ستاره ای کوچک zwnj;


ستاره ای کوچک  zwnj;

پرنده، به آشیانه اش قصه می بَرَد شب را تنها نماند. ‌ مورچه، به لانه اش دانه می بَرَد زمستان را بی دانه نماند. ‌ کوه، بر سرِ خویش ابرها را جمع می کند بهار را بی برف نماند. ‌ جنگل، بر درونِشاعر:آرش آزرم

پرنده،
به آشیانه اش
قصه می بَرَد
شب را تنها نماند.

مورچه،
به لانه اش
دانه می بَرَد
زمستان را بی دانه نماند.

کوه،
بر سرِ خویش
ابرها را جمع می کند
بهار را بی برف نماند.

جنگل،
بر درونِ خویش
آفتاب را می خواند
تابستان را بی برگ نماند.

دریا،
بر سینه ی موّاجش
ماه را می نشاند
یلدا را بی فانوس نماند.

اما،
در اعماقِ قلبِ من
ستاره ای کوچک
تمامِ فصلها را سوسو می زند.

آرش آزرم
۱۳/ ۸/ ۱۳۹۸

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...