شبی را تا سحر بیدار بودم
به دنبال نگاه یار بودم
نَبستم چشم خود را تا سحرگه
من آن شب تشنه ی دیدار بودم
به دنبال نگاه یار بودم
نَبستم چشم خود را تا سحرگه
من آن شب تشنه ی دیدار بودم
شبی را تا سحر بیدار بودم به دنبال نگاه یار بودم نَبستم چشم خود را تا سحرگه من آن شب تشنه ی دیدارشاعر:محمد پناهی