براى رسیدن به حال خوب باید مالکیت مطلق خداوند را پذیرفت


براى رسیدن به حال خوب باید مالکیت مطلق خداوند را پذیرفت

حجت‌الاسلام تکبیری با اشاره به یکى از عوامل مهم در به‌وجود آمدن حس و حال خوب، باور به مالکیت خداوند متعال است، گفت: براى رسیدن به حال خوب باید مالکیت خداوند را پذیرفت و احساس مالکیت را از خود زدود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از لارستان، پنجمین شب مراسم سوگواری اباعبدالله الحسین علیه‌السلام شب گذشته (چهارشنبه 13 شهریور) با سخنرانی حجت‌الاسلام «محمد تکبیری»، واعظ لارستانی با موضوع «چگونه حالمان خوب می‌شود؟» در حسینیه «حاج کاظمی» لار برگزار شد.

حجت‌الاسلام تکبیری در ادامه سلسله‌ مباحث شب‌های گذشته با بیان اینکه یکی دیگر از اموری که می‌تواند حال انسان را خوب کرده و در ناملائمات و ناخوشی‌های زندگی به فریاد انسان‌ها برسد نوع تفسیر ما از مالکیت است، افزود: مالکیت یکى از ابعاد انسان و از مسئله‏‌هاى مهم زندگى است، شیوه تنظیم احساس مالکیت، نقش بسیار مهمى در پیدا کردن حس و حال خوب دارد؛ از دلایل مهم نارضایتى‌ها و بدحالی‌های ما، رهاشدگى احساس مالکیت و تنظیم‏‌نایافتگى آن است، تفسیر نادرست از مالکیت، موجب بروز واکنش‏‌هاى منفى می‌‏گردد، از این رو باید تفسیر درست و نادرست مالکیت را بشناسیم تا در تنظیم این بُعد، موفّق شویم، بخشى از شادکامى در گرو کامیابى در تنظیم این بُعد است.

باور غلط: توهّم «خودمالکى»

وی یکى از عوامل مهم در بدحالی‌ها و نارضایتی‌های ما از قضاى الهى، توهّم «خودمالکى» عنوان و تصریح کرد: اینکه فکر کنیم در عالم اگر قرار است کسی هم مالک باشد خود من هستم؛ اگر انسان احساس مالکیت داشته باشد، آنچه را که به دست می‌‏آورد، حقّ خود می‌‏داند، لذا رضایت از خدا و تشکّر از او معنا نمی‌‏یابد و هر آنچه را که از دست می‌دهد و یا می‌خواهد و به دست نمی‌‏آورد، ظلم به خود دانسته و حال خوب او را خراب می‌کند.

این طلبه لارستانی ادامه داد: صبر در برابر ناخوشی‌ها زمانی معنا پیدا می‌کند که تصور صحیحی از مالکیت داشته باشیم و الا انسان در خوشایندها فکر می‌کند تنها خود او تأثیرگذار بوده و در ناخوشایندها عاملى غیر از او به ناحق تأثیر منفى گذاشته است از این رو، نه در خوشایند و نه در ناخوشایند، واکنش درست نشان نمی‌دهد.

باور صحیح: تفکّر «خدامالکى»

وی تأکید کرد: آن باوری که می‌تواند در بزنگاه‌های زندگی به فریاد ما رسیده و ما را از تلاطم‌های شدید آن، هم در خوشایندها (ناشکری) و هم در ناخوشایندها (بی‌صبری) نجات دهد، باور به مالکیت مطلق خداوند است، باور کردن مالکیت مطلق خداوند متعال، موجب کنترل و مهار این واکنش‏‌ها می‌گردد، این موضوع در قرآن کریم نیز مورد توجّه قرار گرفته است.

حجت‌الاسلام تکبیری با اشاره به وجود شبهات بسیار مهمی که در زندگی جوانان و کسانی که مشکلات و رنج‌های فراوانی را در زندگی تحمل می‌کنند، گفت: چرا باید خداوند متعال من را وارد این کره خاکی کند در حالی که دوست نداشتم وارد این زمین شده و در نتیجه حق حیات داشته باشم، اگر نخواهم زندگی کنم باید چه کسی را ببینم؟ این طرز فکر او باعث می‌شود که همیشه در زندگی غر زده و صبر و استقامت خود را در برابر ناملایمات زندگی از دست دهد و در نتیجه همیشه حالش خراب باشد؛ در جواب اینگونه افراد باید گفت که اساساً شما در این دنیا قبل از اینکه خلق شوید وجودی نداشته‌اید که حقی برای شما ثابت شود تا اینکه خدای متعال بخواهد از شما در مورد آفریده شدن یا نشدن اجازه بگیرد، مالکیت مطلق هستی در اختیار خداوند است.

