اشتباهات تربیتی والدین، اعتراف برایتان سخت است؟


اشتباهات تربیتی والدین، اعتراف برایتان سخت است؟

چسبیدن به مقرراتی که فرزندتان می تواند ایرادات بسیار به آن وارد کند عاقلانه نیست.

چسبیدن به مقرراتی که فرزندتان می تواند ایرادات بسیار به آن وارد کند عاقلانه نیست. پافشاری کردن بر موازین و ضوابطی که توجیه محکم و منطقی برای آنها ندارید، اختیارات پدر یا مادری را بیشتر نمی کند، بلکه از آن می کاهد.
رفتار والدینی که وقتی مرتکب اشتباه می شوند به فرزندانشان اعتراف نمی کنند درست نیست. قبول اشتباهات و یا اعتراف به قضاوت های نادرست، نشانه ای از پختگی و بلوغ فکری است؛ این همان قابلیتی است که می خواهید در فرزندتان رشد و پرورش بیابد.
اگر در فرزندپروری سخت و یکدنده هستید، نمی توانید انتظار داشته باشید فرزندتان رفتار دیگری در پیش بگیرد. بچه ها به همان اندازه که از راه گوش دادن یاد می گیرند، بلکه بیشتر از آن، از طریق نگاه کردن به رفتار والدین مطالب را فرا می گیرند.
یکی از دلایل خودداری والدین از اعتراف به اشتباهات خویش این است که فکر می کنند وقتی فرزندشان دریابد خطا کرده اند، تصور کند والدین در همۀ موارد اشتباه می کنند. این مطلب تا حدی درست است.
امکان دارد فکر کند بزرگترها هم مرتکب اشتباه می شوند. پی بردن به این مطلب احتمالاً او را وا می دارد که در قضاوت های والدین بیش از پیش تردید کند، اما تردید کردن الزاماً به مفهوم نپذیرفتن و رد کردن نیست. به علاوه، دیر یا زود او رشد عقلی پیدا می کند و پی خواهد برد که شما (نیز مانند سایرین) موجود کاملی نیستید.
اعتراف به اشتباهتان ارتباطی به تغییر نظر او ندارد. در عمل، در خلال سال های اولیۀ نوجوانی، ممکن است در یک مرحلۀ گذرا و موقتی اعتقاد راسخ به همیشه خطاکار بودن شما پیدا کند.
این اعتقاد به اندازۀ باور او در سنین پیش دبستانی مبنی بر خطاناپذیر بودن شما، پایدار نیست. با قبول این واقعیت که کودک در نهایت خواهد دانست که شما کامل و بی نقص نیستید، بهتر است ببینید صادق و خطاپذیر هستید تا فریبکار و خطاپذیر.
وقتی والدین در زمینه ای به اشتباه خود پی می برند بهتر است قبل از اینکه فرزندشان به آن اشاره کند، خود به خطایشان اعتراف کنند. اگر حالا که بهترین دوست فرزندتان را بیشتر شناخته اید، نظرتان دربارۀ او تغییر کرده به فرزندتان بگویید که دربارۀ دوستش درست قضاوت نکرده بودند.
اگر معلوم می شود فیلمی که تماشای آن را ممنوع کرده بودید نامناسب نیست، به فرزندتان بگویید آن را تماشا کرده و نظرتان را تغییر داده اید. وقتی می فهمید فرزندتان را ناحق متهم به کاری کرده اید در اولین فرصت از او عذرخواهی کنید. وقتی می فهمید شیوۀ تنبیه کودک، بیش از حد خشن بوده، به خودش بگویید اشتباه کرده اید و خطای خود را جبران کنید.
اعتراف به اشتباهی که تاثیر مستقیم بر فرزندتان دارد فرق دارد با طرح اشتباهات دیگر در گذشته (در ازدواجتان، در محل کارتان، وقتی که جوان تر بودید).
اینکه با اشتباهاتی که والدین در گذشته مرتکب شده اند و فرزندانشان از آنها آگاهی ندارند، چگونه بایستی برخورد بشود متاسفانه هیچ پاسخ ساده و یا قطعی وجود ندارد؛ پاسخ بستگی به نوع اشتباه و سن فرزندتان دارد و به اینکه رابطۀ شما با او تا چه حد صمیمانه است.
اگر کارهایی که خودتان می کردید با آنچه را که سعی دارید به فرزند خویش بیاموزید در تضاد و تعارض باشد (در هفده سالگی همیشه سیگار می کشیدید، اما همیشه این کار را ناپسند دانسته اید)، فرزند شما در تطبیق مسائل با یکدیگر دچار مشکل خواهد بود و حتی وقتی به واقعیت ها پی ببرد ممکن است فکر کند موضع فعلی شما ریاکارانه است.
اگر برای جلوگیری از گیج شدنش، حقیقت را کمی بپوشانید، وضع از این هم بدتر می شود (یک بار یکی دو پک به سیگار زدم ولی حالم خراب شد). در هر حال ممکن است شما را به ریا و تزویر متهم کند.
پاسخ شما باید آنگونه باشد که نشان دهد از وقتی پدر یا مادر شده اید نقطه نظر شما در مورد زندگی تغییر کرده است. خوب است اعتراف کنید وقتی هم سن او بودید مرتکب اشتباهاتی شده اید.
علتی برای فاش کردن خود به خودی اشتباهاتی که والدین در گذشته داشته اند وجود ندارد؛ ولی چنانچه فرزندتان مستقیماً جویا شود باید به آن اعتراف کرد. حتی برای پاسخ صحیح به پرسش های فرزندتان باید منصفانه ترین داوری را به کار بگیرید.
اما هر قدر فرزندتان کوچکتر و خطای شما حساس تر باشد، پاسخ محتاطانه یا حتی اجتناب از پاسخ اهمیت بیشتری پیدا می کند. کودک هشت ساله نمی تواند بفهمد که چطور ممکن است کسی مواد مخدر مصرف کند در حالی که این کار غیرقانونی هم هست.
به سؤال وی در مورد اینکه آیا در گذشته مواد مخدر مصرف کرده اید، بهتر است اینگونه پاسخ داد: از این ماجرا خیلی گذشته، درست یادم نیست. وقتی جوان بودم، فکر می کردم باید به قانون احترام گذاشت.
برخی از والدین به غلط بر این باورند که خطاناپذیری والدین برای بچه ها مهم است. این حقیقت دارد که بچه های خیلی کوچک، مخصوصاً کمتر از شش ساله، فکر می کنند والدینشان مرتکب اشتباه نمی شوند، ولی معنایش این نیست که این اعتقاد و باور برای آنان پسندیده یا سودمند است یا اینکه بخواهیم بزرگتر هم که می شوند آن را حفظ کنند.
بچه های کوچک باورهای زیادی دارند که نادرست یا ناپخته است - مثل این باور که برای اینکه مردم بتوانند بخوابند، خورشید غروب می کند – و به موازات اینکه بزرگتر و باهوش تر می شوند، این باورها را کنار می گذارند. نیاز فرزند شما به اینکه شما را خطاناپذیر ببیند نیز همانند سایر باورهای دورۀ کودکی، همزمان با رشد او رنگ می بازد.
اینکه بخواهید در نظر آرمان گرای فرزند خود خطاناپذیر باقی بمانید تا وقتی در آن دنیای خالی و آرمانی کودکی است اشکالی ندارد ولی باید اجازه بدهید رشد کند و این مرحله را پشت سر بگذارد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سلامت مادر و نوزاد

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی