هجومِ گریه ها


هجومِ گریه ها

. دیشب هجومِ گریه ها رویِ سرم ریخت یک لشگرِ غم بی تو تویِ بسترم ریخت خلوت شدم مانند دشتی بی تو ای کوه بی شانه هایت تکیه گاهِ آخرم ریخت تنهاشدم تن لرزه های دست و خودکار ویرانه تر ازشاعر:فرزاد صفانژاد

.
دیشب هجومِ گریه ها رویِ سرم ریخت
یک لشگرِ غم بی تو تویِ بسترم ریخت

"خلوت شدم مانند دشتی بی تو ای کوه"
بی شانه هایت تکیه گاهِ آخرم ریخت

تنهاشدم تن لرزه های دست و خودکار
ویرانه تر از شهرِ بَـم در دفترم ریخت

من در تو گم بودم تو در من رِخنه کردی
کافر شدم اَمن یُجیبُ المَـضـطرم ریخت

پشتِ سَرت خون گریه کردم وقتِ رفتن
پشتِ سَرم شب ناله های مـادرم ریخت
..
.....

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دوبله خنده دار رضا شفیعی‌جم به زبان کُردی!/ ویدئو