«چشم انداز روابط ایران و آمریکا در پرتو تحولات جدید» عنوان نشست تخصصی بود که عصر دیروز دوشنبه هفتم بهمنماه در سالن فردوسی «خانه اندیشمندان علوم انسانی» به همت «انجمن علوم سیاسی ایران» برگزار شد.
در این نشست ۶ تن از استادان و کارشناسان برجسته حوزه بینالملل از جمله «فریدون مجلسی»، «مصطفی زهرانی»، «حسین دهشیار»، «فواد ایزدی»، «سیدجلال دهقانی فیروزآبادی» و «ابراهیم متقی» حضور داشتند و به بیان دیدگاههای خود در پیوند با روابط تهران و واشنگتن پرداختند.
فیروزآبادی عضو هیات علمی گروه روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی از جمله استادانی بود که در این نشست به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
سه سطح تعارض در روابط ایران و آمریکا وجود دارد
فیروزآبادی در ابتدای این نشست اظهار داشت: موضوع روابط ایران و آمریکا در چند محور قابلبررسی است. آیا روابط میان ایران و آمریکا قابلتغییر است و این منازعه به پایان میرسد؟ برای پاسخ این سؤال باید ریشههای منازعه میان دو کشور موردبررسی قرار گیرد. عوامل تعیینکننده این منازعه در سه سطح قابلبررسی است؛ در سطح اول تعارض منافع که بیشتر منازعات بینالمللی حاکی از تعارض منافع است. در سطح دوم، تعارض از ایدئولوژی ناشی میشود. در سطح سوم یا سطح عمیقتر، تعارضات هویتی مورد نظر است. وقتی هویتها با هم تعارض دارند سطح عمیقی از تعارضات در روابط بین کشورها شکل میگیرد.
در روابط بینالملل رفع تعارضات ایدئولوژیک سخت به نظر میرسد، اما به نظر من تعارضات هویتی، سختتر از تعارض منافع و ایدئولوژی است. البته سطح تعارض ایدئولوژی و ارزشها در روابط ایران و آمریکا به سطحی رسیده است که نمیتوان بهسادگی از آن گذشت.
ترور سردار سلیمانی و چشمانداز روابط ایران و آمریکا
فیروزآبادی با اشاره به ترور سردار سلیمانی، در خصوص چشمانداز روابط ایران و آمریکا پس از این رخداد بیان داشت: به نظرم شهادت سردار سلیمانی چند تأثیر مهم در سیاست خارجی ایران به همراه داشته و خواهدداشت. اولینِ آن، تقویت نقش بوروکراسی امنیتی در سیاست خارجی ایران است. سیاست خارجی کشورمان تنها بسته به دیدگاه و نظر وزارت امور خارجه نیست. این نهاد یکی از ارکان تصمیمگیری سیاست خارجی است. سیاست خارجی کشورها از بوروکراسیهای مختلفی تشکیلشده است و نقش هر نهاد در کشورهای مختلف متفاوت است. ترور سردار سلیمانی نقش نهادهای نظامی در سیاست خارجی کشور ما را تقویت و بهتبع آن نقش نهادها و بوروکراسیهای مدنی را در سیاست خارجی تضعیف میکند. بخش سیاسی و امنیتی سیاست خارجی ما بعد از ترور سردار سلیمانی تقویت خواهد شد.
تقویت سیاست آرمانگرا در سیاست خارجی کشورمان از تأثیرات دیگر شهادت سردار سلیمانی است. درسیاست خارجی کشورمان سیاست آرمانگرایی و واقعگرایی وجود دارد. تغییرات دیگر بعد از شهادت سردار سلیمانی تضعیف محور غربگرایی است و تغییر سیاست نگاه به غرب در سیاست خارجی. سیاست خارجی ما بر اساس نگاه به شرق و غرب بوده است، اما این تحولات در روابط ایران و امریکا باعث میشود که معادلات نگاه به غرب تغییر کرده و نگاه به شرق تقویت شود.
