سوختم چو شمع


سوختم چو شمع

من دل به عشق دیدنت ، افروختم چو شمع عمری ست در هوای تو من سوختم چو شمع آتشفشان کوه غمت شعله می کشد در پیکر تنی که فرو ریختم چو شمع حسّ وصال روی تو دل را کباب کرد تا اشک از سرشک بر انگیختم چوشاعر:سید محمود سید موسوی

من دل به عشق دیدنت ، افروختم چو شمع
عمری ست در هوای تو من سوختم چو شمع

آتشفشان کوه غمت شعله می کشد
در پیکر تنی که فرو ریختم چو شمع

حسّ وصال روی تو دل را کباب کرد
تا اشک از سرشک بر انگیختم چو شمع

پروانه وار گرد حریمت به جستجو
هستی به پای روشنی ، افروختم چو شمع

با این همه امید و تمنّا و آرزو
فانی شدن به پای تو آموختم چو شمع

منصور وار چو حلقه زدم ریسمان هجر
سر را به دار صبر تو آویختم چو شمع

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جلب توجه این استایل ساده نانسی عجرم+ عکس