عشق اجازه نمی‌خواهد

«هاله خیابانی» این کتاب ۱۳۶ صفحه ای را چونان دفترچه ای از خاطرات نگاشته و هر یک از این خاطره نویسی ها با نگاه به عقب هایی همراه شده و این نماهای گذشته به زیبایی خاطرات نویسنده را تکمیل می کند.

او در این کتاب بازی با کلمات را پی گرفته است و عاشقانه هایی را که نوشته با پندهای مادربزرگ و یا بزرگی به نام «ننه آقا» و همسرش «عزیز» همراه کرده است.

در صفحه ۲۹ این کتاب به خوبی می توان دید که کمک گرفتن از ننه آقا در این داستان های شاعرانه قصه را تکمیل می کند آن جا که ننه آقا با زبان قصه می گوید« اون قدیم ندیما یه جوون بنا زندگی می کرده که کار و هنرش زبانزد خاص و عام بوده، جوری که همه خاطرخواه وقت شناسی و پشتگرمی و تلاشش بودند و ...»

نویسنده در لابلای داستان از دلخوشی هایش می گوید و از روزگاری که در روستاها معلم بوده و یا زمانی که خبرنگار بوده است و سپس دوباره از اکنون به دیروز نقب می زند و زندگی های چند دهه قبل را با امروز مقایسه می کند و البته روی سخنش با عشق غایبی است که همسرش بوده و دیگر نیست.

«دوتا ماهی قرمز دچار آبی حوضن. پدر آب و دون قناریاشو می‌ذاره کنج قفس، کمر راست می کنه و براشون سوت می زنه. یه چکاوک میاد سر درخت به. با صدای مادر می چرخم سمت زیرزمین. چین دامنش پله ها رو یکی یکی می بوسه. می‌گه: امسال باید یه جعبه بیشتر گوجه بگیری مرد، ننه آقا دست درده. پدر برمی‌گرده سمت نغمه مهربانوش.»

در جایی دیگر از این اثر می خوانیم: «انار ترک خورده همسایه از دیوار تنهاییم سرک می کشه. برگاشو می بخشه به سردی سنگای کف حیاط خلوت... بذار این جا به تو فک کنم و احساس زنده بودن بهم دست بده. بذار زن باشم. امنیتم بده. خلاصه ام کن تو نفسات، چشات. چشات که هرچند قهوه ای، هرچند روشن، ولی می شه توش شنا کرد. پرواز. بذار احساست کنم. مث همین دونه های قرمز انار. عین نسیم موهای دختر شهریور، که بوی مهرگان داره. بگو کدوم دامن رنگیمو تن کنم تا به وقت اومدن و نشستن، عطر موهات، با رنگ گلاش هم‌آغوشی کنه؟ چه قدر دلم گرفته؛ انگار قراره یه عمر، رهگذر همون کوچه‌ای بمونم که دستم رو به ارتفاع لبات رسوند....»

برخی بخش های این کتاب با تصاویری همراه است که زبان کتاب را رساتر می کند.

«عشق اجازه نمی خواهد» را انتشارات بیژن یورد منتشر کرده است که با موضوع نثر فارسی و به شماره کتابشناسی ملی ۵۳۸۴۸۵۲ ثبت شده است.

همراه این کتاب می توانید لوح فشرده آن را نیز که در داخل کتاب است، مشاهده کنید.

این اثر با تصویرگری «نقی رضایی»، در هزار جلد به چاپ رسیده است.

ب/۵۱۳۲