سکوت رفتن او


سکوت رفتن او

کشتی شکسته باشی و لنگر بیاورد از شانه هاش قایق دیگر بیاورد هرجا دلت گرفت و پناهی نمانده بود آغوشی از محبت مادر بیاورد با او پرنده باشی و سرخوش رها شوی هرلحظه عشق حالت بهتر بیاورد وقتیشاعر:طاهره ابراهیم زاده

کشتی شکسته باشی و لنگر بیاورد
از شانه هاش قایق دیگر بیاورد

هرجا دلت گرفت و پناهی نمانده بود
آغوشی از محبت مادر بیاورد

با او پرنده باشی و سرخوش رها شوی
هرلحظه عشق حالت بهتر بیاورد

وقتی به سنگ کینه دو بالت شکسته‌اند
مرهم برای زخم کبوتر بیاورد

شاعر شوی که بوسه ی او را غزل کنی
با خنده هاش مطلع محشر بیاورد

قلبش به روشنایی باران و نور بود
هرگز نشد که اشک مرا در بیاورد

اکنون سکوت رفتن او جار می کشد

دنیا چه ها که بر سر آدم نیاورد
دائم به غیر ناله و ماتم نیاورد

درکم کن و نپرس چرا دل شکسته ام
میشد نباشد او ، وَ دلم کم نیاورد ؟!

پرهای آرزوی مرا غم نشان گرفت
دیگر کسی نیاید و مرهم نیاورد

مرگی نشسته روی نفسهای خسته‌ام
لعنت به روزگار که جز سم نیاورد

دنیا جهنمی است که آدم دچار شد
دیگر دوباره تاب جهنم نیاورد !

غمنامه مینویسم و دارم امید که _
این شعر خم به قامت عالم نیاورد






غزل پیوسته

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پروفایل اردیبهشت | 50 عکس نوشته اردیبهشت ماهی + خصوصیات متولدین اردیبهشت