گروهی از ما عافیتطلب و مصلحتاندیشاند. گروهی منافع شخصی را بر مصالح صنفی مقدم میدانند. گروهی شم سیاسی و قوه تحلیل رویدادها را ندارند، جامعنگر نیستند، واقعیتهای اجتماعی و سیاسی را لحاظ نمیکنند، به هنگام و به موقع عمل نمیکنند. به طور مثال در جلسات گفتگو با وزیری حرف از معشیت میزنند و در نشستی دیگر با موضوع وضعیت رفاهی، دغدغههای فرهنگی را طرح میکنند. لایکهای حضوری، تشویقهای متظاهرانه و پیاپی، رودربایستی روزگارمان را تباه کرده. نه نقد میکنیم و نه نقدپذیریم. این یعنی سکته تاریخی، یعنی رکود؛ سینماگران با تجربه چندساله در کار صنفی و فعالیت در تشکلهای مردمنهاد، همچنان در بزنگاههای حیاتی آسیبپذیر نشان میدهند.
موضوع بیمه هنرمندان و عدم مسوولیتپذیری صندوق اعتباری یکی از دغدغههای این روزهای سینماگران است. سکوت و بیتوجهی مسوولین بالادستی و پاسخهای نامربوط صندوق، انگیزه تمامی صنوف را برای اعتراض دوچندان ساخت. پس از رایزنی، چند تشکل فعال و موثر تصمیم میگیرند تا بیانیهای منتشر کنند. بیانیه منشر میشود.
خطاب قرار دادن وزیر و نه رییس سازمان سینمایی، دلایل خاص خود را دارد. لابد با این توجیه که وقتی او ما را نمیبیند چه اصراری است که به وی توجه کنیم، اما ذاتا او رییس مدیریت کردن چنین وقایع و بحرانهایی است، اما نشانهها حکایت از آن داشت که مدیران ارشد سازمان میل و رغبتی برای حل مشکل بیمه ندارند. معمولا اموری ازین دست با رایزنی مدیران و جلسات سنتی رتق و فتق میشود و نه با شیوهها و ساز و کار مدنی و نشر رسانهای مطالبات از سوی تشکلهای مردم نهاد!
در کمال بهت و حیرت رسانههای وابسته به یک جناح سیاسی تیتر اصلی اخبار فرهنگی را به این بیانیه و اعتراض اختصاص دادند. خبرگزاریها، سایتها و بخشهای خبری سیما و رادیو هم با جدیت در انعکاس حاشیههای این اعتراض صنفی بسیار فعال نشان دادند. یک موضوع درون صنفی که تا پیش از این هیچگونه جذابیتی برای اینان نداشت در کمتر از ۲۴ ساعت تبدیل به موضوعی مهم و حیاتی میشود. نشریاتی که تا پیش از این صنوف سینمایی را بابت نامهنگاری با روسای قوا مورد مواخذه و گاه تمسخر قرار داده بودند حالا پشتیبان جدی و صدای رسای آنها شده بودند. به راستی چرا؟ گروهی که با در اختیار داشتن ۸۰۰میلیارد دلار درآمد نفتی ۸سال فرصت رسیدگی به مسایل معشیتی و رفاهی هنرمندان را داشتند اما قدمی برنداشتند، چگونه در مقام دلسوزی به میدان آمدهاند؟
یک اقدام کوچک صنفی تبدیل به جنجال شد. وزارتخانه تحت فشار قرار گرفت. اکثر هنرمندان از گفتگو با رسانهها امتناع کرده اما تلاش بیوقفه برای فضاسازی رسانهای همچنان ادامه داشت.
صدور پروانه نمایش فیلم «خانه پدری» و رفع توقیف آن، به شکل غیرمنتظرهای با واکنش تند گروهی از منتقدان مواجه شد. حالا مخالفین دولت صاحب دو امکان و فرصت گرانبها برای حمله به وزارت ارشاد بودند. هر دو تیتر در کنار هم قرار گرفت. تیر خلاص اما در برنامه «هفت» شلیک شد. دو کارشناس گمنام فرهنگی در برنامه حاضر شده و با لحنی حق به جانب هست و نیست سینمای ملی را به چالش کشیدند. از اکران فیلمهای کمدی و مفرح و سرگرمکننده آغاز کرده و دامنه نقد تخریبی را به صدور پروانه نمایش «خانه پدری» کشانده و بعد با ادبیاتی تحقیرآمیز به وزیر و رییس سازمان اعلام کردند که اگر جربزه کار دارید مشکل بیمه هنرمندان را حل کنید، پروانه نمایش «خانه پدری» به شما چه مربوط؟ در میانه برنامه مجری فیلمساز، از قرص زیر زبان هنگام تماشای فیلم گفت و نسخه همه چیز را پیچاند. سه کارشناس حاضر با همدستی و همداستانی عمارت بهارستان را بر سر صالحی و انتظامی خراب کردند. مهمترین بهانه آنها جدای از ترویج ابتذال و خشونت، متهم کردن دولت به نمایشی دموکراتیک برای جلب آرا در انتخابات بود.
تصویری که از وضعیت فیلمهای اکران ارائه شد جعل بود. آن میزان از ابتذال و لودگی کذب بود، هدف زدن وزارتخانه به هر قیمت بود. هدف بیاعتبار کردن استراتژیستهای فرهنگی و دستگاه متولی فرهنگ بود. برنامه «هفت» نمایشی بود بر اساس سناریویی از پیش نگاشته شده با اهداف و رویکردی سیاسی. برنامه نه بار اطلاعرسانی داشت و نه آموزشی و سرگرمکننده. انکار دستاوردهای درخشان سینمای بومی، انکار کیفی و ارزشی آثار سینمایی و انکار توانمندی مجموعه مدیریتی در سه بخش متوالی دستور کاری بود که آشکارا اجرا گردید. بیمه هنرمندان یک بهانه بود. دفاع از صنوف سینمایی یک پز متظاهرانه بود. این سرفصلها با تضعیف و تحقیر نهاد رسمی امکانپذیر میشد.
سینماگران و تشکل های صنفی باید به یاد داشته باشند اگر قرار است انتظامی و یا وزیر از منافع هنرمندان و آثار سینمایی پاسداری و حراست کنند باید از حمایت حداکثری اهالی فرهنگ برخوردار باشند. باید از مشروعیت و محبوبیت برخوردار باشد. موضوع صندوق اعتباری و بیمه با همه اهمیتی که دارد، موضوعی درون صنفی است و باید در گفتوگو با بالاترین مقام اجرایی این حوزه به سرانجام برسد. اقدام سینماگران در انتشار بیانیه به موقع و مسوولانه بود. راه بهرهبرداری سیاسی و گروهی از آن را هوشمندانه سد کنیم. چیزی مهمتر از نتیجه نیست. گاهی با سکوت به نتیجه میرسیم. حالا وقت هیاهو نیست.
۲۵۸۲۵۸