سه شنبه ها
حس عجیبی ست
مـیــان دل
آواره من ،به تڪرار
تو را می خواند ..
خوشبختى فقط براى من،
خلاصه ایست از حالم
به یاد تو در کنار مزارت
بعد رفتنت
شبیه بیابان گردی شده ام؛
که غرق تماشای سراب ها، از تشنگی
.تنهایی جان
میدهد!
سه شنبه ها برایم سنگینند!
نسبت به هر چیزی دلهره دارم!
میترسم حتی از
به باز شدن درها
زنگ تلفن
پیامک گوشی
دلشوره رهایم نمیکنند؛
راستش را بخواهی
،با تمام دلتنگی هایم
با تمام تلخی هایم
تنها در خلوت اتاق
با هر چیزی میشود حرف میزنم
با میز
با گلهای شمعدانی
پشت پنجره
با هرچه که هست
اما من باز دیوانه وار
میان این همه هست
با تو حرف میزنم که نیستی…
حس عجیبی ست
مـیــان دل
آواره من ،به تڪرار
تو را می خواند ..
خوشبختى فقط براى من،
خلاصه ایست از حالم
به یاد تو در کنار مزارت
بعد رفتنت
شبیه بیابان گردی شده ام؛
که غرق تماشای سراب ها، از تشنگی
.تنهایی جان
میدهد!
سه شنبه ها برایم سنگینند!
نسبت به هر چیزی دلهره دارم!
میترسم حتی از
به باز شدن درها
زنگ تلفن
پیامک گوشی
دلشوره رهایم نمیکنند؛
راستش را بخواهی
،با تمام دلتنگی هایم
با تمام تلخی هایم
تنها در خلوت اتاق
با هر چیزی میشود حرف میزنم
با میز
با گلهای شمعدانی
پشت پنجره
با هرچه که هست
اما من باز دیوانه وار
میان این همه هست
با تو حرف میزنم که نیستی…