ساده رفتی


ساده رفتی

آمدی و ریختی برهم جهانم را غرق‌ یک دلشوره ‌کردی‌کهکشانم را تا که‌‌می‌خواهم‌بگویم‌دوستت‌دارم مملو از تردید می بندی دهانم را در درونم مثل یک‌ بیماری مزمن ناگهان در برگرفتیشاعر:سید محسن سیدی

آمدی و ریختی برهم جهانم را
غرق‌ یک دلشوره ‌کردی‌کهکشانم را

تا که‌‌می‌خواهم‌بگویم‌دوستت‌دارم
مملو از تردید می بندی دهانم را

در درونم مثل یک‌ بیماری مزمن
ناگهان در برگرفتی جسم‌و‌جانم را

ساده دل‌کندی و حتی‌هم‌ نمیدانی
غصه ات سوزاند مغز استخوانم را

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صدای کوتوله برزیلی برای آموزش و سریع حرف زدن