ شده است و به همین دلیل در این جلسه حضور نیافت.
قاضی کشکولی با بیان اینکه احدی از اولیای دم در جلسه به نام مهیار صفری حضور دارد و جهانشاه صفری به عنوان، ولی قهری وی است، گفت: از خبرنگاران تقاضا میکنم با توجه به شرایط سنی عکسی از وی نگیرید چرا که برخلاف قانون و شان خبرنگاری است.
در ادامه قاضی کشکولی از جهانشاه صفری خواست تا در جایگاه قرار گیرد و از وی پرسید که پسرش چند سال دارد.
جهانشاه صفری در پاسخ گفت: متولد ۱۱ شهریور ۱۳۸۲ است.
قاضی کشکولی خطاب به جهانشاه صفری گفت: شما تشریف داشته باشید و از شما بموقع تحقیق خواهم کرد.
رئیس دادگاه از مهیار صفری خواست در جایگاه قرار گیرد و ضمن تفهیم ماده ۱۹۴ قانون آییندادرسی کیفری از وی خواست تا اگر شکایتی دارد با ذکر دلایل و در ابتدا با معرفی خود بیان کند.
پسر میترا استاد بیان کرد: مهیار صفری متولد ۱۱/۶/۸۲ فرزند جهانشاه و سیکل هستم.
قاضی کشکولی اظهار کرد: در رابطه با قتل مادر خود اگر شکایتی دارید بیان کنید.
مهیار گفت: تقاضای قصاص خون مادرم را دارم.
قاضی کشکولی از پسر میترا استاد خواست تا مشاهدات خود را از نحوه قتل مادرش بیان کند.
مهیار در تشریح نحوه قتل مادر خود بیان کرد: ساعت ۹ صبح از خانه خارج شدم و ۱۲ وارد خانه شدم که دو غریبه در خانه بودند در ابتدا فکر کردم اشتباه آمدم، اما متوجه شدم درست آمدم و به کمک آقای آقازاده وارد حمام شدیم و مادرم را داخل حمام دیدم که حوالی ساعت ۱۲ و ۱۰ دقیقه بود.
قاضی کشکولی خطاب به مهیار گفت: مادر شما در چند نوبت با نجفی درگیری داشت و حتی طرفین زخمی هم شده بودند در این خصوص چه میدانید؟
مهیار گفت: این موضوع به ماهها پیش و حدود سه ماه پیش برمیگردد.
در ادامه جهانشاه صفری پدر مهیار صفری در جایگاه قرار گرفت و قاضی کشکولی خطاب به وی گفت: شما طبق قانون، ولی قهری هستید در رابطه با خواست پسرتان توضیح دهید؟
جهانشاه صفری گفت: درخواست من این است که عدالت برقرار شود. تقاضای قصاص دارم و با توجه به اینکه پسرم چنین تقاضایی داشته از طرف وی این تقاضا را دارم.
در ادامه قاضی کشکولی از متهم نجفی خواست تا برای دفاع در جایگاه حاضر شود.
قاضی خطاب به متهم نجفی گفت: در ابتدا خود را معرفی کنید ضمن اینکه مواد ۱۹۳ و ۱۹۴ آیین دادرسی کیفری تفهیم میشود و مواظب اظهارات خود باشید.
نجفی گفت: من محمد علی نجفی فرزند احمدعلی متولد سال ۱۳۳۰ در تهران، و ساکن تهران هستم و سابقه کیفری ندارم.
قاضی ضمن تفهیم اتهام به نجفی گفت: با توجه به شکایت اولیای دم و مطالبه قصاص و مطالبه دیه گزارش کلانتری ۱۲۵ شهرک غرب در خصوص کشف جسد مقتوله در منزل شما، اظهارات دخترتان و دامادتان و مهیار صفری و راننده شخصی شما در خصوص مشاهدات خود در صحنه جرم، کشف پوکه و مرمی از جسد مقتوله و صحنه جرم، کشف اسلحه نیمه خودکار کمری با ۵ پوکه شلیک شده، گزارش عوامل بررسی صحنه جرم و جسد، نظریه پزشکی قانونی، اعترافات صریح شما در مرجع انتظامی، پلیس آگاهی تهران و نزد بازپرس، گزارش فیزیک جنایی و کارشناس اسلحه در خصوص سلاح استفاده شده، بازسازی صحنه جرم، بازبینی فیلمهای دوربینهای مدار بسته و ورود افراد مطلع، کارشناسی سلاح برتا و خشاب و ۸ فشنگ جنگی، کشف دست نوشته شما در سه برگ و شش صفحه و دو برگ داخل منزل و انجام کارشناسی و تأیید اصالت آن، اظهار نظر سه نفره پزشکی قانونی در خصوص سلامت روحی و روانی شما و صدور کیفرخواست از ناحیه دادسرای جنایی، اتهام شما به شرح ذیل تفهیم میشود.
