تو از گلخند لب هایم ، دمادم جام می گیری
من از تو قصه می خوانم، تو هم آرام می گیری
زعمق ناز چشمانت ، می نایاب می نوشم
تو با افسانه ات هر شب ، مرا در دانم می گیری
من از تو قصه می خوانم، تو هم آرام می گیری
زعمق ناز چشمانت ، می نایاب می نوشم
تو با افسانه ات هر شب ، مرا در دانم می گیری