”بدون تعارف“ با ”فرمانده مرزبانی ناجا“
”بدون تعارف“ در برنامه جمعه به دورترین مناطق مرزی رفته و پای صحبت مرزبانان کشور نشسته است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، متن گفتگوی آقای کامبیز رضوانی خبرنگار بدون تعارف یا سردار قاسم رضایی فرمانده مرزبانی ناجا به این شرح است:
خبرنگار: اول بگم که در نقطه صفر مرزی خیالمون راحت باشه نشستیم یه موقع تک تیراندازی از یک گوشهای چیزی خطری؟
سردار قاسم رضایی فرمانده مرزبانی ناجا: هیچ دغدغهای نداشته باشید هیچ؛ هرگز، هرگز همه تا عمق این ور، اون ور امنه همش اگر نگم امنترین نقاط کشور مرز است گزاف نگفتم؛ امن ترین.
خبرنگار: چند ساله که لباس خدمت به تن دارید؟
سردار رضایی: نخستین مأموریت خودم رو از همین کردستان آغاز کردم بهار سال ۵۹ یعنی قبل از شروع جنگ تحمیلی، دیگه الان تو چهلیم.
خبرنگار: سردار طول مرزی که در کشور بچهها دارن نگهبانی میکنند چقدر است؟
سردار رضایی: ما ۸ هزار و ۷۵۵ کیلومتر مرز داریم مرز دریایی، مرز خشکی، با ۱۵ کشور همسایه هستیم همه اینها فرصت است لکن بعضی از همسایه هامون یه چند سالیه دچار فتنهای شده اند؛ فتنه استکباری شدند، امیدواریم که اینها هم برگردند. دیگه خیلی تو شعارها؛ گاو شیرده نمانند.
خبرنگار: شاید کسی خبر نداشته باشد که اینجا در مرزهای کشور چه میگذرد شاید لمس نکنند؟
سردار رضایی: همین طوری است در واقع در این ارتفاعات، در این تنگه ها، در این دره ها، در این شرایط سخت آب و هوایی بعضی جاها ما در شمال غرب در همین منطقه هم که هستیم ۷ تا ۸ ماه پاسگاههای ما زیر برف هستند.
خبرنگار: یعنی امکان ورود و خروج نیست؟
سردار رضایی: بعضی وقتها از پشت بام رفت و آمد میکنیم پاسگاهها اینقدر برف میاد.
خبرنگار: یعنی بچهها مجبورن بمانند اونجا؟
سردار رضایی: بمانند اینجوریه.
خبرنگار: یعنی میشه دو ماه خانواده هاشان را نمیبینند؟
سردار رضایی: بعضی جاها ما داریم که سرما تا منهای ۳۰ درجه میرسد حالا ببین چه طوری باید زندگی کنند، اما نگهبانی میکنند این امنیت یعنی آرامش در کشور مدیون این لحظه لحظه هاست.
خبرنگار: نیم ساعت اینجا چشم رو ببندیم بگیم خوب کاری نداشته باشیم بریم استراحت چه اتفاقی میافتد؟
سردار رضایی: اینجا رو دشمن میگیرد دشمن فقط دشمن حربی نیست؛ قاچاقچی هم دشمن است، جاسوس هم دشمن، تروریست هم دشمن، با همه چیزها مواجه هستیم.
خبرنگار: همه هم از همین سیم خاردارها میخواهند رد بشن بیان داخل؟
ما همین امسال که حدود ۵ ماه از سال میگذرد بیش از ۳۲ تن فقط مواد مخدر رو جلوگیری کردیم از ورود به کشور، ما در بعضی از مرزها شبانه روز به طور مثال مرزهای شرق رو بخواهم بگم بیش ۳۰ درگیری داریم اگر در همین مرزها این ۳۰ تا ۴۰ نفر یک دفعه میان نمیگیم همشون تروریست هستند و در بینشان حرکت کنند تردد کنند ما کنترل نکنیم چه اتفاقی میافتد اینها کارهایی است که دائمی در مرز است.
ما مرزبانان با مرزنشینها خودمان را یک قوا میدانیم، اما کسی که از درهها ارتفاع هاش نصف شب کالاهای ضد فرهنگی میاره، مواد منفجره میاره، سلاح میاره. تردد غیرمجاز خودش یک جرم هست، اینکه کولبر نیست قانون به مرزبان میگه مقابله کن با این جرمش بگیر و برخورد کن، اختیار داده وظیفه اش است باید این کار را بکند بعد میاد اظهار نظرهایی میکنند.
خبرنگار: که مرزبانهایی کولبرهایی را متوقف کردند، زدند، کشتند...
سردار رضایی: این یا ناآگاه است یا اینکه دنبال یک منافع نامشروع است، اعلام کند که مرزبانان با کولبرها برخورد میکنند. این کولبر نیست، این به ما تیراندازی میکند مسلح هستند، بله بعضیها مسلح هستند؛ درگیر میشوند ما حتی توی این قضیه شهید دادیم.
خبرنگار: الان پاسگاههای مرزی برای بچهها شرایط استاندارد رو دارند؟
سردار رضایی: خوب باید امکاناتشان را متناسب با شرایط جغرافیایی تأمین کرد، وقتی که آب و هوا میرسد به ۵۰ درجه اون پاسگاه باید آب و برق داشته باشد، باید اونجا آب خنک داشته باشی، باید فضای خنک داشته باشی، میری بیرون گشتی کمین انجام میده، برگشت پاسگاه باید استراحت کنه، باید اونجا آماده باشه این امکانات باید کامل تأمین بشه، لکن فقط دیدن و شنیدن و دلسوزیهایی باشه، با اینها خیلی نمیتونیم، باید برنامه باشه.
خبرنگار: بودجه میخواد؟
سردار رضایی: ببین الان شرایط سخت خدمتی که بحثها شد همه جزو مشاغل سخت محسوب نشدند.
خبرنگار: مرز جزو مشاغل سخت نیست؟
سردار رضایی: مشاغل سخت محسوب نشده.
خبرنگار: بعد عذر میخوام مشاغل سخت یعنی چی؛ دیگه میشه تعریف کنید برای ما؟
سردار رضایی: خیلی مهمه، این خب اگر اتقاق بیفته بقیه الزاماتش میاد.
خبرنگار: من پیشنهاد میکنم کسانی که این قانون را تصویب میکنند یک هفته بیان توی مرز بمانند بعد خودشان تصمیم بگیرند که این آیا مشاغل سخت است یا نیست؟
سردار رضایی: استقبال میکنیم.
خبرنگار: میتونید خیلی رُک بگید وضع مالی این بچهها پرداختی هایشان چطور است؟
خبرنگار: ۵ تومان؟
سردار رضایی: میانگین
خوب این رو که تو همون جا شهر هم میگیره طرف که.
سردار رضایی: صحبت بدون تعارف همین جاست.
خبرنگار: به زور میارید بچههای مردم رو تو مرز خدمت بکنند؛ دیدین مردم میبینند میگنای بابا به زور بچه مردم رو میبرند اونجا؟
سردار رضایی: چرا از من میپرسی شما از خود اونایی که اومدن بپرسید.
خبرنگار: طبیعی است اینجا اتفاقاتی بیفتد درگیریهایی باشه دیگه بعد اون لحظه پشیمان نمیشوید.
مصاحبه با سربازان: نه نه، وقتی این لباس رو میپوشیم یعنی تعهد داری برای مملکتت جان برکف باشی.
خبرنگار: شما بابات مایه دار است؟
سرباز: نه مایه دار نیست.
خبرنگار: مایه دار نیست، ماشین آن چنانی هم ندارید. اصلاً گوشی موبایل ۱۰ یا ۱۵ میلیونی هم نداری؟
سرباز: نه والله نداریم.
خبرنگار: خب به خودت نمیگی به من چه وایستم اینجا؟
سرباز: نه، چون که قبل ما هم بودن و بعد از ما هم خواهند آمد، مثل این شهیدهایی که آمدن اینجا جان خودشان را فدا کردن.
خبرنگار: سردار پسر مسؤولان و آقایون تو مرز خدمت کردن؟
سردار رضایی: داریم، داریم من وقتی میرم، همرزمها بعداً میگن که فرمانده میگه که این پسر فلانی است خودش رو نشان نداده بود. ولی داریم تو مرز داریم اتفاقاً با وقار هستند.
خبرنگار: آقازادههای مثبت هم داریم؟
خبرنگار: خیلی زیاد نمونده تا اربعین، اوضاع خوبه برای اربعین زائرها ان شاءالله به خوبی بتوانند برن و بیان؟
سردار رضایی: ما آمادگی داریم، هیچ دغدغهای نداریم، همین هفته گذشته من بازدیدی از مرز خسروی داشتم، مرز مهران داشتم، جلساتی گذاشتیم با دوستان عراقی در آنجا گفتگو داشتیم ما از همین فردا هم بگن اربعین شروع میشه، آمادگی داریم ما در مرز یعنی هیچ دغدغهای برای امنیت، برای تسهیل در تردد و برای خدمت به عنوان خادم به زائران؛ الان نداریم.
خبرنگار: خیلی مخلصیم سردار، ان شاءالله باز هم یک فرصت باشه که با شما یک مرز دیگهای بریم؟
سردار رضایی: ان شاء الله، ان شاء الله، یک مرز دیگه چیزی نیست؛ شما دیگه مرزبان شدید.