در ادامه قاضی گفت: اتهام منتسب به شما اعم است از ۱. مباشرت در قتل عمدی مرحومه میترا استاد فرزند کاکابرار به واسطه شلیک گلوله از اسلحه نیمه کمری غیر مجاز ۲. حمل و نگهداری سلاح و مهمات مربوطه پس از انقضای مهلت حمل سلاح و ایراد جراحت عمدی منتهی به فوت، آیا اتهامات انتسابی را قبول دارید؟
متهم نجفی گفت: مواردی از آنچه را گفتید، قبول دارم؛ اما اتهام قتل عمد را نمیپذیرم. از وقتی که به من دادید تشکر میکنم و این حادثه دردناک را به خانواده استاد تسلیت عرض میکنم. هدف من در تبیین مسائل فقط روشن شدن حقایق است. به خدا پناه میبرم امیدوارم خداوند این تقصیر مرا مورد رحمت خود قرار دهد.
این متهم گفت: آنچه در کیفرخواست قرائت شد بخشی نادرست و بخشی غیر دقیق بود. امروز از رئیس دادگاه تشکر میکنم که بر اساس قانون به او تذکر داد، وکیل حق ندارد توهین کند یا الفاظ ناجوانمردانه استفاده کند یا به دوران وزارت من در آموزش و پرورش با سخنانی طعنه بزند.
وی گفت: آنچه در مطالب آقا مهیار هم مطرح شد به دلیل شرایط روحی او را درک میکنم او مطالبی را به اشتباه گفت که البته وارد نمیشوم، اما من به هیچ عنوان در هیچ زمانی مرحومه را به قتل تهدید نکردم، درباره اسلحه هم توضیح خواهم داد.
متهم نجفی افزود: در کیفرخواست مطالبی ذکر شده بود که از نامه شش صفحهای من خواندند در حالی که من در صدر نامه نوشته بودم که دوست ندارم نامه عمومی شود حتی نمیخواستم همه بستگانم از آن اطلاع داشته باشند تعجبم که چرا نماینده دادستان بخشی را قر ائت کرد و اگر قرائت آن مطالب لازم بود باید در جلسه غیر علنی مطرح میشد من به این موضوع راضی نبودم در صدر نامه هم به آن اشاره کرده بودم.
متهم نجفی ادامه داد: تاریخچهای از رابطه با آن مرحومه بیان میکنم. در تاریخ ۸ تیرماه ۹۷ ما با هم ازدواج دائمی داشتیم و قبل از آن به مدت ۷ ماه محرم با عقد موقت بودیم و رابطه داشتیم و در دوران عقد موقت به دلیل مشغله کاری که من داشتم فرصت گفتگو نداشتیم و خیلی از مسائل اجمالی و عقد دائم با عجله اتفاق افتاد.
این متهم گفت: من به این دلیل راضی به عقد دائم نبودم که اولا فرصت بیشتری برای شناخت هم داشته باشیم و دیگر اینکه از نظر مبانی اعتقادی و فرهنگی با هم فاصله داشتیم. همچنین من قرار عمل جراحی در تاریخ ۱۰ یا ۱۲ اردیبهشت داشتم و پزشک معالجم به من گفته بود تا یک ماه بعد از عمل نمیتوانم فعالیت داشته باشم و باید تحت مراقبت قرار بگیرم، اما او این را نپذیرفت و عجله من به این دلیل بود.
وی افزود: بعد از عقد دایم اختلافات در مسائل مختلف خود را نشان داد و من خیلی سعی کردم بعد از دوران نقاهت با بحث و گفتگو به نقطه مشترک برسیم، البته برخی سوتفاهمها مسئله ما را به صورت حادتری نشان میداد.
متهم نجفی گفت: حدود شش ماه قبل به این نتیجه رسیدم که زندگی مشترک ما با توجه به عمق اختلافات به جایی نمیرسد و پیشنهاد طلاق توافقی دادم؛ اما او نپذیرفت و یکی از دلایل او عشقش به من بود من هم او را دوست داشتم، اما فکر کردم با این حجم اختلافات ادامه بدهیم عشق ما به نفرت تبدیل میشود.
