منچستریونایتد نمونه کامل آن است. وقتی سر الکس فرگوسن بعد از ۲۶ سال و با کسب ۳۸ جام از این تیم جدا شد، جای خود را به دیوید مویس داد. او در جایگاهی قرار گرفت که بسیار فراتر از توانش بود و بعد از ۱۰ ماه اخراج شد. امری در اردیبهشت سال گذشته به جای آرسن ونگر انتخاب شد که ۲۲ سال در آرسنال مربیگری کرده بود. امری آمار موفقیت اروپایی خوبی با سویا داشت و با پاریسنژرمن قهرمانی لیگ فرانسه را به دست آورده بود اما نتوانست باشگاه را از زیر سایه مربی فرانسوی خارج کند.
کجای کار امری و آرسنال اشکال داشت؟
امری نتوانست دردهای آرسنال را درمان کند
دوران ونگر در آرسنال به پایان رسیده بود؛ کمتر کسی با این عبارت مخالفت میکند با وجود دوران باشکوهی که روی نیمکت توپچیها داشت و سه قهرمانی لیگ برتر، هفت قهرمانی جام حذفی و دو بار دوگانه قهرمانی در سالهای ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ را به دست آورد. ورزشگاه امارات جو مسمومی پیدا کرده بود و جمعیت حاضر در آن علناً نسبت به مربی بزرگ تیمشان ابراز نارضایتی میکردند، حق هم داشتند؛ آرسنال برای رسیدن به موفقیت در لیگ برتر زیر سایه لیورپول، منچسترسیتی و بقیه دست و پا میزد.
امری که سه قهرمانی پیاپی در لیگ اروپا با سویا به دست آورد و جامهایی با پاریسنژرمن کسب کرد، در آخرین لحظه جلوتر از میکل آرتتا به عنوان مربی انتخاب شد که باید وضعیت تیم را سامان میداد، نقشه راهی برای آینده ترسیم میکرد تا ناکامیهای اواخر دوران ونگر به دست فراموشی سپرده شود.
از هر جهت موفق نبود. جرقههایی از موفقیت زده شد، مثل ۲۲ بازی متوالی بدون باخت در فصل گذشته یا رسیدن به فینال لیگ اروپا که آرسنال شکست سنگینی برابر چلسی متحمل شد؛ بیفایده بود.
امری با وجود همه تواناییاش هیچ وقت سختیهای این کار را درک نکرد و بزرگترین ایرادی که میشود به کار او گرفت این است که دردهای آرسنال در زمان رفتن او مثل وقتی که آمد، دست نخورده باقی ماند. آرسنال ونگر به خاطر اینکه وسط زمین را بخصوص زیر فشار به راحتی از دست میداد، مشهور بود به ویژه در بازیهای خارج از خانه. امری به حل این معضل نزدیک هم نشد.
آمار، دردناک است. هفت بازی بدون برد که کار امری را تمام کرد، بدترین آمار آرسنال از فوریه ۱۹۹۲ است با مربیگری جورج گراهام. ونگر در ۱۲۳۵ بازی مربی آرسنال بود اما امری هرگز به این آمار نرسید. آرسنال دقیقاً در ۵۱ بازی با مربیگری امری همانقدر امتیاز گرفت که در ۵۱ بازی آخر با ونگر گرفته بود یعنی ۸۸ امتیاز. او تیم را در رده هشتم ترک میکند در حالی که با لیورپول صدرنشین ۱۹ امتیاز و با رتبه چهارم و سهمیه لیگ قهرمانان ۸ امتیاز فاصله دارند.
امری، آرسنالش را بر پایههای لرزان بنا کرد. خرید تابستانی داوید لوییز از چلسی برای استحکام بخشیدن به خط دفاعی به یک اندازه مسخره و پرریسک بود. ماتئو گوندوزی ۲۰ ساله و فرانسوی شروع خوب و امیدوارکنندهای داشت اما تداوم نیافت. نیکلا پپه گرانترین خرید تاریخ آرسنال با ۷۲ میلیون پوند از لیل کار خاصی برای تیم نکرده، کایران تیرنی از سلتیک با مصدومیت آمد و هنوز راه نیفتاده.
خلاصه اینکه هواداران در روزهای خوشحالی میخواندند «این همان آرسنال قدیمی است» و حالا دوباره بر تیم صدق میکند اما نه از جنبه مثبت. آرسنال خط آتشی مثل الکساندر لاکازت و پیر امریک اوبامیانگ دارد اما آنها هم نتوانستهاند ناکامی امری برای استحکام بخشیدن به خط دفاع را جبران کنند. آرسنال مثل زمان ونگر در دفاع ضعیف است. در تساوی ۲ بر ۲ اوایل این فصل در زمین واتفورد، تیم میزبان ۳۱ ضربه در چارچوب داشت، از زمان ثبت آمارها در فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ چنین رکوردی علیه توپچیها رقم نخورده بود. رکورد خارج از خانه امری مثل قبل بود و هیچ پیشرفتی دیده نشد. آرسنال در فصل قبل هفت برد و هشت باخت در ۱۹ بازی خارج از خانه داشت و این فصل از شش تا تنها یکی را برده. امری درمانی برای درد سفر آرسنال پیدا نکرد و بهایش را پرداخت.