وی افزود: وقتى انسان بداند که مالکیت از آنِ خداوند است و او مالکیتى ندارد، از آنچه خداوند انجام می‌دهد، ناراضى نمی‌گردد و هیچ‌وقت حس خوب خود را از دست نمی‌دهد؛ چرا که نارضایتى، از تضاد میان احساس مالکیت خود و بروز آنچه خداوند بر اساس مالکیت مطلق خود انجام می‏‌دهد، به وجود می‌‏آید و با قبول مالکیت مطلق خداوند، این تضاد از ریشه برطرف می‌شود، بنابراین، یکى از عوامل مهم در به‌وجود آمدن حس و حال خوب، باور به مالکیت خداوند متعال به عنوان یک واقعیت است؛ براى رسیدن به حال خوب باید مالکیت خداوند را پذیرفت و احساس مالکیت را از خود زدود.

ثمره خدامالکی

وی با اشاره به ثمره باور خدامالکی بیان کرد: اگر باور خدامالکی در زندگی ما بیاید نتیجه می‌شود شکر در برابر نعمت‌ها و خوشی‌ها و صبر در برابر مصیبت‌ها و ناخوشی‌ها.

نقش «خدامالکى» در شکر

وی با بیان اینکه از دیدگاه لغت‏‌شناسان، شُکر واکنشى به احسان و انعام طرف مقابل است، افزود: شکر، مربوط به داشته‏‌ها و نعمت‏‌هاى انسان است؛ اگر خدای عالم را مالک مطلق دانستیم و معتقد بودیم که همه چیز در دستان اوست شکر او را بجا می‌آوریم، شکر تمامی نعمت‌هایی که خداوند متعال در طول مدت به ما ارزانی داشته است؛ از نعمت همسر و فرزندان خوب گرفته تا نعمت سلامتی، نعمت آمدن به مجلس سیدالشهدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام و بسیاری از نعمت‌های دیگری که زبان از بیان و شمارشش قاصر است اما همه آن‌ها خدای عالم از روی فضلش به ما داده، نه اینکه حقی بر گردن خدا داشته باشیم تا خدای عالم بخواهد حق ما را ادا کند، بلکه بیشتر از استحقاق به ما تفضل شده است.

این طلبه لارستانی ادامه داد: اگر به خود نگاه کنیم می‌بینیم که چقدر خطا و اشتباه و گناه مرتکب شده‌ایم، این انسان نباید الان استحقاق شنیدن روضه‌های اهل‌بیت علیهم‌السلام را داشته باشد اما می‌بینید وقتی که پرچم عزای سیدالشهدا بلند می‌شود امام همه قلوب را به سمت خود جذب می‌کند، این لطف و فضل خدا و اهل‌بیت (ع) است که نسبت به محبین خود دارند و الا ما کاری را انجام نداده‌ایم که حقی بر گردن آن‌ها بخواهیم اثبات کنیم؛ بلکه اساساً احدی در این عالم بر گردن خدا حق ندارد حتی خود اهل‌بیت (ع) بر خدا مستقلاً حقی ندارند، اگر حقی هم هست خدای عالم برای آن‌ها درنظر گرفته است.

وی با اشاره به کلام خداوند متعال گفت: در سوره طلاق می‌فرماید شما در زندگی خود واجبات و محرمات را مراعات کنید در یک کلام تقوی الهی داشته باشید مابقی کار را به من بسپارید، چنان گشایشی برایتان بوجود آورم که خودتان هم فکر نکنید از کجا چنین اتفاقی افتاد؛ «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا- وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرا».

حجت‌الاسلام تکبیری تصریح کرد: انسان اگر خدای عالم را مالک علی الاطلاق بداند، هیچ‌وقت برای خود حقی قائل نبوده و همه آن‌ها را از خدا می‌داند لذا در برابر تمامی نعمت‌هایی که خدای متعال به او داده است خاضعانه سر تعظیم فرود آورد و از خدای خود تشکر می‌کند و به همین دلیل است که وقتى پیامبر خدا (ص) با امرى خوشایند روبه‌رو می‌‏شدند، این‌گونه می‌‏ستودند: «الحَمدُ للهِ المُنعِمِ المُفضِلِ، الَّذى بِنِعمَتِهِ تَتِمُّ الصالِحاتُ» ستایش، براى خداى نعمت‌دهنده است و بیش از استحقاق بخشنده است؛ کسى که با نعمت او، نیکی‌‏ها به انجام می‌‏رسند.

