معمای زمین‌های سوخته


معمای زمین‌های سوخته

حدود یک سال است که افرادی که هویت آن‌ها مشخص نیست زمین‌های گندم را در شهرستان کهگیلویه پس از برداشت به آتش می‌کشند، کاری که دود آن به چشم دامدارها می‌رود.

معمای زمین‌های سوخته
صدای جیرجیرک‌ها و گنجشک‌ها از میان شاخ و برگ درختان به گوش می‌رسد، اما این هیاهو سکوت دشت‌ها را به هم نمی‌زند. گرمای مرداد ماه با تمام شدت خود غالب شده و آفتاب با تیزی هر چه تمام‌تر می‌تابد. حجم زیادی از کاه روی بعضی دیمزار‌ها مانده و این یعنی مردم محصول گندم دیم خود را چندی است که برداشته‌اند و آن را به یکی از سیلو‌ها فرستاده یا نفرستاده‌اند، اما زمین‌هایی هم هستند که یکسر سوخته‌اند و رنگ طلایی کاه بر آن‌ها به رنگ سیاه زغال تبدیل شده است.

اینجا بخش سوق است در جنوب شهرستان کهگیلویه و “اقوام لر” اینجا بیش از آنکه بخواهند کشاورزی کنند، به دامداری مشغولند. کشت آبی سوق به علت انتقال آب رودخانه مارون به بهبهان از طریق سد، رواج چندانی ندارد و به همین دلیل بیشتر گندم‌زار‌های سوق دیمزار است و از آب باران، سیراب می‌شود.

گندم که درو شود، نوبت دام‌هاست تا به دیمزار‌ها بیایند و هر آنچه که روی زمین مانده است را بخورند و سپس روی خاک، کود بریزند، روندی که سال‌ها در بخش سوق ادامه داشته است مگر از سال گذشته که اتفاقات هولناکی مردم سوق و به ویژه دامدار‌ها را هراسانده؛ یعنی سوزاندن زمین‌های دیم پس از برداشت گندم.

اهالی سوق می‌گویند “یکسالی می‌شود که افرادی که دقیقا مشخص نیست چه کسانی هستند، زمین‌های کشاورزی را می‌سوزانند. صبح بر سر زمین‌هایمان می‌آییم و می‌بینیم سرتاسر زمین که یک متر و دو متر هم نیست مثل زغال شده و هرچه کاه و علوفه روی زمین مانده بوده، سوخته است. ”

دشت‌هایی که در سوق کشت می‌شوند، در یک نقطه مشخص متمرکز نیستند بلکه پراکنده‌اند و اندازه کوچکی هم ندارند. فاصله برخی زمین‌ها تا بخش به ۱۰ کیلومتر می‌رسد و صاحبان آن‌ها وقتی متوجه سوختن زمینشان می‌شوند که دیگر کار از کار گذشته است.

به محض اینکه مردم متوجه شوند زمینی آتش گرفته است خود با ادوات ابتدایی مثل بیل به سمت آتش می‌روند تا اگر توانستند آتش را بنشانند و تنها زمانی موفق هستند که آتش هنوز شعله چندانی نگرفته باشد و در غیر اینصورت تنها کاری که از دست مردم برمی‌آید تماشای شعله‌هایی است که به جان زمینشان و کاه‌ها افتاده است.

آزاده فتحی، ناظر سابق وزارت جهاد کشاورزی در بخش سوق در اینباره می‌گوید: هر چند عده‌ای سوزاندن زمین را توصیه می‌کنند، اما اگر بخواهیم ماجرا را کارشناسی شده‌تر ببینیم باید بگوییم که سوزاندن این زمین‌ها در طولانی مدت باعث شوری خاک می‌شود، رطوبت آن را کم می‌کند، تمام املاح خاک را که برای رشد گیاه مفید هستند از بین می‌برد و هر موجود زنده درون خاک را که در رشد گیاه موثر است می‌سوزاند. سوای آنکه سوزاندن کاه‌های روی دیمزارها، دامدار‌ها را با مشکلات اساسی مواجه می‌کند.