مشکل ارتباط
یکی از بزرگترین نقاط ضعفی که میتوان به یک مربی در بدو ورود به لیگ برتر وارد کرد، ضعف در زبان انگلیسی است. امری از وقتی به آرسنال رفت، تلاش زیادی کرد رابطه برقرار کند اما بدون تردید نتوانست پیام خود را به بازیکنان و هواداران برساند تا نه تنها در زمین تمرین بلکه در ایجاد رابطه با طرفداران با مشکل مواجه شود و این برای یک مربی جدید کاملاً حیاتی است بخصوص برای کسی که آمده تا جای ونگر را بگیرد. او البته حرفهای بود و حتی در سختترین جایگاهها و سؤالها به طور کامل ادب را رعایت میکرد. در موارد دیگر هم استراتژی و ارتباط او پرنقص بود بخصوص بعد از آنکه میخواست به جای لوران کاسیلنی برای تیم، کاپیتان انتخاب کند.
او به جای اینکه قاطعانه انتخاب کند، این کار را به رأی بازیکنان واگذار کرد که گرانیت ژاکا را برگزیدند اما این بازیکن در میان هواداران جایگاه متفاوتی دارد ضمن آنکه بعد از انتقال ۳۵ میلیون پوندی سه سال و نیم قبلش از بوروسیامونشن گلادباخ نتوانسته بود از نظر فنی و شخصیتی این مبلغ را توجیه کند. اتفاقی که انتظار میرفت، رخ داد و ژاکا در تساوی ۲ بر ۲ مقابل کریستال پالاس، هنگام تعویض شدن با هواداران عصبانی درگیری لفظی پیدا کرد تا فرایند انتخاب امری و در حقیقت جایگاه او زیر سؤال برود. ژاکا البته در آخرین باخت امری مقابل آینتراخت فرانکفورت بازی خوبی انجام داد اما درگیری او با هواداران به معنای به پایان رسیدن اعتبار مربی اسپانیایی بود.
امری همچنین رابطه شکنندهای با فوقستاره آرسنال، مسعود اوزیل داشت هرچند این قابل درک بود با توجه به اینکه بازیکن آلمانی در ازای دستمزد ۳۵۰ هزار پوندی خود در هفته هرگز به این قیمت نیارزید. هواداران آرسنال هم دل خوشی از اوزیل نداشتند اما غیبت او را به چوبی برای کوبیدن مربی که تمام تلاشش را کرد اما هیچ گاه متقاعدکننده نبود، تبدیل کردند. اینها به اضافه نتایج بد، بازیکنانی که از شیوه کار مربی رضایت نداشتند و افزایش خشم هواداران توفانی را در اطراف امری ایجاد کرد که هرگز توان خلاصی از آن را نداشت.
آیا همه چیز تقصیر امری بود؟
امری باید بیشتر مسئولیت را بپذیرد اما او در باشگاهی کار میکند که تحت نظر مالکش، استن کروئنکه دچار بیحرکتی مزمن شده. کروئنکه تقریباً هیچ وقت نیست و مثل اینکه میل ندارد مبالغی که دیگران برای رسیدن به جوایز بزرگ هزینه میکنند را بپردازد اگرچه پسرش، جاش با هواداران ارتباطهایی برقرار و از وضعیت تیم ابراز نگرانی کرده. آیا مربی جدید آرسنال میتواند تغییراتی محسوس ایجاد کند حتی بدون اینکه هیأت مدیره باشگاه نگرش خود را عوض نکند.
چطور اوزیل چنین قرارداد فوقالعادهای به دست آورد با وجود این بیثباتی؟ چرا اجازه داده شد آرون رمزی به عنوان بازیکن آزاد به یوونتوس برود و این واقعاً مخرب بود چون او انتظار داشت قراردادش تمدید شود.
بین امری و مقامات باشگاه رابطه خوبی برقرار نبود و وقتی در بازی پنجشنبه لیگ اروپا هزاران جای خالی در امارات به چشم میآمد، پرونده امری بسته شد.
آرسنال وضعیت آشفتهای دارد و هواداران یکشنبه گذشته انتقاد خود را علنی و کتبی به رؤسا انتقال دادند که «اوضاع وخیم است» و «تیم در وضعیت هشدار به سر میبرد». در تابستان هم نامهای با ۱۲۰ هزار امضا به چنین نقاط ضعفی در آرسنال اشاره داشت، به هر حال آن اقدام فوری انجام شد. حالا علاوه بر هیأت مدیره فشار مضاعفی روی مدیر فنی و ستاره سابق تیم، ادو و همچنین مدیر فوتبال باشگاه، رائول سالنهی وجود دارد بخصوص دومی که قبلاً هم مورد انتقاد هواداران قرار گرفته. اعتبارشان هم در خطر است.
امری رفته اما او تنها مقصر نیست و دریایی از انگیزه و استاندارد لازم است تا هواداران آرسنال تا حدی به انتظاراتی که از حکومت کروئنکه دارند، برسند.