حوادث پس از رحلت پیامبر (ص)
از جمله حوادث پس از رحلت پیامبر (ص) میتوان به ماجرای سقیفه و غصب ولایت، اهانت به حضرت زهرا (س) و اتفاقات تاریخی دیگر تا حادثه عاشورا اشاره کرد.
ستاره | سرویس مذهبی - بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام حوادث و اتفاقاتی رخ داد که دامنه وسعت و تاثیر آن تا سالهای بسیاری بعد از رحلت پیامبر ادامه داشت. برخی از مهمترین این اتفاقات به ترتیب زمان وقوع میتوان به غصب ولایت، توهین به حضرت زهرا (س)، غصب فدک، حمله به ایران، قتل عثمان، حکومت حضرت علی (ع)، صلح امام حسن و واقعه عاشورا اشاره کرد. در این نوشتار به دو مورد غصب ولایت و ماجراهای مرتبط با حضرت زهرا (س) بیشتر پرداختهایم.
ماجرای سقیفه و غصب ولایت
از میان حوادث پس از رحلت پیامبر اولین و شاید مهمترین اتفاق غصب ولایت و جانشینی حضرت علی (ع) توسط گروهی از قریش که در رأس آنها ابوبکر و عمر بودند، میباشد. مسلمانان وصایای رسول خدا و جریان غدیر را فراموش کرده و علی (ع) را از صحنه سیاست کنار گذاشتند و به جای این که به دفن و کفن رسول خدا بپردازند، بر سر خلافت پیامبر به جنگ و ستیز برخاستند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) وفات میکنند، علی ابن ابیطالب (ع) و جمعی دیگر از بزرگان اسلام در خانه آن حضرت مشغول غسل دادن و کفن کردن بدن مطهر رسول خدا (ص) بودند و زهرا (س) در غم فقدان پدر اندوهگین است. جمعی از صحابه با نقشهی قبلی خود را به سقیفه بنی ساعده رسانده و با شتابزدگی و صحنه سازی، خلیفه ساختگی خود را به کرسی مینشانند.
طبق روایات شیعه امیر مؤمنان (ع) با گروهى از بنى هاشم نزد ابوبکر حاضر شده، شایستگى خود را براى خلافت، از طریق علم به کتاب و سنت و سبقت در اسلام بر دیگران و پایدارى در راه جهاد و فصاحت در بیان و شهامت و شجاعت روحى احتجاج کرد و فرمود: «من در حیات پیامبر (ص) و هم پس از مرگ او به مقام و منصب او سزاوارترم. من وصى و وزیر و گنجینهى اسرار و مخزن علوم او هستم. منم صدیق اکبر و فاروق اعظم. من نخستین فردى هستم که به او ایمان آورده او را در این راه تصدیق کردام. من استوارترین شما در جهاد با مشرکان، اعلم شما به کتاب و سنت پیامبر، آگاه ترین شما بر فروع و اصول دین، و فصیح ترین شما در سخن گفتن و قوی ترین و استوارترین شما در برابر ناملایمات هستم. چرا در این میراث با من به نزاع برخاستید؟» فاطمه (سلام الله علیها) نیز پس از ماجرای سقیفه در دفاع از ولایت علی (علیه السلام) در گوشه و کنار به افشاگری و دفاع از همسر خود میپرداخت.
امام باقر(ع)دراین زمینه چنین میفرمایند: «مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین (ع) بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد.»
