خانواده همواره از مهمترین و مقدس ترین نهادهای اجتماعی در جوامع بشری به حساب می آید. این اهمیت در تمام جهان از ابتدا وجود داشته و امروزه با وجود پیشرفت تکنولوژی بشر همچنان حفظ بنیاد خانواده به عنوان یکی از ارکان اساسی حفظ سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی مطرح می باشد.

پیوند و اتحاد میان زن و مرد به عنوان ازدواج و تشکیل خانواده در جهان مرسوم است. سنت ازدواج از نخستین آداب و رسوم بشر بوده چرا که گفته شده است فرزندان آدم و حوا پس از رسیدن به سن بلوغ از پدر و مادر خود تقاضای همسر نموده اند.

در ایران اسلامی، ازدواج به دو مفهوم مذهبی و فرهنگی اشاره دارد. پادشاهان ساسانی در ایران باستان به عنوان نمایندگان اهورا مزدا از سنت ازدواج حمایت کرده و به منظور تسهیل آن هر ساله مخارج تشکیل خانواده تعداد زیادی از دوشیزگان را بر عهده می گرفتند.

اهمیت خانواده در ایران باستان با وجود الهه باروری و عشق"آناهید" با ویژگی های خردمندی و زیبایی به شکل قابل توجهی نمایان است. "ناهید" در فرهنگ باستانی ایرانی، ایزدبانویی است که پیشرفت، آسایش، خرد و زیبایی و باروری را به خانه می برد.(قلی‌زاده، خسرو (۱۳۸۷،فرهنگ اساطیری ایرانی بر پایه متون پهلوی. تهران: پارسه).

دین مبین اسلام نیز به ازدواج و تشکیل خانواده تاکید بسیار داشته و ازدواج را از مهم ترین مستحبات دانسته است.

در فرهنگ اسلامی ایران، اول ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) به عنوان روز ازدواج اهمیت به سزایی دارد و بسیاری از جوانان به برکت این رخداد، پیوند زندگی مشترک خود را در این روز بنا می نهند. با این حال و با وجود تاکیدات مذهبی و فرهنگی به این مقوله شاهد کاهش نرخ ازدواج و افزایش تجرد قطعی در سال های اخیر بوده ایم. این مسیله از اواخر سال 1389 و اوایل 1390 به شکل چشم گیری نمایان شد. گر چه تجرد در سال های قبل از آن هم دیده شده بود اما با ورود متولدین دهه ی 60 به سن ازدواج و وجود موانع بسیار برای آنها شاهد بالا رفتن مجردهای قطعی و کاهش نرخ ازدواج در کشور بودیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی انتخاب(کدخبر444098-10آذر1397) بالغ بر 13 میلیون جوان ایرانی در کشور وجود دارد که سن ازدواج را گذرانده اند و یا در حال گذشتن از آن هستند. علی اشرف نظری دانشیار علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفت و گو با خراسان(1396)گفته بود: 30 درصد جوانان در 6 کلانشهر تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز و اهواز به تنهایی زندگی می کنند.

با یک بررسی اجمالی عواملی چون تورم، مشکلات اقتصادی، بیکاری و شکاف فرهنگی عمیق بین خانواده و فرزندان را می توان از دلایل کاهش روز افزون ازدواج در سال های اخیر دانست.

در این میان دولت در اقدامی متحیرانه وام ازدواج را به 30 میلیون تومان در سال 98 افزایش داد(ایسنا،کدخبر،97120804237 ، 8 اسفند1397) غافل از اینکه مشکلات پیش رو بسیار عمیق تر، بنیادی تر و اساسی تر از آن است که بتوان آنها را با این مبالغ تعدیل نمود و حل این معضل نیازمند برنامه ریزی گسترده به منظور رفع موانعی چون بیکاری و تورم می باشد. از طرفی جدای از کاهش نرخ ازدواج، افزایش طلاق در جامعه با دلایلی چون اعتیاد، فقر اقتصادی و فرهنگی، نارضایتی های جنسی، ازدواج درسنین نوجوانی قابل توجه است.

لذا توجه به مسیله آموزش در جامعه در کنار برطرف کردن موانع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در راستای ایجاد بستر مناسب برای افزایش شناخت و کنار رفتن باورهای نادرست در جامعه امری بسیار ضروری است. در این میان نقش مشاوره پیش از ازدواج و آموزش مهارت های انتخاب همسر قابل توجه بوده و امید است نهادهای دولتی و غیر دولتی متولی این امر به آن توجه ویژه ای داشته و اقدامات خود را از کمی سازی و تولید آمار به سمت کیفی سازی پیش ببرند.

سارا هیات

روانشناس بالینی