هیچ تضمینی در قبال سیاست های غنی وجود ندارد
این سخنانم نه از سر تعصب تباری است و نه به تحریک و سود یک گروه ویژه ی سیاسی این سخنان را مینویسم و میگویم. از کسانیکه از آقای غنی حمایت می کنند و چشم داشت بهبود حکومتداری و تمرکز نیرو را از وی دارند و به حکومت آیندهی وی خوش بین اند...
این سخنانم نه از سر تعصب تباری است و نه به تحریک و سود یک گروه ویژه ی سیاسی این سخنان را مینویسم و میگویم. از کسانیکه از آقای غنی حمایت می کنند و چشم داشت بهبود حکومتداری و تمرکز نیرو را از وی دارند و به حکومت آیندهی وی خوش بین اند در برابر این پرسش های من چه پاسخ روشن، مدلل و قناعت بخش دارند؟
1. چرا در حکومت وی نزدیک به 800 میلیون روپیه از بانک ملی اخاذی شده است؟ کسی که ادعای پاسخگویی و حساب دهی دارد چرا حاضر به پاسخ دهی نیست که این پول ها و پول های هنگفت دیگر که وزیر مالیه تاکنون برداشت کرده است و هفت میلیار روپیهی گم شده از کد 91 در چه زمینهی ملی مصرف شده اند؟
2. آنانیکه مالیات های سنگین بر مردم وضع میکنند و ادعای شفافیت و بلندرفتن دروغین عواید را دارند چرا در برابر این پرسش ها و تاراج های دارایی های مردم از بانک ملی و کدهای 91 و 92 پاسخ نمیدهند؟
3. گفته باشم آنانیکه منتظر بهبود وضعیت اند و خوش بین اند که غنی در این دور پنجسالهی حکومت اگر پیروز شود، حکومت متمرکز و قانونمند میسازد و سرمایه های سرمایه گذاران در امان خواهد بود در اشتباه اند. آنان در برابر روند راهبردی نهادینه سازی تعصبات، پاکسازی قومی و از دست دادن فرصت ها چه پاسخی دارند؟ آیا نوبت کنار زدن همسویان و سیاست زده ها و معامله گران اقوام دیگر در بدنهی نظام نوین غنی نخواهد رسید؟ آیا نوبت پرسش و حساب دهی سرمایه گذاران غیر پشتون فراهم نخواهد شد؟
4. کسانیکه فکر می کنند غنی بهتر از دیگران است چه ضمانتی در برابر استبداد رای، خودکامگی و برخورد گزینشی و سلیقوی او با قانون، مجرمان و سرمایه گذاران دارند؟ آیا غنی و حواریون تمامیتخواه وی مجال رشد و حضور دیگران را در ساختار نظام (نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی) خواهند داد و آنان را برخواهد تابید؟
5. حکومت و دستگاهی که تمام محاسبات، سیاستها و تصمیمگیری هایش در پنج سال گذشته بر مبنای تبعیض و تعصب بوده چه تضمینی وجود دارد که در چنین حکومتی در آینده، دیگران در ابعاد گوناگون سیاسی، نظامی، اداری، فرهنگی، بازرگانی و اقتصادی در امان باشند و علیه همه شان پرونده سازی نشود و از تیوری ترفند و توطیه برای حذف و کنارزدن آنها کار نگیرد؟
6. دیگرانی که تاکنون با تمام نیرو و امکانات مادی و مردمی و اقتصادی و وجود آزادی بیان و رسانهها و برنده شدن انتخابات نتوانستند صاحب رای مردم، مسندها و ملکیت های بادآورده و حلالشان شوند در حکومت نیرومند و یک مرجعیت تصمیمگیری قاطع و دیکتاتوری چگونه برای حضور و بقایشان مطمین اند و چگونه پس از این در برابر تک روی ها و استیلای سیاسی و قومی آن حکومت خواهند ایستاد و با چه ابزاری ایستادگی خواهند کرد؟
7. آیا این همه توجیه های خوش بینانه و بهانه های رنگین و ساده لوحانه همه و همه به گونه ای گریز از عذاب وجدان و فریب دادن خود و دیگران نیست؟
8. حکومتی که حاکمان و عاملان آن مترصد زبان و گمان شما هنگام ورود در نهادهای دولتی و حکومتی هستند و شما را به لحاظ اینکه به زبان ویژه ای سخن نمی زنید و نمی نویسید یا نمی پذیرند یا تبدیل میکنند و یا هم در روند گمارش و گزینشتان تعلل و تاخیر میکنند پس چگونه می شود در پیوند به حکومتداری آیندهی آنان خوش بین بود و سلوک و سیاست آنان را در آینده به فال نیک گرفت؟
9. عمال حکومتی که در پیوند به روند گماردن شما در نهادهای دولتی، کانکور و فشرده ساختن فهرست آزمون دهندگان اصلاحات اداری در نهایت بجای تخصص، تجربه ی کاری، درجهی تحصیل، کارآزمودگی، دانش و کوشش شما شناسنامه و رخنامه تان را تفتیش میکنند و معیار پذیرش قرار بدهند چه اطمینان خاطر و امنیت شغلی وجود خواهد داشت که آنان دگرگون شوند و همای بخت و عنقای قبول ما گردند؟
10. سرانجام چه تضمینی وجود دارد که سناریوی ذهنی غنی و حواریونش دگرگون شود و معجزه آسا یک انقلاب بهبود برای حقوق شهروندی و برابری اجتماعی به وجود بیاید؟
باور بامیک