گروی عشق


گروی عشق

همه فکر دلم در پس دیدار تو بود ، زین گهان ، جان و تنم در ره بیمار تو بود این جهان در گروی عشق به دیدار تو بود من ندانم که چه شد در پس کوچه شب ، دل در گروی عشق تو شد من ندانم که چه شد ، قلب منشاعر:امیر ضیغمی

همه فکر دلم در پس دیدار تو بود ، زین گهان ، جان و تنم در ره بیمار تو بود
این جهان در گروی عشق به دیدار تو بود

من ندانم که چه شد
در پس کوچه شب ، دل در گروی عشق تو شد

من ندانم که چه شد ، قلب من مشتاق به دیدار تو شد
جان و دلم ذکر تو شد

چون همین سال ، دگر میگذرد
چون به شب ، شب به سحر میگذرد
دل به تب در پس شب میگذرد ، جسم به لب در دل شب ، زین خاک قبر میگذرد

امیر ضیغمی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک