شب بیداران

مردگان جای ما زنده هستند اینجا خانه هاشان آباد یادشان هرجا هست جامشان پر از می شمعشان روشن باد زنده ایم و با خود سر یک جام می چه جدل ها داریم پای منبر بودم یک شب سرد دی شیخ بر منبر و من پایشاعر:امین دارخال

مردگان جای ما
زنده هستند اینجا
خانه هاشان آباد
یادشان هرجا هست
جامشان پر از می
شمعشان روشن باد
زنده ایم و با خود
سر یک جام می
چه جدل ها داریم
پای منبر بودم
یک شب سرد دی
شیخ بر منبر و من
پای او حرف از می
از حرامش میگفت
از گناهش میگفت
در میان خطبه
در پرانتز گاهی
وعده می داد از او
دشمنان می را
باغهای انگور
رودهای شیرین
حوریان زیبا
مست بود از می او
چون شرابی تنها
جام‌های ذرین
جوبی از انگبین
می اگر آن شب بود
از کلامش مست بود
میخرامیدم من
ذهن خود را آن شب
که چرا می خواران
بر گنه می کوشند
در جهانی دیگر
عالمان می نوشند
فرق این می با آن
در کدام انگور است
در جهان آن شیخ
می و جام و ساقی
همه شیطان بودند
مانده بودم آن شب
که چرا بعد از مرگ
دشمنان می با
جامی از می بودند
دم رفتن پیری
با خود از می میگفت
رودها جاری باد
مستیم پاینده
جامها ذرین باد
باغهای انگور
سبزیش پاینده
آن جهان مال تو
این جهان از بنده
سالها می خوردن
بهتر است از آنکه
مال مردم خوردن
خوش ترم از رفتن
هرچه بود اینجا بود
چه شبی بود آن شب
شب بیداران بود

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!

شب بیداران

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته