خیس خیال شبنم


خیس خیال شبنم

خیس خیال شبنمی ، گه شاد و گاهی در غمی باران بگو نم نم بزن فارغ زهر بیش و کمی اندیشه های نیمه جان ،درگیر غوغای زمان، چون برق بردار و رهان،از پیچ و تاب و هر خمی سوسوی فانوس روان ، در جمعِ جمعی شاعر:جواد رحیمی

خیس خیال شبنم
خیس خیال شبنمی ، گه شاد و گاهی در غمی
باران بگو نم نم بزن فارغ زهر بیش و کمی

اندیشه های نیمه جان ،درگیر غوغای زمان،
چون برق بردار و رهان،از پیچ و تاب و هر خمی

سوسوی فانوس روان ، در جمعِ جمعی بی زبان
دلمرده های خود زنان،روشن ترش کن یک دمی

آهوی جان خستگان ، قمری باغ بستگان
آسوده ساز از رفتن و ، هر جست و خیز و هر رمی

آن بدر ِ هفتم آسمان ، صدر ِ جهان ِ لامکان
فخرزمین ، ماه زمان ، روشنگر هر آدمی

من جرعه نوشش دم به دم ، تا وارهم از رنج و غم
« راحم» برقص آ بیش و کم، با نغمه های خاتمی



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک