اعضا


اعضا

رنجیددل اززخم زبانی که شنیدگوش دیده به سرشکی به مددآمدپیش طعنه زده برپای زپاافتاده انگشت به دندان زدم ازکجی بختم اعضاهمه درگیرشده باطعنه پستی موگشت سپیدبسکه بخوردم غم واندوه ازخوابشاعر:علی صیدعلی وند.گیج

رنجیددل اززخم زبانی که شنیدگوش
دیده به سرشکی به مددآمدپیش
طعنه زده برپای زپاافتاده
انگشت به دندان زدم ازکجی بختم
اعضاهمه درگیرشده باطعنه پستی
موگشت سپیدبسکه بخوردم غم واندوه
ازخواب وخورافتاده ام وریه پرازآه
دربیخ گلوکرده کمین بغض سیاهی
حقاکه به حق گفت هدایت خوره وارست
آرام تراشد و خورد کل وجودت
پس هیچ مگوگیج خموش باش وبخورغم
چون داروی درد تو بود شیر کبوتر
علی صیدعلی وند(گیج)

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...