دین در عصر تکثیر مکانیکی
شفقنا- رضا بابایی در یادداشت امروز روزنامه اطلاعات نوشت،همه ما، بارها در سطح شهر دیدهایم که آیات قرآن یا احادیث اسلامی را بر روی بیلوردها، بنرها، تابلوهای تبلیغاتی یا شیشه اتوبوسها یا روی دیوارها مینویسند. هدف از این کار چیست؟ به نظر میرسد قصد نویسندگان این متنها این است که معنویت و اخلاق را به لحظات روزمره زندگی ما وارد […]
شفقنا- رضا بابایی در یادداشت امروز روزنامه اطلاعات نوشت،همه ما، بارها در سطح شهر دیدهایم که آیات قرآن یا احادیث اسلامی را بر روی بیلوردها، بنرها، تابلوهای تبلیغاتی یا شیشه اتوبوسها یا روی دیوارها مینویسند. هدف از این کار چیست؟ به نظر میرسد قصد نویسندگان این متنها این است که معنویت و اخلاق را به لحظات روزمره زندگی ما وارد کنند و در سایه نیروی قدسی کلام خدا و معصومان(ع)، اعضای جامعه را با اصول اعتقادی و اخلاقی پایبندتر کنند.
این پدیده، نمونهای از نگرش حاکم بر سیاستگذاری فرهنگی در جامعه ما است. پخشهای زنده از مناسک دینی در تلویزیون، گزارشهای پرشمار از عواطف دینی و … نمودهای دیگری از همین نگرشند. در این نگرش، برای داشتن جامعهای معنوی، نیازمند انتشار و تکثیر لحظات دینی در زندگی اعضای جامعه هستیم. اما این نگرش عموماً در رسیدن به هدف خود ناکام است؛ زیرا در تناقض با یکی از بنیادیترین ویژگیهای امر قدسی است.
امر مقدس در آموزههای دینی، همواره پدیدهای خاص و یگانه است. از منظر دینی، هر پدیدهای در جایگاهی خاص ممکن است به امری مقدس تبدیل شود. به طور مثال دین به ما میگوید که فقط خاک یک مکان خاص، دارای ارزش معنوی است و اگر از آن مکان کمی دور شویم، خاک قدسیت خود را از دست میدهد و به خاکی عادی تبدیل میشود؛ یا فقط در یک زمان مشخص است که میتوان حج تمتع را به جای آورد و در مابقی ماههای سال انجام آن ناممکن است؛ زیرا در همان ایام معدود است که این عمل وجهی چنین مقدس مییابد. فرد دیندار، حضور امر قدسی را در جهان به صورت یکنواخت احساس نمیکند؛ بلکه مکانهایی برای او مقدس و مکانهای دیگر نامقدسند.
اما، ما بیاعتنا به این حقیقت مجرب، گمان میکنیم که با تکثیر متون مقدس و مناسک مذهبی میتوانیم جامعه را معنوی کنیم. سیاستگذاران ما با خود میگویند اگر مردم به مسجد نمیروند ما مسجد را به میان آنها میآوریم؛ در حالی که این عمل خلاف ویژگی امر دینی است. در نتیجه این سیاستهای غلط، شاهد این هستیم که در جامعه به جای آنکه فضای معنوی رو به گسترش باشد این امر قدسی است که عرفی و روزمره شده است. اگر در گذشته شخصی برای مطالعه قرآن، زمانی مشخص میگذاشت و به سراغ متن و تفسیر آن میرفت، امروز آیات پارهپاره شده و پراکنده قرآن بر در و دیوار شهر، توجه عابران را برنمیانگیزد.
متفکری آلمانی به نام والتر بنیامین مقالهای دارد به نام «اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی». وی در این مقاله استدلال میکند که بر اثر تکثیر مکانیکی و فراهم کردن کپیهای بیشمار از آثار هنری، اهمیت آنها از دست میرود و افراد دیگر با نوعی حس فروتنی و اشتیاق دینی به آثار هنری نگاه نمیکنند. تکثیر، امر هنری را به امری عرفی بدل میکند و میتواند همین بلا را بر سر امر دینی بیاورد. سیاستگذاران فرهنگی به حوزه عرفی و روزمره بیتوجهند و میخواهند شکاف بین حوزه عرفی و قلمرو مقدس را بردارند تا زندگی روزمره مردم سرشار از امر قدسی شود! اما امر مقدس فقط در لحظهای خاص و حتی شاید در مکانهایی خاص، در دل مؤمن ظاهر میشود. از این رو است که سخنان کلیشهای مجریان تلویزیون که میخواهند شوق دینی را در مردم برانگیزند، راه به جایی نمیبرد؛ بلکه مذهب را دچار کلیشههای ظاهری و زبانی میکند.