وی گفت: از طریق ریش سفیدان تلاش کردم البته میتوانستم خودم او را طلاق بدهم، او در روز عقد از من خواسته بود و با هم به توافق رسیده بودیم که در صورتی که هر کدام خواستیم جدا بشویم اختیار طلاق با او باشد، اما من به او قول داده بودم در صورت توافق دو طرفه جدا خواهیم شد به همین دلیل پافشاری نکردم و طلاق محقق نشد.
وی گفت: تا اینکه این اواخر از یک ماه قبل از واقعه گفت که حق نداری درباره طلاق با من یا اعضای خانوادهام صحبت کنی، یک هفته قبل از حادثه از منزل قبلی تصمیم گرفتیم به منزل بزرگتری نقل مکان کنیم. روز اسباب کشی دوباره سر موضوعی بحث کردیم، برادر و خواهرش نیز حضور داشتند رابطه سرد بود تا قبل از شب حادثه که برادرش را برای شام دعوت کرده بود. دور هم بودیم او فهمید رابطه سرد است بعد از شام برادرش رفت.
متهم نجفی گفت: بعد از رفتن برادرش مرحومه شروع به جر و بحث کرد. من نمیخواستم وارد جر و بحث شوم، چون در مواردی به برخورد فیزیکی هم میانجامید و من مخالف بودم، در طول عمرم با هیچ کس برخورد فیزیکی نداشتم، آن شب سعی کردم جواب ندهم و برای اتمام بحث به اتاق خواب رفتم تا استراحت کنم.
این متهم گفت: مرحومه تا ساعت ۳ صبح در اتاق من راه میرفت و با عصبانیت حرف میزد و نگذاشت من استراحت کنم. حدود ساعت سه به اتاق دیگری رفت و من خوابیدم صبح روز بعد حدود ساعت ۸:۰۰ آقا مهیار را بیدار کردم تا با آژانس سر جلسه امتحان حاضر شود. من با او با ملاطفت رفتار میکردم، سعی میکردم وظایف پدری را برای مهیار به نحو احسن انجام دهم.
وی افزود: بعد از رفتن مهیار حدود ساعت ۹ مرحومه بیدار شد و به مجرد بیرون رفتن مهیار، مطالب شب قبل را مطرح کرد. پاسخ ندادم. ۹:۳۰ حمام رفت و گفت: بعد از حمام بیرون میروم پرسیدم کجا میروی، گفت: خودم میدانم و به طرف حمام رفت.
متهم نجفی گفت: از آن لحظه به بعد بسیار عصبانی شدم، فشار عصبی داشتم جواب او مبنی بر اینکه خودم میدانم کد بود و از آن لحظه به بعد همه ماجرا دو تا سه دقیقه طول کشید و از عصبانیت و خشم نفهمیدم چه شد.
این متهم اظهار کرد: یک دقیقه بعد از اینکه او حمام رفت پشت سرش رفتم، از در حمام تا وان فاصله یک متر است. خواستم با او صحبت کنم تا موضوع طلاق را تمام کنیم. در کمد اتاق خواب نیمه باز بود اسلحه آنجا قرار داشت آن را با عصبانیت برداشتم و پشت سر او وارد شدم اسلحه را برداشته بودم تا به او بگویم اگر ادامه بدهد شاید کار ما به خون و خونریزی برسد.
وی بیان داشت: اسلحه را با بالش به حمام بردم، نمیدانم چرا هنوز وارد وان نشده بود وقتی وارد حمام شدم گفتم کار ما به جاهای باریک میکشد اگر به صورت مسالمت آمیز به پایان نرسانیم. با دیدن اسلحه هول شد و دو دستش را روی شانههای من گذاشت، به عقب رفتم دستم روی ماشه بود یک گلوله شلیک شد بالش به زمین افتاد بعد از آن ابتکار عمل از دستم خارج شد. نوک اسلحه را بالا بردم تا به سمت او نباشد و به او آسیب نرسد.
متهم نجفی ادامه داد: او دو دستی دست راستم را گرفت، گفتم ول کن، و چهار تیر شلیک شد. من قصد شلیک نداشتم تا اینکه آخرین تیر به او اصابت کرد که به اعتقاد من غیر مستقیم شلیک شده است. او عقب رفت از پشت سر در عرض وان افتاد مقداری از بدن داخل و مقداری بیرون ماند. بعد از آن دیگر تیری شلیک نشد.