متضرر اصلی این اتفاق دامدار‌هایی هستند که خوراک تابستان گله‌های خود را از کاه بازمانده در دیمزار‌ها تامین می‌کنند. آن‌ها می‌گویند: “قیمت جو و یونجه این روز‌ها خیلی گران شده و ما مجبوریم خوراک دام را از فصل پاییز تا بهار با خرید این علوفه تامین کنیم که این مسئله هزینه‌های زیادی را بر دوش ما می‌گذارد و تنها فصل تابستان می‌توانیم گوسفندان را به صحرا ببریم تا در صحرا بچرند و هزینه کمتری برای خوراک دام بدهیم که از سال گذشته تا امروز با سوختن زمین‌ها این امکان را هم از دست داده‌ایم. ”

سوزاندن زمین‌های گندم درو شده تنها به بخش سوق خلاصه نمی‌شود بلکه برخی می‌گویند: این مسئله یک سال است که در تمام شهر‌ها و بخش‌های شهرستان کهگیلویه رواج یافته است و مردم هر روز با زمین‌های سوخته بیشتری مواجه می‌شویم در حالی که دشمنی طایفه‌ای خاصی نه در سوق و نه در سایر شهر‌ها و بخش‌های کهگیلویه وجود ندارد که کسی بخواهد به خاطر حسادت یا دشمنی قومی و قبیله‌ای زمین‌هایی را که یک دامدار گله خود را به آن می‌برد، بسوزاند.

ساختمانی کوچک که در یک اتاق آن سه میز و ۱۰ کارمند وجود دارد. نام اینجا سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی بخش سوق است؛ تنها نماینده وزارت جهاد کشاورزی در بخش سوق که وظیفه ترویج کشاورزی علمی و ا. صولی را در بخش دارد. در حیاط ساختمان یک وانت تویوتا وجود دارد که لابد برای مواقع ضروری است.

فضل‌الله سعادت، رییس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج و کشاورزی بخش می‌داند که سوختن زمین‌های گندم چه آسیبی به دامداری در کوتاه مدت و به کشاورزی در بلند مدت می‌زند و تا به امروز کار‌هایی را که از دستش برآمده، انجام داده است.

سعادت درباره سوزاندن زمین‌ها می‌گوید: از سال گذشته، سر و کله افرادی پیدا شده که زمین‌های گندم را پس از برداشت می‌سوزانند. کسانی هم که از این کار طرفداری می‌کنند، می‌گویند که آتش آفت‌ها و علف هرز را از بین می‌برد. ما ابتدا در روستا‌های اطراف کلاس‌های آموزشی گذاشتیم و گفتیم این کار نه تنها هیچ قوتی به دیمزار‌ها نمی‌دهد بلکه به مرور زمین‌های کشاورزی را بایر می‌کند و گیاخاک زمین را از بین می‌برد، اما هیچ نتیجه‌ای نگرفتیم و سوزاندن زمین‌ها بیشتر شد که کمتر نشد. پس از آن برای کسی که زمین گندم را بسوزاند جریمه گذاشتیم، اما کسی را پیدا نکردیم که جریمه‌اش کنیم و این کار هم فایده نداشت.

هر بار که دیمزاری آتش می‌گیرد سعادت با یک بیل و یک موتور که او را به محل حادثه می‌رساند، بر سر زمین سوخته می‌رود و تنها می‌تواند مردم را در خاموش کردن بخشی از آتش، همراهی کند. او می‌گوید: “هر هفته بیش از سه بار باید به سر زمین‌هایی بروم که آتش گرفته و در حال سوختن هستند و ابزار چندانی هم ندارم که بخواهم آتش را خاموش کنم. هفته گذشته در میان آتش دیگر امکان نفس کشیدن نداشتم و تا سر حد مرگ رفتم و وقتی هم که نجاتم دادند تا سه روز در بیمارستان بستری بودم. ”

