مروری بر تفاوت‌های اسلام طالقانی و اسلام طالبانی و اثرات شوم استبداد دینی


مروری بر تفاوت‌های اسلام طالقانی و اسلام طالبانی و اثرات شوم استبداد دینی

گروه اندیشه ــ چهلمین سالگرد آیت‌الله طالقانی با انتقاد از ارتجاع مذهبی و استبداد دینی برگزار شد. بیان تفاوت‌های دو جریان اصلاح‌گرایی دینی و بازشماری اثرات شوم استبداد دینی از جمله مطالبی بود که در این نشست بیان شد.

مروری بر تفاوت‌های اسلام طالقانی و اسلام طالبانی و اثرات شوم استبداد دینی

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ چهلمین سالگرد رحلت آیت‌الله طالقانی عصر جمعه، 16 شهریورماه، در کانون توحید تهران برگزار شد. برغم اینکه نشست در روز تعطیل برگزار شد اما استقبال مردم قابل ملاحظه بود؛ به ویژه اینکه در سال‌های اخیر اکثر همایش‌ها و مراسم سالگردها با بحران نبود مخاطب مواجه هستند.

بنابر این گزارش، در آغاز مراسم، با وجود اینکه انتظار می‌رود ابتدا آیاتی از قرآن تلاوت شود، ولی سرودی در سوگ آیت‌الله طالقانی پخش شد. بعد از سرود، به دلیل نبود قاری قرآن، یکی از سالخوردگان حاضر در جمعیت با لحنی نامناسب به مدت 20 دقیقه به تلاوت قرآن پرداخت. سپس سروده‌ای نه چندان فاخر و وزین در ستایش شخصیت آیت‌الله طالقانی قرائت شد؛ سروده‌ای که به وجود استفاده مکرر از کلماتی مانند «خلق» و «مجاهدین» و ... کنایه‌آمیز به نظر می‌رسید.

با اینکه ساعت شروع مراسم 16:30 عنوان شده بود، ولی سخنرانی مدعوین از ساعت 17:30 شروع شد. متأسفانه موضوعات سخنرانی‌ها آنچنان بدیع و هوشمندانه نبود که اعماق اندیشه‌های آیت‌الله را آشکار سازد. عناوین سخنرانی‌ها عبارت بود از مسئله ارتجاع دینی، استبداد دینی، عدالت و شوراهای مردمی. همچنین همه سخنرانان مدعوّ نیز آنچنان مسلط بر مباحث نبودند تا حرف‌های جدید و ناشنیده در خصوص اندیشه‌های آیت‌الله مطرح سازند.

محمدمهدی جعفری، قرآن‌پژوه؛ حجت‌الاسلام محمدتقی فاضل میبدی، استاد حوزه؛ حسین رفیعی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و احمد موثقی گیلانی، عضو هیئت علمی علوم سیاسی دانشگاه تهران، از سخنرانان این مراسم بودند.

حسین رفیعی به عنوان سخنران نخست به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: در ابتدا یک اشاره به شرایط خانوادگی مرحوم طالقانی داشته باشم. پدر ایشان بعد از 14 سال که از نجف به کشور بازگشتند یک تکنیک را با خود همراه داشتند و آن تکنیک ساعت‌سازی بود. ایشان از همین راه امرار معاش می‌کرد و از سهم امام استفاده نمی‌کرد. نکته دیگر اینکه پدر ایشان با عده‌ای از بزرگان آن زمان یک محفل علمی داشتند که در آن محفل با رهبران مذاهب کلیمی، بهایی و مسیحی بحث می‌کردند. مرحوم طالقانی در چنین خانواده‌ای بزرگ شد. متأسفانه خاطرات مرحوم طالقانی ثبت و ضبط نشده است.

وی در ادامه به ذکر نمونه‌هایی از ارتجاع دینی پرداخت و گفت: مرحوم طالقانی در سال 1325 در مجله‌ای مطلبی نوشت که خدمت شما می‌خوانم. ایشان نوشته بود که من با مرحوم حائری یزدی رابطه نزدیک داشتم و می‌دیدیم چگونه اطرافیان ایشان را مختنق کرده بودند. ایشان وقتی می‌خواست سخنی خلاف میل آنها بگوید به اطراف خود نگاه می‌کرد. برای نمونه دیگر، حجت‌الاسلام حجتی کرمانی گفته است ما جرئت نمی‌کردیم با مرحوم طالقانی ملاقات کنیم، لذا مخفیانه به محضر ایشان رفت و آمد داشتیم. خود مرحوم طالقانی در سال 43 این مطلب را بیان کرده است که نظر اساسی اسلام در اثر استبداد دینی از چشم خودی و بیگانه مصون مانده است. وقتی سخن از تنظیم قانون و مشروطیت پیش آمد شعبه‌ای از استبداد دینی به کارشکنی و اشکال‌تراشی از ناحیه اسلام پرداخت. مرحوم طالقانی در موارد متعدد نسبت به خطر استبداد دینی هشدار می‌دهد.

مروری بر تفاوت‌های اسلام طالقانی و اسلام طالبانی و اثرات شوم استبداد دینی

رفیعی ادامه داد: من فقط به یک گفت‌وگو از مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با آیت‌الله سیستانی اشاره می‌کنم. مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در شرح آن دیدار چنین نوشته است که به آیت‌الله عرض کردم: ایران، گرفتار خرافات است و انحراف عقیده و سستی اعتقادات به دلیل میدان‌دار شدن افراد کم سواد و سودجو بیداد می‌کند. آیت‌الله سیستانی، مهلت ندادند من همه مطالبم را در این زمینه بگویم و با روحیه‌ای آماده و البته مشتاق و مسلط نسبت به این مقوله، شروع به اظهارنظر کردند و گفتند: «شما خودتان این وضع را به وجود آورده‌اید. هی گفتید آقای بهاء الدینی اینطور است و آنطور است. هی کرامات گفتید. من خودم در قم بودم و این چیزها را می‌دانم و اینجا هم که هستم کتاب‌های زیادی می‌خوانم و این حرف‌های کرامات را که می‌زنند و می‌نویسند می‌خوانم و معتقدم شما خودتان، کشور را به روزی انداخته‌اید که این گرفتاری‌ها پیش آمده و جمکران را آنطور بزرگ کرده‌اید و منبری‌ها آن حرف‌ها را می‌زنند. من منبرها را هم گوش می‌کنم.» گفتم: و مداح‌‌ها ...؟ گفتند: آنها را هم همین کارهای شما اینطور کرده است. گفتم: ما خودمان در مقابل آن دسته از منبری‌ها و مداح‌هایی که مطالب سست و نادرست و خرافاتی را به خورد مردم می‌دهند قرار داریم و علیه آنها مقالات و مطالب زیادی نوشته‌ایم و انتظار ما از شما این است که شما هم موضع‌گیری کنید و به ما در این زمینه کمک کنید، چون موضع‌گیری شما خیلی اثر دارد. گفتند: اینها را می‌دانم و از قول من هم چیزهایی علیه اینها گفته‌اید و منتشر شده است، ولی من بنای دخالت در ایران را ندارم. ایران مهندسی شده است و سر مهندس هم دارد و من نباید دخالت کنم. گفتم: منظورم این نیست که در مسائل حکومتی دخالت کنید، ولی در امور اعتقادی اظهارنظر شما مؤثر است. اعتقادات مردم در خطر است و برای حفظ دین و اعتقادات، ورود شما به این مسائل لازم است. گفتند: شما که گفتید: «سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست». چطور می‌توانید اینها را از همدیگر جدا کنید؟ آقای بهشتی که شما با ایشان رفیق بودید،‌ قانون اساسی را تدوین کرده و آن را طوری ترتیب داده که برای مرجع فقط مسائل غسل و طهارت باقی مانده و بقیه چیزها مربوط به حکومت است. بنابراین،‌ ما چه بگوییم؟.

در ادامه نشست احمد موثقی به ایراد سخن پرداخت و گفت: مرحوم طالقانی با تعابیری مانند قشری‌گری، جمود و ... به مسئله ارتجاع دینی اشاره داشت. او قبل از انقلاب در خصوص انتشار آثار سیدقطب موضع‌گیری داشت؛ چراکه سیدقطب از مدافعان ارتجاع مذهبی است. اساسا ارتجاع مذهبی یعنی رجعت به گذشته و تقدیس گذشته و مخالفت با هر تغییر و چیز جدید. معادل انگلیسی این واژه، بنیادگرایی است.

تمایز اسلام طالبانی و اسلام طالقانی

وی افزود: ما در جریان اسلام‌گرایی دو شاخه اساسی داریم که درست دنبال نشده و تفاوت این دو شاخه به خوبی ترسیم نشده است. این دو شاخه عبارتند از اسلام طالقانی و اسلام طالبانی. اینها دو شاخه اصلاح دینی هستند. اصلاح دینی در قرن هجدهم با محمد عبدالوهاب شروع شد. این جریان همان بنیادگرایی و سلفیت است که بعدا با سید قطب تئوریزه شد و جلوه امروزی آن داعش است. شاخه دوم اصلاح دینی، شاخه نوگرایی دینی است. اسلام طالقانی و حتی خدای طالقانی با اسلام طالبانی و خدای طالبانی فرق اساسی دارد.

وی ادامه داد: نوگرایی دینی سلسله‌ای است که با سیدجمال و عبده و اقبال شروع شد. متأسفانه رویکرد نوگرایی سیدجمال و پیروان او ادامه پیدا نکرد و خطش کور شد و به جای آن خط ارتجاع تئوریزه شد. نکته‌ اینجاست؛ نوگرایان هیچ تأکیدی بر حکومت اسلامی به این معنا که یک نفر بیاید حکومت کند ندارند؛ بلکه هدفشان آزادی و عدالت است. برداشت من این است که معیارهای ارتجاع مذهبی بعد از شهادت مطهری، طالقانی و ... گسترش پیدا کرد و گفتمان غالب شد.

