تو در خواب نازی

تو در خواب نازی و من تا سحر ز سوز جگر ناله سر می دهم تو را ای کبوتر به بام دلم ز نزدیک و از دور پر می دهم تو را تنگ گیرم به آغوش خود ز شوق و شعف گریه سر می دهم اگر پا گذاری به روی شاعر:مهناز الله وردی میگونی

تو در خواب نازی و من تا سحر
ز سوز جگر ناله سر می دهم
تو را ای کبوتر به بام دلم
ز نزدیک و از دور پر می دهم
تو را تنگ گیرم به آغوش خود
ز شوق و شعف گریه سر می دهم
اگر پا گذاری به روی دلم
دو چشمان خونین تر می دهم
تو را تنگ آغوش می گیرم و
به روی لبانت نظر می دهم
به دستان تو بوسه ها می زنم
رُخت را جلوتر خبر می دهم
من آیین مهری پذیرفته ام
تو را جایگاه قمر می دهم
خودم از تو بسیار شرمنده ام
ببخشم که هی دردسر می دهم
اگر پا گذاری به خاک دلم
به هر واژه ات مشت زر می دهم
بیا تا که ادغام در هم شویم
ببین در نگاهت چه بر می دهم
مرا گر بگیری و محوم کنی
خودم را چو ققنوس در می دهم
...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!