«ممد نبودی ببینی...»


«ممد نبودی ببینی...»

متن حاضر یادداشت‌گونه‌ای است به قلم محمد عدیلی‌پور و تصویری از امین فلاحیان که در قالب گفت‌وگوی دو شخصیت خیالی به حال و روز امروز خرمشهر اشاره دارد.

شایدُم فقط اسمشو آزادی نهادن.

یا فقط شهرش باقی مونده و خُرَمِش هنو آزاد نشده.

هنو اسیره... . هنو تو شرجیاش، صدای گلوله و خمپاره مونده، اوقد مونده که زنگ زده.

ها... چرا که نه، وقتی هنو صداشون ویلونه تو شرجی.

زنگُم می‌زنه... می‌گی نمی‌زنه؟

باش... پاشو. مرد باش بریم خرمشهر.

خوب سِیلِش کن.

ببین ایی همو صورته یا با سیلی سرخه؟

شایدُم سرخیِ سربه... .

هر چی که هس، دیگه خرمشهر نیس.

ولک دیگه حتی کسی از جاده خرمشهر نمی‌ره خرمشهر.

اول می‌رن آبادان بعد می‌رن خرمشهر.

حتی دیگه جادهَ‌م نداره.

مو می‌گُم خرمشهر آزاد شده، ولی آباد نشده.

اگه شده بود، هنو سوراخ سوراخِ گلوله نبود...!

"ممد... کوکام، بعد ۳۸ سال، هنو جا گلوله‌هایی که فرستادن سمتت رو دیواره... .

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه خوزستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بیوگرافی نسرین جواد زاده زیباترین بازیگر ایرانی / در جذابیت تک است + عکس شوهرش