وی افزود: شوکه شده بودم جلو رفتم دیدم حرکتی ندارد و بالای سینهاش سوراخ شده، تا ۴ و ۵ دقیقه بدون حرکت آنجا ایستاده بودم. چند بار قصد کردم با همان اسلحه خودم را بکشم. کنار او در وان نشستم و لباس و قوزک پایم خونی بود به نظرم آمد آن دو بار که کنار او نشسته بودم اینطور شده بود.
دوست دارم قصاص شوم
محمدعلی نجفی گفت: دوست دارم قصاص شوم تا وجدانم آسوده شود
نجفی در دومین جلسه دادگاه قتل میترا استاد افزود: از ابتدای حادثه قتل میترا استاد گفتم دوست دارم قصاص شوم تا وجدانم آسوده شود و در محضر الهی مورد بخشش قرار بگیرم.
اتهام قتل عمد را قبول ندارم
محمدعلی نجفی در دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد گفت: اتهام قتل عمد را قبول ندارم
محمدعلی نجفی افزود: از این حادثه دردناک ناراحتم و به خانواده استاد تسلیت میگویم و امیدوارم آنچه میگویم موجب تبیین واقعیت شود تا قضات با آگاهی بیشتر حکم عادلانهای صادر کنند.
نجفی اظهار داشت: هدفم روشن شدن حقایق است و در حدی خودم را در این حادثه مقصر میدانم و قصد برائت خودم را ندارم و از خدا میخواهم مرا مورد رحمت خودش قرار دهد.
نجفی گفت: هیچ وقت همسر مرحومم را به قتل تهدید نکردم.
نجفی گفت: هیچ وقت همسر مرحومم را به قتل تهدید نکردم.
فرزند میترا استاد خواستار قصاص شد
مهیار صفری فرزند خانم میترا استاد در دادگاه خواستار قصاص قاتل مادرش شد.
مهیار صفری فرزند خانم میترا استاد در دادگاه خواستار قصاص قاتل مادرش شد.
آغاز جلسه دادگاه پرونده قتل میترا استاد
دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم شهردار اسبق تهران در شعبه نهم کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی محمدی کشکولی آغاز شد
در این جلسه قرار است صحنه بازسازی شده قتل به نمایش گذاشته شود.
حضور پسر میترا استاد در دادگاه
پسر خانم میترا استاد در دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل مادرش حضور دارد.
پسر خانم میترا استاد در دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل مادرش حضور دارد.
محمدعلی نجفی وارد جلسه دادگاه شد
محمدعلی نجفی دقایقی پیش وارد دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد شد.
میترا استاد صبح سه شنبه هفتم خرداد به ضرب گلوله در منزلش به قتل رسید و عصر همان روز محمدعلی نجفی به قتل همسرش اعتراف کرد.
محمدعلی نجفی دقایقی پیش وارد دومین جلسه دادگاه علنی رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد شد.
میترا استاد صبح سه شنبه هفتم خرداد به ضرب گلوله در منزلش به قتل رسید و عصر همان روز محمدعلی نجفی به قتل همسرش اعتراف کرد.
نجفی وکیلش را عزل کرد
علیرضا ببری داماد نجفی از عزل علیزاده طباطبایی وکیل نجفی خبر داد و گفت: ایشان در فضای کاملا دوستانه عزل شد
داماد نجفی پیش از شروع دومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ در خصوص عزل وکیل تعیینی محمد علی نجفی افزود:نجفی و علیزاده طباطبایی دوستی دیرینه دارند، اما در دیداری که با هم داشتند به این جمع بندی رسیدند که علیزاده استعفا دهد و بنا به دلایلی که مطرح کردنش ضرورتی ندارد این درخواست داده شد.
وی ادامه داد: علیزاده بنا به دلایلی استعفاء نداد و در نهایت نجفی وکیل خود را غزل کرد.
وی ادامه داد: علیزاده بنا به دلایلی استعفاء نداد و در نهایت نجفی وکیل خود را غزل کرد.
آغاز جلسه دوم پرونده قتل میترا استاد، تا دقایقی دیگر
جلسه دوم پرونده قتل میترا استاد تا دقایقی دیگر آغاز میشود؛ قرار است در جلسه امروز دادگاه صحنه قتل میترا استاد بررسی شود.
پلاتوی خانم پژمان خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما از داخل دادگاه
پلاتوی محسن قاسمی فر خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما از داخل دادگاه
قاضی کشکولی ادامه رسیدگی به پرونده را به دوشنبه ۳۱ تیر موکول کرد.