به گزارش خبرنگار مهر، به همت انجمن علمی و گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران در ادامه سلسله نشستهای «فلسفه و علوم اجتماعی»، نشست «هگل و علوم اجتماعی» با سخنرانی مصطفی زالی سه شنبه، ۱۵ بهمن ماه در تالار دکتر شریعتی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
زالی در این نشست در مورد تحقق آزادی در جهان اجتماعی؛ مقدمهای بر نظریهٔ اجتماعی هگل به ارائه سخن پرداخت.
وی با بیان اینکه در ادبیات پژوهشی معاصر سه مسئله پیرامون فلسفهٔ اجتماعی هگل وجود دارد؛ گفت: ۱. آیا متافیزیک نظاممند (فلسفهٔ نظری) هگل برای تفسیر فلسفهٔ اجتماعی او ضروری است؟ ۲. نسبت میان بازشناسی نهادهای اجتماعی و عاملیت عقلانی چیست؟ ۳. پیوند میان نهادهای اجتماعی و هنجارهایی که هگل از آنها با عنوان حیات اخلاقی یاد میکند با آزادی عملی چگونه است؟
وی افزود: مسئلهٔ اول، یعنی نسبت میان متافیزیک و فلسفهٔ عملی هگل، عمیقاً مناقشهبرانگیز بوده و پرداختن مستقل به آن مجالی دیگر میطلبد، گرچه در شرح دو مسئلهٔ دیگر اشارهای کوتاه به آن صورت میاندازیم.
این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: مسألهٔ دوم و سوم را در پیوند با هم قرار میدهیم و دریافت هگل از آن دو را شرح میدهیم؛ سپس برای رفع پارهای از ابهامات از آن دو، آنها را در نسبت با مسئلهٔ اول و پارهای مفاهیم فلسفهٔ نظری هگل قرار میدهیم.
وی اضافه کرد: مسئلهٔ بازشناسی به این دلیل محوریت مییابد که هگل مدعی است عاملیت انسان (آزادی) ناظر به خودتعینبخشیِ منتزع از دیگران نیست؛ بلکه مستلزم گونهای درگیری با دیگران و بهرسمیتشناختهشدن از سوی ایشان است، به گونهای که اشخاص جز از طریق بهرسمیتشناختهشدن از جانب دیگری آزاد نیستند. به تعبیر هگل، «من تنها در صورتی حقیقتاً آزاد هستم که دیگری نیز آزاد باشد و من را به عنوان موجودی آزاد به رسمیت بشناسد.»
این پژوهشگر تصریح کرد: در بیان مسئلهٔ سوم باید میان دو معنای آزادی تمایز قائل شد: آزادی بهمعنای نفی بیگانگی (آزادی نظرورزانه) و آزادی بهمعنای آزادی اجتماعی. بنابراین، در قلب پاسخ هگل به هر دو مسئله، مفهوم آزادی قرار میگیرد و باید نشان دهیم چگونه از یک سو هگل آزادی را در نسبت با بازشناسی قرار داده و از سوی دیگر، نهادهای اجتماعی مدرن (خانواده، جامعه مدنی و دولت) را شرط تحقق آزادی میداند.
زالی تأکید کرد: نظریه آزادی هگل شامل نسبتی متأملانه با خویشتن و نیز با دیگری است: به گونهای که از یک سو انسان باید هنجارهای حاکم بر جامعه را بهعنوان ارزشهایی عقلانی تصدیق کند و از سوی دیگر، در نسبتی خاص با کلیت جامعه خود قرار بگیرد. در چنین موقعیتی، تمامی قوانین و نهادها چیزی جز تحقق آزادی نبوده و هر فرد در این نهادها فعلیت آزادی خویش را مییابد و از قوانینی تبعیت میکند که با ارادهٔ او مساوق بوده و نسبت به آن بیگانه نیست.
