کرزی، خلیلزاد و اشرف غنی


در دهه ی 90 قرن بیستم، که طالبان به قوماندانی کرنیل امام آی اس آی، وارد زمین جنگ و سیاست افغانستان شدند، کرزی و خلیلزاد و غنی که با شرکت یونوکال و بانک جهانی و سازمان های سیا و ام آی 6 و آی اس آی زد و بندهایی سر تسلیم به خدمت گذاری و...

در دهه ی 90 قرن بیستم، که طالبان به قوماندانی کرنیل امام آی اس آی، وارد زمین جنگ و سیاست افغانستان شدند، کرزی و خلیلزاد و غنی که با شرکت یونوکال و بانک جهانی و سازمان های سیا و ام آی 6 و آی اس آی زد و بندهایی سر تسلیم به خدمت گذاری و وفاداری داشتند، در حمایت از طالبان پرچم مخالفت با دولت اسلامی استاد برهان الدین ربانی برافراشتند. با سقوط طالبان و اشغال افغانستان بوسیله امریکا و انگلیستان، کرزی و خلیلزاد و غنی تحت پوشش گارد محافظ سیا وارد میدان سیاست و جنگ افغانستان شدند.

کرزی به حیث رییس حکومت ایتلافی موقت چهره تاب داد. خلیلزاد دوست خانوادگی تجاری بوش به حیث سفیر امریکا و نماینده خاص رییس جمهور در کرسی سلطانی نشست. اشرف غنی در خم و پیچ بازی ها به وزارت مالیه کرزی رسید.

کرزی و خلیلزاد و غنی از چهره های سیاسی اجتماعی ناشناخته در بین مردم افغانستان هستند. هرچند کرزی در حزب حرکت انقلاب اسلامی مولوی نبی محمدی لوگری در دروان جهاد سر و کله میزد اما در طول سال های جهاد هیچگاه به عنوان یک چهره سیاسی شناخته شده در بین مردم نبود. خلیلزاد و اشرف غنی سالیان دراز به نزدیکی نیم قرن از وطن و سرنوشت اولاد وطن دور بودند و در خدمت سرمایه بزرگ جان فشانی می کردند.

حلیلزاد در کرسی سفارت امریکا سلطان میدان سیاست و سوق و جهت دهی اوضاع سیاسی کشور به نفع کرزی، با سیاست قوم گرایانه معامله گرانه به جنگ سران احزاب جهادی رفت و با فشار و تهدید و تطمع یکی را برضد دیگر تحریک کرد و قوم پرستان اسماعیلیون، نورالحق احدی و کمالی و غنی و دیگران دور مثلث کرزی، خلیلزاد و جلالی به گردش آمدند. هدف این بود که نه تنها ارگان های اصلی قدرت دولتی زیر نگین انگشتر نظام ریاستی کرزی به نفع پشتون ها اداره شود بلکه کرزی و خلیلزاد در پی انحصار هردو کرسی بودند که گلم تاجیک های جمعیت اسلامی و رهبران احزاب سیاسی هزاره و ازبیک و ترک و مخالفان چپ و راست از نفس قدرت سیاسی متمرکز جمع گردد.

در واقعیت، زلمی خلیلزاد در مقام سلطانی و سیاست معامله گرانه حریفان شمالی و شمال و صفحات مرکزی مخالف کرزی را به صورت های متفاوت مهار کرد و زمینه را برای دیکتاتوری قوم گرایانه نظام ریاستی کرزی فراهم کرد. کرزی در طول سیزده سال فساد و تفرقه را در متن جامعه و سیاست افغانستان نهادینه کرد و به طالبان میدان داد تا در پوشش پاکستان در سال 1388 از راه فضا شب هنگام به ولایات شمال شرقی و غربی افغانستان پیاده شوند. کرزی در مقام یکه تازی با اندکی تفاوت، مثل غنی شاهنشاه سلطان مطلق بود. در انتخابات 1993، کرزی برای این که قدرت به عبدالله کاندید جمعیت اسلامی که از حمایت احزاب سیاسی برخودار بود، نرسد، به رسم فرزند قبیله به نفع غنی وارد معامله شد و دست به تقلب گسترده زد که یادگاری سیاسی ماندگار گوسفندان امیرخیلی را در تاریخ فسادهایش آورد و دست غنی را گرفت به کرسی ریاستی نشاند.

نتایج سیاست های ضد ملی غنی که به نقاضت های قومی دامن زده است، نفرت مردمی ازغنی را آورده است. در واقعیت، کرزی و خلیلزاد و غنی سه چهره مزدور شرکت سالاران امریکایی و انگلیسی و خدمتگار آی اس آی ای هستند که به صورت های متفاوت در راستای منافع اقتصادی و سیاسی ژیوپلیتیک استراتژیک امریکا و انگلیس در افغانستان نقش بازی کرده اند.

هم اکنون کرزی و غنی و خلیلزاد علیرغم شکر رنجی های سیاسی میان آنها، هر سه دست را یکی کرده اند که نظام سیاسی متمرکز حامی منافع اشرافیت پشتون تازه به دوران رسیده ثابت باقی بماند و رسم حکومت صدارتی پارلمانی نامتمرکز جایگزین نگردد. کرزی و خلیلزاد برای نفاق اندازی میان سیاسیون ارشد ثبات و همگرایی که دور عبدالله جمع شده اند تلاش های چندجانبه را با فشارها و تهدیدات امریکا و غنی براه انداخته اند که با درز انداختن میان رهبران ارشد ثبات و همگرایی، عبدالله و نزدیکان او را به ریاست شورای مصالحه و تقسیم پنجاه درصدی قدرت تطمیع و قانع و راضی سازند.

کرزی و خلیلزاد و غنی در هنر معامله گری به غرض انداختن نفاق ماستری شیطانی دارند. گزارشات مشعر است که قسمی شقاق و نفاق سیاسی در شورای ارشد رهبری ثبات و همگرایی به وجود آمده است. عبدالله، محقق، احدی و حاجی دین محمد تن به پذیرش رهبری شورای مصالحه و تقسیم پنجاه درصدی قدرت داده اند و از خیر تغییر نظام متمرکز به نظام نامتمرکز گذشته اند. جنرال دوستم و کریم خلیلی به عبدالله هشدار داده اند که چه تضمینی است که پس فردا غنی پنجاه درصد قدرت را نصف کند. صلاح الدین ربانی و احمدضیا مسعود هنوز هم روی باطل شدن نتایج انتخابات و تغییر نظام متمرکز به نامتمرکز تاکد دارند. قسمی شقاق در داخل ثبات و همگرایی دیده می شود که حاصل کوشش های سیاسی شعبده باز معرف کلاه و چپن است.

عبدالله قرآن خوار که چندین بار قسم به قرآن و مردم خورد و هربار قسم بشکست و پشت به منافع مردم و رو به منافع شخصی و گروهی کرد و برای فریب مردم هربار گفت که جام زهر را نوشیده است، حالا در یک قدمی نوشیدن جام زهر در انتخابات 2020 قرار دارد که با تصاحب کرسی شورای مصالحه و نقد کردن معاش و امتیازات و تقسیم قدرت آنچنانی طوق لعنت بر گردن اش افتد. شورای مصالحه شبه «جبهه پدر وطن» حکومت داکتر نجیب الله است که هیچ نقش در صلح و جنگ افغانستان بازی نمی کند.

محمد صدیقی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک