زیباست خیالات تو ، هر چند به خواب
یک منظره از جنگل و یک قهوه ی ناب
لب بر لب یار و دیده بر دیده ی او
یعنی که گلاب رفته در کام گلاب
.....
امروز فرو ریخته ای کم شده ای
دیواره ی بشکسته چنان بم شده ای
قد راست کن و خنده بزن سبز بشو
ای بید ازین باد چرا خم شده ای
.....
ای فصل خزان که مهر را هم نفسی
شاید که به مهرت برسد بوی کسی
ای کاش بیایی که به عشقت برسم
ای کاش بیایی که به مهرم برسی
.....
محمدرضا ملکی - باتیس
یک منظره از جنگل و یک قهوه ی ناب
لب بر لب یار و دیده بر دیده ی او
یعنی که گلاب رفته در کام گلاب
.....
امروز فرو ریخته ای کم شده ای
دیواره ی بشکسته چنان بم شده ای
قد راست کن و خنده بزن سبز بشو
ای بید ازین باد چرا خم شده ای
.....
ای فصل خزان که مهر را هم نفسی
شاید که به مهرت برسد بوی کسی
ای کاش بیایی که به عشقت برسم
ای کاش بیایی که به مهرم برسی
.....
محمدرضا ملکی - باتیس