(( ققنـوس ))
اسـطوره ی هـر جـوان ایرانی بـود
این مـرد که قاسـم سـلیمانی بـود
در حرف و عمل راه علی (ع) را می رفت
او مـالک اَشـتَری که مـی دانی بـود
هرجا که زمین تاول تکفیـری داشـت
او صـف شکن حـریم شیـطانی بـود
با هر سـخنش بـوی شـهادت می داد
در چهره ی او یـک غـم پنهـانی بود
در قلب پریشان جهـان میهـن داشـت
چون دغدغه اش حرمت انسانی بـود
بر زخم فراوان بشـرمرهم داشت
او معجزه ی رسـم مسلمانی بـود
در آتش دشـمن چه بمیرد، ققنوس !؟
پس کشتن او از سـر نادانی بود
امروز که هر دیده ی گریان دیدی
دلـداده ی قاسـم سـلیمانی بـود
(( جاذب نیکو ))
تقدیم به همه ی آزادمردان جهان، ایرانیان سرفراز، وارثان خون سیاوش و همتباران آرش ... به ویژه شاعران و فرهیختگان سایت شعر نو ... تسلیت مرا پذیرا باشید ...
ققنوس هرگز در اتش نمی میرد ... از خاکستر وجود او هزاران ققنوس زاده می شوند ...
مهربان باشیم عزیزان