تمدن‌سازی به انسان‌های بصیر نیاز دارد/ معنویت‌های کاذب شادی مصنوعی به انسان می‌دهند


تمدن‌سازی به انسان‌های بصیر نیاز دارد/ معنویت‌های کاذب شادی مصنوعی به انسان می‌دهند

حجت‌الاسلام قوامی با اشاره به نقش بصیرت در ایجاد تمدن نوین اسلامی، گفت: معنویت آبی است که باید سرچشمه آن معلوم باشد، معنویت‌های کاذب شادی و آرامش مصنوعی را به انسان عرضه می‌کنند، لذا با آنها بصیرتی در انسان ایجاد نمی‌شود.

خبرگزاری شبستان، گروه اندیشه: به مناسبت قرار گرفتن در ایام گرامیداشت حماسه ۹ دی و فرا رسیدن هفته بصیرت و بهمنظور بررسی ارتباط بصیرت با تمدن سازی با حجت الاسلام والمسلمین «سید صمصام الدین قوامی»، مجتهد نظریه پرداز در عرصه مدیریت و امام جمعه پردیسان قم گفتگویی داشته ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

با توجه به اینکه در ایام حماسه نهم دی ماه قرار داریم، به نظرتان تبلور بصیرت در سبک زندگی چه قدر می تواند زمینه‌ساز تحقق تمدن نوین اسلامی باشد؟

اولا بصیرت مراحلی دارد، از قول امام باقر(ع) نقل شده است که اولین مرحله رسیدن به این ویژگی خود اسلام است، بعد ایمان، سپس تقوا و بعد از آن یقین است، یقین میوه شیرینی به نام بصیرت دارد که به آن ثمرةالقلب می گویند. کسانی که به این مرحله می رسند پرده ها از چشم‌شان برداشته می شود. به طور طبیعی کسی که بصیرت پیدا کرد حقایق برای او آشکار می شود، چنانچه خداوند در قرآن می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ». با این وصف «فرقان» عامل امتیاز میان حق و باطل و سبک زندگی حقیقی و سبک زندگی مجازی و غربی است.

هر کسی که بصیرت دارد به گونه ای زندگی می کند که اهل بیت(ع) می‌خواهند، به شیوه ای زندگی می کند که گویا اهل بیت(ع) را می بیند. چنین افرادی در سکون و حرکت خود بصیرت دارند، وقتی که این سبک از زندگی وجود داشته باشد به تدریج به سبک زندگی جمعی و مدنی می رسد و از آن به بعد چنین جامعه ای در مسیر تمدن سازی قدم برمی دارد. بنابراین بصیرت از این جهت در سبک زندگی و تمدن سازی دخیل است.

نقش کارگزاران در راستای این بصیرت افزایی چیست؟

در واقع هم رهبر یک جامعه، هم کارگزاران، هم علما و هم امرا، باید بصیر باشند. می گویند رهبر بصیر و جامعه بصیر. در سایه چنین رویکردی به بصیرت می رسیم که به برکت انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری به این جایگاه رسیده ایم.

برخی مطرح می کنند که رسیدن به این سطح از بصیرت و سبک زندگی ای که این نگرش را دارا باشد، لزوما تکیه بر دیدگاه های دینی اسلام ندارد و هر معنویتی می تواند چنین شرایطی را فراهم آورد، آیا واقعا چنین است؟

برای پاسخ به این پرسش مقدمه ای را مطرح می کنم، ببینید به هرحال چه بخواهیم چه نخواهیم سنت الهی در این است که به تمدن کامل اسلامی برسیم، این امر خواهی نخواهی رخ می دهد. دیگران هم می توانند در این حرکت مقدس سهیم شوند، هرکسی بصیرت بیشتری دارد مشارکت کرده و سوار این قطار می شود و اگر هم نخواهد پیاده می شود. از ابعاد بصیرت آن است که انسان چنین آینده ای را که خداوند و پیامبران وعده کرده اند، انتظار بکشد و برای تحقق آن بکوشد.

برخی تا با مشکل مواجه می شوند، سریع فراموش می کنند. این موارد یعنی معنویت های نوظهور در واقع کف روی آب هستند.