نفی مطلق غرب؛ شاخصه جریان ارتجاع مذهبی

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: اگر عقل‌گرایی نباشد تساهل و مدارا وجود نخواهد داشت و جایش افراطی‌گری و خشونت ایجاد خواهد شد. خشونت و حذف دیگران از معیارهای این جریان ارتجاع مذهبی است. یک ویژگی دیگر اینها ضدیت با مدرنیته و نفی مطلق غرب است؛ چون تمدن غرب را مادی می‌دانند و ادعا دارند اسلام دنبال معنویت است. بنیادگرایی مخالف غرب و مدرنیته است.

در ادامه نشست حجت‌الاسلام فاضل میبدی به ایراد سخن پرداخت و گفت: مقصد دارم قدری درباره استبداد دینی سخن بگویم. ارتجاع دینی و استبداد دینی با هم فرق دارد. من قدری واژه استبداد را باز خواهم کرد. استبداد اولین بار از سوی مرحوم کواکبی که شاگرد محمدعبده بود استفاده شد. مرحوم طالقانی این واژه را وام گرفت و روی آن مفصل بحث کرد. ایشان یک مقدمه بر کتاب «تنبیه الامه» نائینی نوشته است. فکر می‌کنم تمام دیدگاه‌های مرحوم طالقانی در مقدمه آن کتاب آمده است. ایشان موضوع استبداد دینی را به صورت سه مسئله مطرح می‌کند: نتایج و آثار استبداد دینی؛ عواملی که باعث استبداد دینی می‌شود؛ چگونه باید استبداد دینی را از بین برد. این مسئله بسیار مهم است.

مروری بر تفاوت‌های اسلام طالقانی و اسلام طالبانی و اثرات شوم استبداد دینی

وی در خصوص رابطه استبداد دینی و استبداد سیاسی اظهار کرد: کواکبی می‌گوید نویسندگان اروپایی که دوره استبداد را طی کردند بر این باورند که استبداد سیاسی از استبداد دینی برمی‌خیزد. برخی دیگر بر این باورند اگر استبداد دینی مولّد استبداد سیاسی نباشد حداقل هم راستا با آن است و این دو به هم نیازمند هستند چون استبداد دینی بر دل‌ها و استبداد سیاسی بر پیکرها حکومت می‌کند.

اثرات شوم استبداد دینی از نظر مرحوم طالقانی

فاضل میبدی ادامه داد: بارزترین اثر شوم استبداد از نظر مرحوم طالقانی سه چیز است. طالقانی این سه نتیجه شوم را از حدیثی از پیامبر(ص) وام گرفته است. حضرت می‌فرمایند: اگر حکومت دست بنی امیه بیافتد مردم، اموال مردم و دین مردم نابود خواهد شد. بر این اساس نخستین نتیجه استبداد دینی این است که اموال عمومی را برای پیشرفت شهوات فردی مورد استفاده قرار خواهد داد و این اموال را میان کسان خود می‌گرداند. دوم اینکه دین را با امیال خود تطبیق خواهد داد و چیزهایی را که جزء دین نیست داخل در دین خواهد کرد و اصول و حقایق دین را پنهان می‌سازد. سومین نتیجه استبداد دینی این است که جلوی رشد استعدادها را می‌گیرد.

بنابر گزارش ایکنا؛ محمدمهدی جعفری، استاد دانشگاه و قرآن پژوه سخنران دیگر این نشست بود. او در آغاز سخنانش گفت: ابعاد اندیشه‌های مرحوم طالقانی در این مراسم سالانه قابل بیان نیست. از این حیث تصمیم گرفتیم یک همایش علمی ــ پژوهشی برگزار کنیم. فراخوان مقاله‌ منتشر شده و همایش در تاریخ 21 و 22 آبان‌ماه در کتابخانه ملی برگزار خواهد شد. امیدواریم در آن مجال مقداری از اندیشه‌های مرحوم طالقانی را بررسی و تبیین کنیم.

وی در پایان تصریح کرد: ایشان در سال 58 کاندیدای ریاست جمهوری شدند. در یک برنامه‌ای مجری در خصوص کاندیداتوری از ایشان سؤال کرد. مرحوم طالقانی از این سؤال برآشفته شد و گفت: ما باید به همان محراب و منبر خودمان برگردیم. کار ما هدایت است و نظارت و کار ریاست جمهوری باید به کارشناسان سپرده شود. شاید ریشه اوضاع و احوال امروز ما همین باشد که دین را ابزاری برای رسیدن به قدرت و حفظ آن قرار داده‌ایم.

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


شعر لطف حق به صورت داستان + متن شعر