هرچند سعادت به عنوان رییس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی مسئله سوزاندن زمین‌های کشاورزی را بار‌ها به گوش نهاد‌های بالادستی رسانده است، اما نتیجه‌ای نگرفته و می‌گوید: من به عنوان رییس سازمان ترویج و آموزش کشاورزی باید از چه کسی شکایت کنم و شکایتم را پیش چه کسی ببرم؟ وزارت جهاد کشاورزی حمایتی نمی‌کند و توجهی نسبت به این مسائل ندارد. اینجا هم تهران نیست که هر نوع امکاناتی وجود داشته باشد که با آن بتوان کاری را از پیش برد. فقط مردم با همراهی بسیج می‌توانند بخشی از آتش را خاموش کنند.

یدالله رخ‌افروزیان، دامداری است که به امید آنکه می‌تواند فصل تابستان، گوسفندان خود را بر سر زمین‌های کشاورزی ببرد تا آن‌ها را بچراند، افزایش ۱۰۰درصدی قیمت جو و یونجه را تحمل کرده، اما حالا با زمین‌هایی سوخته مواجه است، زمین‌هایی که امسال برای گوسفندان یدالله کاهی ندارند. او می‌گوید: چرای دام در مراتع را که ممنوع کرده‌اند و قیمت جو و یونجه هم که از پرسال تا امروز دو برابر شده و برای ما همین دیمزار‌های درو شده می‌مانند که در فصل تابستان گوسفندان خود را برای چرا به آنجا ببریم، اما حالا این زمین‌ها را هم می‌سوزانند و اینگونه دیگر پولی برای ما نمی‌ماند که بخواهیم غذایی برای حیوانمان تهیه کنیم.

این حرف یدالله را بسیاری دیگر از دامداران نیز می‌زنند. دامدارانی که حالا باید به جای بردن گله‌هایشان در صحرا باید زحمت خاموش کردن آتش را به خود بدهند مسئله‌ای که ممکن است جان آن‌ها را نیز تهدید کند.

هر چند در بخش سوق نیروی انتظامی موفق به بازداشت فردی هنگام سوزاندن زمین شده است، اما هنوز مشخص نیست که چه کسانی، با چه پشتوانه و انگیزه‌ای دیمزار‌های گندم را می‌سوزانند.

عده‌ای از جوانان سوق می‌گویند: در طول عمری که کردیم چنین چیزی سابقه نداشته است که با این حجم گسترده زمین‌های کشاورزی را بسوزانند و آخر هم معلوم نباشد که انگیزه این کار چیست؟ و در شهر ما دعوایی قبیله‌ای وجود ندارد که طایفه‌ها بخواهند چنین بلایی بر سر یکدیگر بیاورند و حتی مواقعی هم که دعوا بود چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد.

هر چند مردم خود به دنبال مهار آتش و حفظ زمین‌های کشاورزی هستند، اما معتقدند که نهاد‌های مسئول باید این مسئله را پیگیری کنند.

عده‌ای از دامدارن می‌گویند: وقتی که زمین‌ها را می‌سوزانند، از بسیج، سازمان ترویج و آموزش کشاورزی و آتش نشانی به کمک ما می‌آیند تا آتش را خاموش کنیم، اما نهاد‌هایی که باید مسببین این کار را شناسایی کنند وظایف خود را به کندی انجام می‌دهند و تنها جهت خالی نبودن عریضه کاری را از پیش می‌برند. پیش از این گشت نیروی انتظامی زیاد بود و به زمین‌ها سرکشی می‌شد، اما امروز پیگیری لازم انجام نمی‌شود و به نظر ما این عدم پیگیری سهل‌انگاری نهاد‌های مسئول است.
منبع: اقتصاد24

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اقتصادی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جوک،متن و اس ام اس بی ادبی و زناشویی شب جمعه (18+)