ایرانیان باستان فضانورد بودند؟ (فیلم)


ایرانیان باستان فضانورد بودند؟ (فیلم)

گهگاه نوشته‌هایی دیده می‌شود از برخی دوستداران تاریخ ایران که نقشی به‌جامانده از تاریخ دور را طور دیگری تفسیر می‌کنند. آن‌ها معتقدند که ایرانیان در چند هزار سال پیش توانسته بودند ماهواره به فضا بفرستند و اورانیورم غنی کنند.

کیفیت پایین
کیفیت خوب

عصر ایران؛ محسن ظهوری ـ یکی نقشی را مردی هخامنشی سوار بر سفینه‌ می‌بیند و آن یکی تصویر سفینه‌ای را در میان نقش‌های ۱۲ هزار سال «تیمره» در گلپایگان امروز. این حرف‌ها برای خیلی‌ها طنز و رؤیابافی است، اما برای بعضی، پیدا کردن اسنادی از ورود فرازمینی‌ها به ایران یا علم شگفت‌انگیز ایرانیان در عصر باستان است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بیشتر ببینید:

عده‌ای زمین را کروی نمی‌دانند / از زمین‌تخت‌گراها چه می‌دانید؟ (فیلم) معمای کعبۀ زرتشت / محل نگهداری اوستا، آرامگاه واقعی کوروش یا مقبره کمبوجیه؟ (فیلم) راز مجسمه غول‌پیکر ساسانی/ شاپور اول به کجا نگاه می‌کند؟ (فیلم)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عده‌ای هر بنای شگفت‌انگیز معماری را در دنیا، کار ایرانیان می‌دانند. می‌گویند «استون‌‌هنج» پنج‌هزار ساله انگلیس و زیگورات شش‌هزارساله «اور» در عراق را ایرانیان ساخته و چینیان و هندیان هم از اجداد ما ساخت‌وساز بناها را آموخته‌اند. برای آنکه سندی هم بر گفته‌های‌شان ضمیمه کنند، به داستان‌های اساطیری رجوع می‌کنند.

عده‌ای هم بنا به همین داستان‌ها، به دنبال دژها و قصرها و آتشکده‌های شگفت‌انگیز می‌گردند؛ مثلا در پی «باروی جم» یا «هفت‌کاخ کاووس»‌اند که بیماری و پلشتی را از انسان دور می‌کرده. یا به دنبال «گنجینه‌دژ»ی هستند که نگهبانانی عجیب داشته؛ سربازی آتشین پیکر بر بامش و شیری غران بر دروازه‌اش.

یا برای شخصیت‌های کهن داستان‌سرایی‌های تازه می‌کنند؛ اینکه کوروش بزرگ با موجودات فضایی دیدار داشته، دیوهایی بوده‌اند که بر پشت خود موشک‌هایی نصب می‌کردند و تختِ جمشیدشاه را به آسمان برده‌اند، غارهای شفابخشی وجود داشتند که ایرانیان باستان برای نیرومندی از آن بهره می‌بردند و جام جهان‌نمای «جم‌شاه» هم در اصل ماهواره‌ای بوده که توسط ایرانیان به مدار زمین فرستاده شده بود.

از این موارد که بگذریم، به داستان‌های شگفت‌انگیزی برمی‌خوریم درباره آن‌هایی که از تاریخ ایران باقی مانده و درباره‌شان پژوهش‌های علمی هم انجام شده؛ اشیاء و سازه‌هایی باستانی که به خودی خود اشگفت‌انگیزند و مهم جلوه دادن آن‌ها نیازی به قصه‌پردازی‌ها ندارد.