گزینه دیگر، تقویت محور مقاومتگرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، حداقل در کوتاهمدت است و بهتبع آن تضعیف برجامگرایی هم در سیاست خارجی ایران دیده میشود. دیگر اهرمی به نام برجام وجود ندارد. حتی عدهای بر این باورند که باید پایان برجام را اعلام کنند. تحلیل «دونالدترامپ» این بود که برجام قدرت ایران را تعدیل میکند، اما برعکس نظریات آمریکاییها، ایران بعد از تحولات اخیر به دنبال نفوذ حداکثری در منطقه بوده است. در کوتاهمدت جمهوری اسلامی نشان خواهد داد که سیاستهای آمریکا تأثیرگذاری چندانی در منطقه ندارد و سیاست خارجی ما با شرایط پیشآمده تقویت خواهد شد.
اگر تعارض ایدئولوژیک، هویتی و منافع شکل گیرد تأثیراتی در سیاست منطقه به وجود میآورد. آیا این تحولات منجر به عادیسازی یا تشدید روابط میشود؟ به نظر من مؤلفه ایدئولوژی، منافع و هویت، تعارض را تشدید میکنند یعنی تعارض منافع ما در سطح منطقه تشدید میشود. تعارض ایدئولوژیک در بازتولید سیاست خصومتآمیز آمریکا در منطقه خود را نشان میدهد و تلقی جمهوری اسلامی از آمریکا، یک دولت متخاصم است که منازعه را شکل داده است. این موضوع تعارضات را تشدید میکند. بازتولید هویت ضدآمریکایی در ایران از دیگر تحولات اخیر است، چون بخشی از هویت جمهوری اسلامی بر اساس ضدیت با آمریکا شکلگرفته است. آنچه مسلم است یکی از مؤلفههای جمهوری اسلامی، ضدهویت آمریکایی بودن است.
آینده چه خواهد شد؟
این کارشناس روابط بینالملل در ادامه این نشست اظهار داشت: نظام اعتمادی که در روابط ایران و آمریکا شکلگرفته، ریشههای تاریخی دارد. در گفتمان و خوانش رسمی آمریکا، از بحران گروگانگیری تاکنون ساختار جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا انعطافپذیر نشان نداده است. بر اساس این دیدگاه، ایران در ۴۰ سال گذشته بهسختی توانستهاست نظام اعتمادسازی به آمریکا را تقویت کند.
این اتفاقی که در ترور سردار سلیمانی شکل گرفت، بار دیگر باعث شد که ایران بیاعتمادی به ایالاتمتحده امریکا را سرلوحه سیاست خود قرار دهد و انعطافی نسبت به اعتمادسازی، مذاکره و عادیسازی روابط با آمریکا نداشته باشد. عادیسازی روابط یک تهدید برای جمهوری اسلامی محسوب میشود. حفظ امنیت و هویت ملی این ارزش را دارد که ما برخی تهدیدات فیزیکی را متحمل شویم. ما نباید بر این باور باشیم که منازعه و تنش با مذاکره پایان مییابد. تا دوره اول ترامپ این منازعه ادامه خواهد داشت و مذاکره موفقی در شرایط کنونی در عادیسازی روابط شکل نمیگیرد. اگر دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رأی بیاورند ما میتوانیم مذاکرات را شروع کنیم.
اگر ترامپ در دوره آینده، رئیس جمهوری آمریکا شود، باید منتظر سیاست خصمانه و تهاجمیتر آمریکا علیه ایران باشیم. در ذهن ترامپ و گروه پیرامونی وی این فکر وجود دارد که قدرت ایران را مهار کنند. مذاکره تا دوره اول ترامپ مسدود است و شرایط سختتر خواهد شد. آیا در دوره دوم ریاست جمهوری تغییرات در منازعه میان آمریکا و ایران وجود دارد؟ پاسخِ مثبت، در صورتی است که هویت یکی از دو بازیگر هویت تغییر کند. اگر آمریکا هویت ضدایرانی خود را تغییر یا سطح آن را کاهش دهد، یا اینکه نظام اعتمادسازی در ایران نسبت به آمریکا منعطفتر شود میتوان به عادیسازی روابط واشنگتن-تهران امیدوار باشیم، اما در شرایط کنونی عادیسازی روابط بین ایران و آمریکا مشکل به نظر میرسد.