هنوز بوی گرانی در مشام است
نگر این سفره خالی سهم شام است
خرید مرغ و ماهی آرزو شد
پدر دارد تقاصا ، فکر وام است
حقوقش نیمه ماه ته کشیده
درون جیب او برگ سهام است
سهامی که عدالت نام دارد
هنوز نا پخته نانی خام ،خام است
کلید در دست ما درها همه قفل
چرا وعده وعید ها در کلام است
لب زاینده رود بی آب خشکید
ندای العطش در کام جام است
چرا شیب ملایم تند گشته
هنوز شمشیر حق اندر نیام است
به امید ظهور عدل مهدی ، عج ،
درون شعر ، آرام ، این پیام است
حمید آرامیان ، آرام ، چهار شنبه 27 تیر ماه 98
نگر این سفره خالی سهم شام است
خرید مرغ و ماهی آرزو شد
پدر دارد تقاصا ، فکر وام است
حقوقش نیمه ماه ته کشیده
درون جیب او برگ سهام است
سهامی که عدالت نام دارد
هنوز نا پخته نانی خام ،خام است
کلید در دست ما درها همه قفل
چرا وعده وعید ها در کلام است
لب زاینده رود بی آب خشکید
ندای العطش در کام جام است
چرا شیب ملایم تند گشته
هنوز شمشیر حق اندر نیام است
به امید ظهور عدل مهدی ، عج ،
درون شعر ، آرام ، این پیام است
حمید آرامیان ، آرام ، چهار شنبه 27 تیر ماه 98