مثلاً درباره دولت‌شهر باستانی «شهرسوخته» که بقایای آن در جنوب «زابل» امروز باقی مانده. شهری متمدن که پیشرفت علمی شگفت‌انگیزی در زمان خود یعنی پنج‌هزار سال پیش داشته؛ پیدا شدن نخستین چشم مصنوعی جهان در آن و یافتن شواهدی از عمل جراحی جمجمه باعث شده تا نام این منطقه آوازه‌ای جهان شود. همین هم باعث شده تا عده‌ای درباره آن خیال‌پردازی‌ کنند که علت سوختن این شهر باستانی، غنی‌سازی اورانیوم در آن و منفجر شدن نیروگاه هسته‌ای‌اش بوده. در حالی که «شهرسوخته»، اصلا نسوخته، بلکه از خشکسالی و هجوم اقوام مجاور کم‌کم رو به ویرانی رفته. اگر هم این نام یعنی «شهرسوخته» را بر خود دارد، به دلیل گمانه‌های اولیه‌ای است که سال‌ها پیش درباره خاکسترهای به‌جامانده در اطرافش داده‌اند. «شهرسوخته» دولت‌شهری صنعتی بوده با روابط تجاری گسترده با شرق و غرب آن روزگار. تمدنی با اقتصادی شکوفا که چشم طمع هر دولتی را به خود جلب می‌کرد.

درست مثل «تخت‌جمشید» که بقایای باشکوه آن در حوالی «مرودشت» امروز قرار دارد. شهری که مأمن افسانه‌های بسیاری شده و در گذر از تاریخ حتی نام اصلی‌اش «پارسه» هم تغییر کرده، چراکه مردم آن را جایگاه تختی می‌دانستند که به گفته اسطوره‌های کهن «جمشیدشاه» بر آن می‌نشسته. حالا می‌دانیم که این شهر باستانی یکی از پایتخت‌های هخامنشیان بوده که در آتش سوخته و ویران شده. می‌دانیم که موجودات افسانه‌ای نقش شده بر آن، در افسانه‌های کهن نگهبان خدایان بوده‌اند نه موجوداتی واقعی و این شهر به دست معماران و صنعتگران و کارگرانی از سرتاسر دنیای آن روز ساخته شده نه به دست دیوان و موجودات فضایی. همچنان که اشیای «سیلک» کاشان و «فرغانه» خراسان هم آن‌طور که «اریش فون دنیکن» گفته، نقشی از موجودات فضایی‌ نیستند و به مراسمی آئینی اشاره دارند.

یا آتشکده «آذرگُشَسپ» در نزدیکی شهر «تکاب» که آن را به مرور «تخت سلیمان» نامیده‌اند. باقی‌مانده بنایی بزرگ و زیبا با دریاچه‌ای در کنارش که آن را متعلق به دوره ساسانیان دانسته‌اند. طبق شواهد تاریخی این آتشکده را رومیان تخریب کرده‌اند. از جمله افسانه‌هایی که درباره آن می‌گویند، وجود میدانی مغناطیسی در گنبد آن بوده تا سنگ‌های منجیق را که از سنگ کهربا بوده‌اند از خود دور کند. گرچه نه سنگ‌های منجنیق همیشه از کهربا بوده‌اند و نه گنبد حفاظی مغناطیسی داشته؛ مهم‌ترین گواهش هم ویرانی این بنا به دست سربازان «هراکلیوس» رومی است.

افسانه‌ها و قصه‌ها شاید برای برخی مهیج و دوست‌داشتنی باشد، اما به یک اثر تاریخی ارزش و اعتباری دروغین می‌دهند. اینکه صدها کارفرما و هزاران کارگر در یک سیستم اداری پیچیده در ۲۵۰۰ سال پیش توانسته‌اند مجموعه کاخ شگفت‌انگیزی چون «تخت‌جمشید» بسازند، یا آن‌سوترش در شرق ایران امروز پیش از به وجود امدن این سلسله بزرگ مردمانی بوده‌اند که برای یک زن با ابزار ساده آن روزگار چشم مصنوعی ساخته‌اند؛ آن‌قدر هیجان‌‌انگیز و زیبا هست که رویاها و افسانه‌ها را پس بزند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بیشتر ببینید:

نخستین مجلس تاریخ ایران / مهستان؛ مجلسی که شاه را عزل می‌کرد (فیلم) نخستین صدای یک زن از اعماق تاریخ ایران (فیلم) قصه شاه شهید / چه بر سر پادشاه باستانی ایران در میدان جنگ آمد؟ (فیلم) قصه مرد مرموز ساسانی / موبدی که همتراز شاهان شد (فیلم)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کلمات پانتومیم | 350 سوژه سخت ،راحت ،خنده دار +150ضرب المثل