quot; کشور من ایران بخش 6 quot;


 quot; کشور من ایران بخش 6 quot;

کشور ما ایران بخش6 تشکیل دولت عراق و شام(، 662میلادی-750) 41-142هجری قمری در ایران و، عراق و ، مصر تا شام عرب گسترده کرد ، نیرو و، حٌکّام به روم و ، مصر و، لیبی ، الجزایر حکومت سلطه پیدا کرد و ، شاعر:سید مقتدی هاشمی پرست

کشور ما ایران بخش6

تشکیل دولت عراق و شام(، 662میلادی-750) 41-142هجری قمری

در ایران و، عراق و ، مصر تا شام
عرب گسترده کرد ، نیرو و، حٌکّام
به روم و ، مصر و، لیبی ، الجزایر
حکومت سلطه پیدا کرد و ، دایر!
اگرچه ، آندلس رفت تا فرانسه
قساوت عرضه کرد و ،رنجِ خا صه !

درونِ سر زمین و ، مٌلکِ ایران
سکوتی بود در بینِ دلیران
درونِ کشورِ ایران ، دو خط بود
ز دشمن منزوی ، یا رویِ خط بود
گروه رویِ خط از ظلمِ پیشین
امید ی داشت تا کاری کند دین!
گروهِ منزوی ، هر گز نمی یا فت
ز وحشی ، فهم و درک وعدل و انصاف
لذا دشمن ، نکرده رخنه هر جا
نشد وارد شود هر نقطه یک جا

به گرگان و ، به گیلان و ، دماوند
نشد از کوه آیند دشمنان ، چند
به مکران و ،سیستان و ، صحاری
نشد اعراب ، دست آرند مالی
هزاران کشته داد ه ، زخمِ کاری
شد ند مدفون در کوه و صحاری
و لیکن تیسفون و ، غربِ ایران
زِ ظلمِ آلِ امیه ، گشت ویران
خلیفه مستقر در شام و بغداد
به هر جا ،هر کسی ، باید کند یاد
خلیفه در زمین چون انبیا شد
مقدس گشت و ، هم تایِ خدا شد
به انگارش ، ولی بود و ، ولایت
خدا بخشیده بر او ، این کفایت
کسی توهین کند باید بمیرد
مبادا دیگری قدرت بگیرد
به هر شهر و دیارِ مٌلکِ ایران
خلیفه برگزید ، فردی ز یاران
به منبر ،مدرسه،هر کویِ و برزن
بگوید مدحِ او هر مرد و هر زن

ازِ آن رو معاویهّ شد حا کم شام !
حکومت دست عثمان بود و ،هم گام
که هر دو کاتب وحی اند و نا می
به جنگ رومیان بود ند زما نی
وی و، فرزند و ، اعقابش حبیب اند
به فکرِ اخذ قدرت از رقیب اند
عنادی با عمو زاده بر افروخت
در این آتش مسلما نان همه سوخت

لذا، ،او با علی بیعت ، نیاراست
پس از قتل علی هر جا ، بپا خاست
حسن هم گرچه بیعت را پذیرفت
حسین هر گز نشد با ظالمان جفت
چو فرزندش یزید آمد به میدان
به هم زد پرده ها ، از راهِ طغیان
تصور داشت قدرت حق آ نهاست
عناد مدعی کفر است و ،پیداست!
مصصمم شد کٌشد هر دشمن سخت
نوه عم پدر ، دست آوَرد تخت
به سال شصت و یک ، در کربلا بود
که قدرت بر تر از دین خدا بود

حسین ابن علی ایستا دگی کرد
رهاند دینِ حق مردانگی کرد
اگر چه جانِ خود ها ، را فدا کرد
رهِ دینِ غلط را برملا کرد

گروهِ پیروان ، راهش ستودند
ره ِ ظلم و ستم را در زدودند
جد ا سازند قدرت ، از خلیفه
به فکرِ چاره و، هر راه و ، شیوه
رهند از دستِ اولادِ امیه
شدند یا رِ رقیب و : نام شیعه
شد این فرصت برایِ هر مبارز
جدا گردد زِ سلطه ، هست بارز!
خلیفه، بس ، قسی قلب و ، جَلَب بود
به ظاهر مذهبی ، فکرِ طرب بود

چو عبداله و ،مختار ،آمدند پیش
کمک کردند مردم در پیِ خویش
که نسلِ هاشم و پیغمبر آید
زِ اولادِ علی کس سر بر آ رد
به فرمان حنیفه شورش انداخت
به یاران یزید و دشمنان تاخت
به سال شصت و شش در جنگ میدان
ز دنیا رفت و اوضاع گشت ویران
رهند ایرانیان ، از ظلم اعراب
تشکل داده شد شیعه از این با ب
ولی عبدالملک پیروز میدان
خلیفه شد عراق و ، شام و ، ایران
چوحجاج ، اِ بن یوسف گشت والی
به ایران و ، عراق و ، آن حوالی

بکشت هرکس زِ اولاد علی را
درونِ شورشی ، با هر یلی را
خودی نامید هرکس را عرب بود
تمام فکر او عیش زو ، طرب بود
چووحشی بو د و جلاد و بشر کش
نشد یارا کسی ، دستی زَند پشت

چهار ده تن شد ند حکام داعش
نشد ایرانیان یابند سازش
زِ مروان و ، ولید و آن سلیمان
فقط عبدالعزیز ست چون مسلمان
هشام عبدالملک هم رفت با حَرب
بساط قدرتی گسترد در غرب
وآخر حاکمِ آن ، بود " مروان"
که پایا ن آمدعمرش تحتِ فرمان

به سالِ هفت صد و پنجاهِ میلا د
ابو مسلم ، زِ پا انداخت بنیاد
که او مردی است در ملکِ خراسا ن
خلیفه همرهش از او هراسان
مبادا فکر او ایران رهایی است
اگر شورش کند راهش جدایی است

حکومت عباسیان(750-1258 میلادی)


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ اگر پرسیان یارو هاله محمد محمدی