وی با بیان اینکه ریشه شکر در این است که انسان، خداوند متعال را مالک همه‌چیز بداند و باور داشته باشد که نعمت‏‌هاى زندگی‌اش، از جانب اویند؛ افزود: بر اساس تفکّر توحیدى، همه‌چیز از آنِ خداوند متعال است، لذا انسان موحّد و خداباور، هر آنچه را که دارد از خدا می‌‏داند.

نقش «خدامالکى» در صبر

وی گفت: در بسیارى موارد از دست دادن اموال و عزیزان، همچون از دست دادن پاره‌‏اى از وجود انسان است، این به جهت احساس مالکیتى است که نسبت به آن داریم؛ جدا شدن از آنچه مال ما است و دلبسته آن هستیم، تنش‏زا و دردناک است، بی‌‏تابى کردن و شکایت کردن هنگام فقدان، به این دلیل است که تصوّر می‌‏شود قدرتِ قاهرى، چیزهایى را که ما «مالک» آن بوده‏‌ایم، تصاحب کرده و یا نابود ساخته است؛ واقعیت، این است که آنچه در زمین و آسمان است همه از آنِ خداوند متعال است و آنچه در دست ماست، امانتى از جانب خداوند متعال است.

این طلبه لارستانی با اشاره به جمله «این، مالِ من است» شایع‌‏ترین کلامى است که ما درباره آنچه در اختیار داریم، به‌کار می‌‏بریم؛ بیان کرد: این، ناشى از همان تصوّرى است که نسبت به اموال دنیا داریم، اما اگر تصورمان این باشد که این مال، مال خداست خیلی راحت انفاق می‌کنیم؛ همانگونه که خداوند متعال وقتی می‌خواهد مؤمنین را به انفاق ترغیب کند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ» بنابراین، بهترین کار این است که انسان، مال را امانتى بداند که باید به صاحبش برگرداند و با این اعتقاد که از دست رفتن مال را «بازپس‌‏گیرى» بداند و گیرنده را مالک اصلى آن بداند، دیگر به خاطر از دست رفتن مال، ناراحت و غمگین نمی‌‏شود.

وی به داستانی در این‌باره اشاره کرد و گفت: کسى لباس گران‏قیمت امام جواد (ع) را براى ایشان می‌‏بُرد، در میان راه لباس را دزدیدند، فرد، نامه‏‌اى به امام (ع) نوشت و جریان را بازگو کرد، امام جواد (ع) در پاسخ وى، به خطّ مبارک خودشان نوشتند: «إنَّ أنفُسَنا وأموالَنا مِن مَواهِبِ اللَّهِ الهَنیئَةِ وعَواریهِ المُستَودَعَةِ، یمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنها فى سُرورٍ وغِبطَةٍ ویأخُذُ ما أخَذَ مِنها فى أجرٍ وحِسبَةٍ.» همانا جان‏‌ها و اموال ما از هدیه‏‌هاى گواراى الهى و امانت‏‌هاى به ودیعه گذاشته اویند؛ ما را از آن، در موقعیت سرور و غبطه‏‌آورى بهره‏‌مند می‌گرداند و آنچه را می‌گیرد، با اجر و پاداش می‌گیرد، این کلام ایشان، بیانگر یک واقعیت است: امانت بودن آنچه ما داریم و باور حتمى به این واقعیت؛ پس از بیان این واقعیت می‌فرماید: فَمنَ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبرِهِ، حُبِطَ أجرُهُ ونَعوذُ بِاللَّهِ مِن ذلِک، پس کسى که بیتابی‌اش بر بردباری‌اش چیره شود، اجر او از بین می‌‏رود و ما از این، به خدا پناه می‌‏بریم.

حجت‌الاسلام تکبیری با بیان نکته مهمی که در کلام امام جواد (ع) می‌‏توان یافت، افزود: امانتدار بودن انسان، فقط نسبت به مال مصطلح نیست؛ هر آنچه منتسب به انسان است، از مال و جان و فرزند و عیال، در این دایره قرار می‌‏گیرند؛ کسانى که فرزندى را هم از دست می‌دهند در حقیقت، امانت خدا را پس داده‏‌اند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: همان‌گونه که روشن است، توحید و باور به مالکیت خداوند و نفى مالکیت از خود، ریشه جزع و بی‌تابى را برمی‌‏کند، لذا توحید حقیقى، موجب صبر و بردبارى می‌‏گردد؛ این‌جاست که شناخت خداوند به عنوان مالک حقیقى هستى، یکى دیگر از مبانى به دست آوردن حال خوب است.

پایان پیام/656

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه قرآن و معارف

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تصاویر | تیپ خاص و متفاوت زنان یگان ویژه در رژه روز ارتش