ماجرای اهانت به حضرت زهرا و آتش زدن در خانه ایشان
پس از ماجرای سقیفه و غصب ولایت، صحابه پیامبر برای برای موجه نشان دادن حکومت خود نیاز به تایید و بیعت حضرت علی (ع) داشتند و ایشان هر بار پاسخ منفی میدهد، بار سوم یکی از سرکردگان ماجرای سقیفه، قنفذ را که مردی سخت دل بود برای گرفتن بیعت راهی خانه دخت پیامبر (ص) میکند. حضرت به آنها اجازهی ورود نمیدهد، آنها به نزد رهبران خود که به همراه عدهای در مسجد نشسته بودند، برمیگردند و به بیان ماجرا می پردازند، در آن میان شخصی گفت: «باز گردید اگر اجازه نداد بدون اجازه به خانه اش بریزید و او را بیاورید»، این بار نیز که قنفذ و دیگران آمدند، حضرت زهرا (س) مانع ورود آنها به خانه شد و به جز قنفذ، دیگران بازگشتند. یکی از سران ماجرای سقیفه که دید برای بار دوم مردم برگشتند غضبناک شده وگفت: «ما را با زنان چکار؟» و به سمت خانه حضرت زهرا (س) به راه می افتد و دستور جمع آوری هیزم میدهد. هیزمها را اطراف خانه فاطمه، علی و حسنین (علیهم السلام) قرار دادند، آن شخص فریاد زد: «ای علی! به خدا سوگند یا باید بیرون بیایی و با خلیفه رسول الله بیعت کنی یا خانهات را به آتش میکشم! فاطمه (س) به پشت در میآید و زبان به شکوه میگشاید که مگر از خدا نمیترسی؟ سپس به زور و فشار وارد خانه شده و به دنبال آن به سوی اتاق علی(ع) میروند و امام علی (علیه السلام) را دستگیر میکنند.
اهانتها و اتقافات آن روز و فشار جمعیت موجب زمین خوردن فاطمه زهرا (س) شده و موجب میشود جنینی که در شکم ایشان بود سقط شود. این ماجرا نه تنها در روایات شیعی بلکه در روایات اهل سنت نیز به آن اشاره شده است. چنان که شهرستانی از ابن نظام یکی از دانشمنان اهل سنت نقل میکند که «یکی از اقوال او این است که یکی از مداخله گران ماجرای سقیفه در هنگام بیعت آنقدر بر پهلوی فاطمه (س) زد تا محسنش را سقط کرد و فریاد میزد که خانه را با هر که در خانه است آتش بزنید و در خانه جز علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) کسی نبود.»
در نهایت علی (علیه السلام) از بیعت با خلیفه اول ممانعت می کند. عباس بن عبدالمطلب از در واسطه گری در میآید و دست علی (علیه السلام) را گرفته به دستان او می مالد و غاصبان خلافت به همین مقدار بیعت راضی میشوند.
پیامدهای ناشی از حوادث پس از رحلت پیامبر از نظر حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه و خطبهای که بعدا در جمع زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند ایراد فرمودهاند، پیامدهای رحلت پیامبر را بیان میکنند. از جمله آنها عبارتند از:
ایجاد ضعف و سستی در میان مردم؛ حضرت در خطبهای که در حضور زنان مدینه که به عیادت ایشان آمده بودند با تأسف فرمودند: «چه زشت است سستی و بازیچه بودن مردانتان پس از آن همه تلاش و کوشش». ایجاد تفرقه و اختلاف و از بین رفتن وحدت و همدلی از بین رفتن امید و آرزوهای مسلمانان به حریم پیامبر بی حرمتی شد؛ هنوز جسد مبارک پیامبر بر زمین که اجتماع سقیفه بدون نظرخواهی از خاندان پیامبر به تعیین جانشین برای آن حضرت می پردازند و حق اهل بیت حضرتش را ضایع میکنند. آشکار شدن خط نفاق و دورویی کمرنگ شدن دین و معنویت بی تفاوت شدن مردم پیمان شکنی مردم؛ حضرت زهرا سلام الله علیها، به حادثه غدیر اشاره می کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را برای مردم بیان فرمود و به آن ها اعلام کرد و آنان نیز با علی علیه السلام بیعت کردند. اما اکنون بیعت خود را شکستند. مردم دچار وسوسههای شیطانی شدند؛ ایشان در خطبهای فرمودند که شیطان سر خود را از مخفیگاه بدرآورد. شما را فراخواند. دید که پاسخگوی دعوت باطل او هستید... نادیده گرفتن کردار زشت و شتاب در شنیدن حرفهای بیهوده توسط مردم رویش نطفه مظاهر فساد؛ ایشان در پایان خطبه عیادت خطاب به زنان مهاجر و انصار فرمود: به جان خودم سوگند نطفه فساد بسته شد، باید انتظار کشید تا کی مرض فساد پیکر جامعه اسلامی را از پای درآورد که پس از این پستان شتر به جای شیر خون بدوشید و زهری که به سرعت هلاک کننده است». بر سر کار آمدن فرصت طلبانمنابع: دانشنامه اسلامی، مرکز پاسخگویی به سوالات دینی، زندگی رضوی