دینداری در سیما صبغه احساسی و مداحگونه دارد
گروه هنر ــ سیدجواد میری با بیان اینکه برنامههای دینی تلویزیون بیش از هر چیز به صبغه مداحانه دارد، گفت: این شکل دینداری را اصطلاحاً دینداری احساسی میگویند؛ برای مثال برنامههایی عید غدیر هیچ یک از اشعار بنیان عاطفی و عقلی نداشت و تنها فوران احساس را مدنظر قرار میداند و نحوه انتخاب روحانیون نیز بیشتر شکل تاریخی داشت که بر مبنای کلیشههایی بود...
سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا؛ درباره جایگاه پژوهش در تولیدات نمایشی سینما و تلویزیون اظهار کرد: قبل از اینکه بخواهم به جایگاه پژوهش در سینما و تلویزیون بپردازم، میخواهم پرسشی بنیادیتر را مطرح کنم، آنهم اینکه آیا این مؤلفه، یعنی پژوهش، در تمامی سطوح جامعه ایران به ویژه در حوره سیاستگذاری دستگاههای دولتی چه جایگاهی دارد؟ وقتی این سؤال مطرح میشود متأسفانه پاسخ تا حدودی سلبی میشود، زیرا اساساً پژوهش به عنوان عاملی در جهت تغییر در سیاستگذاریها جایگاهی مطلوب ندارد.
وی افزود: نکته جالب توجه در این بحث اینجاست که وزارتخانهها و تلویزیون به جای استفاده از بدنه پژوهشی کشور، خود مؤسسه مستقل تحقیقاتی و پژوهشی راه انداختهاند! دلیل چنین رویکردی این است که میخواهند اطلاعات سازمانشان در دستری دیگران قرار نگیرد، زیرا اگر قرار باشد پژوهشگران مستقل پیرامون این موضوعات بحث و تحقیق کنند، شاید میزان بودجههایی که به این سازمانها اختصاص داده میشود، برملا شود. با این توضیح، چون پژوهشگاهی این چنینی خود ذینفع هستند، ممکن است آمارشان مصلحت عمومی و منافع ملی را در نظر نگیرد.
این کارشناس رسانه ادامه داد: در سازمان صداوسیما هم چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. آنها با راهاندازی پژوهشگاههای شخصی منافع و سیاستهای خود را دنبال میکنند. برای همین در سالهای اخیر شدیدترین انتقادات را نسبت به صداوسیما شاهد هستیم، زیرا آنها نیز پژوهشگاهای شخصی خود را دارند، ولیکن این اعتراضات تأثیری ندارد، زیرا سیاستها هیچگاه تغییری نمیکند. این مسئله همانگونه که گفتم تنها به صداوسیما نیز خلاصه نمیشود، بلکه همه سازمانهای دولتی و حکومتی را در برمیگیرد. نمود دیگر این مسئله در مجمع تشخیص مصلحت نظام میتوان مشاهده کرد. این مجمع پژوهشگاهی دارد که همانند قلعه از آن نگهداری میشود، درصورتی که وقتی قرار است مصلحت نظام بررسی شود باید مصلحت عمومی جامعه مدنظر باشد.
این کارشناس رسانه ادامه داد: در سازمان صداوسیما هم چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. آنها با راهاندازی پژوهشگاههای شخصی منافع و سیاستهای خود را دنبال میکنند. برای همین در سالهای اخیر شدیدترین انتقادات را نسبت به صداوسیما شاهد هستیم، زیرا آنها نیز پژوهشگاهای شخصی خود را دارند، ولیکن این اعتراضات تأثیری ندارد، زیرا سیاستها هیچگاه تغییری نمیکند. این مسئله همانگونه که گفتم تنها به صداوسیما نیز خلاصه نمیشود، بلکه همه سازمانهای دولتی و حکومتی را در برمیگیرد. نمود دیگر این مسئله در مجمع تشخیص مصلحت نظام میتوان مشاهده کرد. این مجمع پژوهشگاهی دارد که همانند قلعه از آن نگهداری میشود، درصورتی که وقتی قرار است مصلحت نظام بررسی شود باید مصلحت عمومی جامعه مدنظر باشد.
پژوهشی هیچگاه به عنوان یک نیاز ضروری مد نظر نبوده است
این استاد دانشگاه تأکید کرد: با توجه به توضیحات بیان شده، باور من این است که پژوهش در کشورمان هنوز جایگاه ویژه خود را پیدا نکرده است، درصورتیکه در بسیاری از کشورها پژوهش اساسیترین رکن در تصمیمگیریهاست؛ مطلب بعدی که در مقام سؤال مطرح میشود، وقتی قرار نیست پژوهش در سیاستگذاریها تأثیری داشته باشد، پس فایده انجام آن چیست؟ جواب این است که ساختار اقتصادی و فرهنگی کشورمان به دلیل سیاسی بودن و همچنین اتکای به نفت و گاز، باعث شده نیازی به پژوهش احساس نشود.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: با توجه به توضیحات بیان شده، باور من این است که پژوهش در کشورمان هنوز جایگاه ویژه خود را پیدا نکرده است، درصورتیکه در بسیاری از کشورها پژوهش اساسیترین رکن در تصمیمگیریهاست؛ مطلب بعدی که در مقام سؤال مطرح میشود، وقتی قرار نیست پژوهش در سیاستگذاریها تأثیری داشته باشد، پس فایده انجام آن چیست؟ جواب این است که ساختار اقتصادی و فرهنگی کشورمان به دلیل سیاسی بودن و همچنین اتکای به نفت و گاز، باعث شده نیازی به پژوهش احساس نشود.
میری در پاسخ به این سؤال که در تولیدات دینی انقلابی سیما، نبود پژوهش تا حدی در پایین بودن کیفیت آثار دخیل است، بیان کرد: برنامههای دین و انقلابی در تلویزیون کم نیستند، اما اینکه دینداری که نشان داده میشود تا چه حد از داشتههای علمی بهره برده، خود بحثی مفصل را طلب میکند؛ برای مثال حافظ وقتی حرف از دینداری میزند، دینداری عارفانه را از کلامش استنباط میکنیم، ولی در اشعارش به دینداری رندانه یا ریاکارانه هم اشاره دارد. وی حتی به آفات اجتماعی دینداری ریاکارانه هم اشاره میکند.
دینداری سیما شکلی مداحگونه پیدا کرده است
وی ادامه داد: وقتی به برنامههای دینی تلویزیون مینگریم بیش از هر چیز به سبقه مداحانه این برنامهها پی میبریم. این شکل دینداری را اصطلاحاً دینداری احساسی میگویند. برای مثال به برنامههایی که عید غدیر از تلویزیون پخش شد، اشاره میکنم. در مداحیها و ملودیها، اشعار بر پایه دو امر بود. ابتدا اینکه هیچ یک از اشعار بنیان عاطفی و عقلی نداشت و تنها فوران احساس را مدنظر قرار میدادند. در این کارها تلاش میشد تا خود را در برابری دیگری قرار دهند. مطلب دیگر به نحوه انتخاب روحانیون مربوط میشود؛ برای مثال مباحتی که بیشتر شکل تاریخی داشت بر مبنای کلیشههایی بود که بارها تکرار شده است.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش سؤالی را مطرح کرد: تصور کنید حضرت رسول(ص) یا حضرت علی(ع) اگر در قرن ۲۱ میزیستند پیامشان را بر چه مبنای استوار میکردند؟ آیا بحثهایی که از طرف آنها مطرح میشد نظیر آنچه بود که این روزها در تلویزیون از زبان مداحان مطرح میشود یا اینکه شکل دیگری را پیش میگرفت؟ به باور من در تولیدات دینی تلویزیون عدل و قسط به شکل مناسبی مورد نظر قرار نگرفته است؛ زیرا در این صورت باید بسیاری از آحاد جامعه مورد توجه قرار میگرفت. در همین رابطه حضرت رسول(ص) بیان کردند که آمدهام که تا اخلاق را برپا کنم، پس اگر صداوسیما واقعاً در پی برپایی قسط و عدل در جامعه است، باید بینش جامعهشناختی داشته باشد تا بتواند نظریه طبقاتی را مورد توجه قرار دهد.
وی ادامه داد: وقتی به برنامههای دینی تلویزیون مینگریم بیش از هر چیز به سبقه مداحانه این برنامهها پی میبریم. این شکل دینداری را اصطلاحاً دینداری احساسی میگویند. برای مثال به برنامههایی که عید غدیر از تلویزیون پخش شد، اشاره میکنم. در مداحیها و ملودیها، اشعار بر پایه دو امر بود. ابتدا اینکه هیچ یک از اشعار بنیان عاطفی و عقلی نداشت و تنها فوران احساس را مدنظر قرار میدادند. در این کارها تلاش میشد تا خود را در برابری دیگری قرار دهند. مطلب دیگر به نحوه انتخاب روحانیون مربوط میشود؛ برای مثال مباحتی که بیشتر شکل تاریخی داشت بر مبنای کلیشههایی بود که بارها تکرار شده است.
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش سؤالی را مطرح کرد: تصور کنید حضرت رسول(ص) یا حضرت علی(ع) اگر در قرن ۲۱ میزیستند پیامشان را بر چه مبنای استوار میکردند؟ آیا بحثهایی که از طرف آنها مطرح میشد نظیر آنچه بود که این روزها در تلویزیون از زبان مداحان مطرح میشود یا اینکه شکل دیگری را پیش میگرفت؟ به باور من در تولیدات دینی تلویزیون عدل و قسط به شکل مناسبی مورد نظر قرار نگرفته است؛ زیرا در این صورت باید بسیاری از آحاد جامعه مورد توجه قرار میگرفت. در همین رابطه حضرت رسول(ص) بیان کردند که آمدهام که تا اخلاق را برپا کنم، پس اگر صداوسیما واقعاً در پی برپایی قسط و عدل در جامعه است، باید بینش جامعهشناختی داشته باشد تا بتواند نظریه طبقاتی را مورد توجه قرار دهد.
سیما درپی تربیت مخاطب خنثی است
وی در پایان این گفتوگو تصریح کرد: متأسفم این را میگویم، ولی برداشت شخصی من این است صداوسیما به جای توجه به عدل در پی استعمار تودههاست تا بتواند آنها را مدیریت روانی کند و مخاطبش نسبت به وضع موجود نه در حالت اعتراض بلکه در حالت انقیاد باشد. در صورتیکه یکی از شاخصههای انسانی دینی داشتن روحیه اعتراضی پیرامون وضعیت نامطلوب جامعه است.
گفتوگو از داوو کنشلو
انتهای پیام