جامعه ای که به دنبال رسیدن به بصیرت است چه ویژگی هایی دارد؟

نخست انسان باید به مقررات اسلام پایبند باشد چراکه خود اسلام سبب می‌شود که انسان تبعیت کند اما این کافی نیست و باید قبل از آن به ایمان مزین شود، ایمان امنیت خاطر و اسلام سلامت می آورد. البته که این دو مورد هم کافی نیست و ما باید تقوا را هم ملاک بدانیم و همیشه احتیاط کنیم تا خداوند را حاضر و ناظر بدانیم و از بدی ها پرهیز و به سوی نیکی ها حرکت کنیم، مثل کلاس های درس است. اگر تقوا داشتیم خداوند به ما فرقان و راه فرار از مادیات و اسیر شدن در تجملات را می دهد و بعد از آن خود به خود به یقین می رسیم، کسی که یقین دارد به شفافیت می رسد و در حقیقت همه چیز برایش آشکار می‌شود.

عرفان های کاذب این روزها برای برخی دستاویز شده است تا خیال کنند با تمسک به آنها می توانند به نگرش و بصیرت در زندگی برسند، در این مورد دیدگاه تان چیست؟

مبنای یقین، اسلام است، عرفان های کاذب از همان اول حرف و راه شان جدا بوده است، اسلام یعنی تسلیم شدن. دستورات الهی مشخص است. معنویت های کاذب را شاید بتوان به شیرهای مصنوعی (شیر خشک) اشاره کرد که شیر مادر نیستند. تمایز بین این موارد کاملا آشکار است، معنویت مادی امتحان شده است و چندان انسان را بالا نمی برد مثل غذاهایی که مصنوعی است.

معنویت هایی که اکنون در حال شیوع است هرگز اپوزوسیون برای معنویت توحیدی و اسلامی و وحیانی و ربانی محسوب نمی شود، بلکه کارکرد آنها و نفوذشان محدود است و بعد سقوط می کنند، در حالی که معنویت های حقیقی که ریشه در وحی و عصمت دارند همواره باقی هستند و تاثیرشان شگفت انگیز است و انسان را تا قله اوج می دهند.

مقایسه بین این معنویت ها مثل شیر مادر و شیرهای مصنوعی است. این موارد اثر موقت دارند، البته ممکن است برخی بیشتر شارژ کنند اما سریع از بین می روند لذا دنبال معنویت های کاذب رفتن خودکشی را افزایش می دهد.

این معنویت ها چطور انسان را به جایی می رسانند که دست به خودکشی بزند؟

با این معنوی های افراد خود را در برهوتی می بینند که اصلا به مقصد نمی رسند و به وعده هایی که اهالی عرفان داده اند، دست نمی یابند و چون صداقت هم دریافت نکرده اند در نهایت شکسته می شوند اما در عرفان و معنویت اسلامی از آن جایی که مثل درخت، ریشه دار، تناور و پربار است، در نتیجه هرگز شکست نمی خورند، لذا معنویت آبی است که باید سرچشمه آن معلوم باشد.

ما ائمه(ع) خود را میبینیم که الگوی کاملی هستند و خطا ندارند، ممکن است برخی ادیان که به آنها اهل کتاب می گوییم مثل مسیحیت، یهودیت و زردشت، درجاتی از معنویت اسلامی داشته باشند اما آنکه خاتم کامل معنویت است و سبب رسیدن به بصیرت می شود، اسلام است. بنابراین باید اسلام ناب را عرضه کنیم. معنویت هایی که خروجی زندگی های اجتماعی و سلایق بشری است، دچار تناقض های بسیار است.

شادی، معنویت، آرامش و امید چهار شاخصه ای است که فقط از راه دین باید به آن دست یابیم. شادی دینی، ابتهاج است، امیدآفرینی دینی و رضایت‌بخشی دینی و سبک زندگی دینی و همچنین آرامشی که در جان و دل حاکم می شود، معنویت واقعی است. ما از هر جهت دنبال آرامش هستیم. راه الهی همواره باقی است، ما باید دنبال چیزهای باقی برویم نه موارد فانی. این عرفان های کاذب فانی هستند. بنابراین هرگز بصیرت با خود به همراه نمی آورند.

پایان پیام/248

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس دختر برای پروفایل | 80 عکس پروفایل دخترونه زیبا و لاکچری