جدال خیر و شر ، روز و شب تار
در این خاک کهن گردیده تکرار
شده اهریمنی ویروس منحوس
بساط ناله و افغان و پیکار
نشسته یک غم خون ریز و سفاک
به دوش خسته ی این قوم بیدار
خدایا ، کور سوی عشق و امید
بکن ، یاری گر خلقی گرفتار
به شادی عید و سال ما کن آغاز
به حق حیدر و آن سرور غار
لباس عافیت کن بر تن باغ
رها ساز این چمن از فتنه ی خار
به«راحم»هدیه کن احساس بودن
به ایران شور و شوق و عز بسیار