با ما به از این باش که با خلق جهانی
شاها نظری کن به گدایی و شبانی
با ما که نه امید ندارم که بمانی
گاهی ز دل سوخته ای گیر نشانی
با ما ز سر لطف و محبت نظری کن
از کوچه تنگ دل ما هم گذری کن
با ما سخنی گوی به منت به درشتی
از فرقت هجرت دل ما را که تو کشتی
شاها نظری کن به گدایی و شبانی
با ما که نه امید ندارم که بمانی
گاهی ز دل سوخته ای گیر نشانی
با ما ز سر لطف و محبت نظری کن
از کوچه تنگ دل ما هم گذری کن
با ما سخنی گوی به منت به درشتی
از فرقت هجرت دل ما را که تو کشتی