به گزارش خبرنگار مهر، به همت انجمن علمی و گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران در ادامه سلسله نشستهای «فلسفه و علوم اجتماعی»، نشست «هگل و علوم اجتماعی» با سخنرانی مصطفی زالی سه شنبه، ۱۵ بهمن ماه در تالار دکتر شریعتی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
زالی در این نشست در مورد تحقق آزادی در جهان اجتماعی؛ مقدمهای بر نظریهٔ اجتماعی هگل به ارائه سخن پرداخت.
وی با بیان اینکه در ادبیات پژوهشی معاصر سه مسئله پیرامون فلسفهٔ اجتماعی هگل وجود دارد؛ گفت: ۱. آیا متافیزیک نظاممند (فلسفهٔ نظری) هگل برای تفسیر فلسفهٔ اجتماعی او ضروری است؟ ۲. نسبت میان بازشناسی نهادهای اجتماعی و عاملیت عقلانی چیست؟ ۳. پیوند میان نهادهای اجتماعی و هنجارهایی که هگل از آنها با عنوان حیات اخلاقی یاد میکند با آزادی عملی چگونه است؟
وی افزود: مسئلهٔ اول، یعنی نسبت میان متافیزیک و فلسفهٔ عملی هگل، عمیقاً مناقشهبرانگیز بوده و پرداختن مستقل به آن مجالی دیگر میطلبد، گرچه در شرح دو مسئلهٔ دیگر اشارهای کوتاه به آن صورت میاندازیم.
این محقق و نویسنده کشورمان تصریح کرد: مسألهٔ دوم و سوم را در پیوند با هم قرار میدهیم و دریافت هگل از آن دو را شرح میدهیم؛ سپس برای رفع پارهای از ابهامات از آن دو، آنها را در نسبت با مسئلهٔ اول و پارهای مفاهیم فلسفهٔ نظری هگل قرار میدهیم.
وی اضافه کرد: مسئلهٔ بازشناسی به این دلیل محوریت مییابد که هگل مدعی است عاملیت انسان (آزادی) ناظر به خودتعینبخشیِ منتزع از دیگران نیست؛ بلکه مستلزم گونهای درگیری با دیگران و بهرسمیتشناختهشدن از سوی ایشان است، به گونهای که اشخاص جز از طریق بهرسمیتشناختهشدن از جانب دیگری آزاد نیستند. به تعبیر هگل، «من تنها در صورتی حقیقتاً آزاد هستم که دیگری نیز آزاد باشد و من را به عنوان موجودی آزاد به رسمیت بشناسد.»
این پژوهشگر تصریح کرد: در بیان مسئلهٔ سوم باید میان دو معنای آزادی تمایز قائل شد: آزادی بهمعنای نفی بیگانگی (آزادی نظرورزانه) و آزادی بهمعنای آزادی اجتماعی. بنابراین، در قلب پاسخ هگل به هر دو مسئله، مفهوم آزادی قرار میگیرد و باید نشان دهیم چگونه از یک سو هگل آزادی را در نسبت با بازشناسی قرار داده و از سوی دیگر، نهادهای اجتماعی مدرن (خانواده، جامعه مدنی و دولت) را شرط تحقق آزادی میداند.
زالی تأکید کرد: نظریه آزادی هگل شامل نسبتی متأملانه با خویشتن و نیز با دیگری است: به گونهای که از یک سو انسان باید هنجارهای حاکم بر جامعه را بهعنوان ارزشهایی عقلانی تصدیق کند و از سوی دیگر، در نسبتی خاص با کلیت جامعه خود قرار بگیرد. در چنین موقعیتی، تمامی قوانین و نهادها چیزی جز تحقق آزادی نبوده و هر فرد در این نهادها فعلیت آزادی خویش را مییابد و از قوانینی تبعیت میکند که با ارادهٔ او مساوق بوده و نسبت به آن بیگانه نیست.
کد خبر 4846216