شاید ۱۴ خرداد برای جوانانی که انقلاب و در ادامه آن دهه ۶۰ را درک نکردهاند آشنا نباشد؛ برای آگاهی از آن روزها سراغ چند تن از فعالان فرهنگی و انقلابی قزوین رفتیم که از آن روزهای کشور و قزوین بیشتر بدانیم.
محمدحسین شفیعیها، از فعالان انقلابی قزوین که آن روزها در یکی از دانشگاههای تهران مشغول به تحصیل بوده است، از ۱۴ خرداد ۶۸ اینطور میگوید: من در سال ۶۸ دانشجو بودم و روز چهاردهم خرداد در دانشگاه بودم که ساعت ۷ صبح اعلام شد امام رحلت کردند، در مسیر دانشگاه بودم؛ با ورود به محوطه دانشگاه مشخص بود که حزن و اندوه بر فضا سایه افکنده و عملاً دانشگاه تعطیل شده بود.
وی اضافه میکند: محبت بین مردم و امام بسیار تنگاتنگ و صمیمانه بود و مردم چنین تلقی میکردند که هیچگاه امام آنان را ترک نخواهد کرد؛ شاید بتوان نمونه تاریخی آن را در صدر اسلام هم ببینیم به این گونه رفتار پیامبر (ص) با مردم چنان بود که آنها تلقی میکردند پیامبر (ص) ماندگار است تا جایی که خداوند در قرآن کریم اشاره دارد که پیامبر هم مانند سایر مردم است.
سید احمد نصری از فعالان انقلابی قزوین که سال ۶۸ در اهواز سکونت داشته است، میگوید: در اردیبهشت ۶۸ امام تحت مراقبتهای ویژه قرا داشتند و ما اخبار را از طریق رسانه ملی دریافت میکردیم؛ آن سال در دانشگاه نفت آبادان فعالیت داشتم صبح ۱۴ خرداد در دانشگاه نفت آبادان بودم؛ از رئیس، معاونین و اساتید گرفته تا دانشجویان کسی نمیتوانست غم امام را تحمل کند و حتی نمیتوانستند با هم صحبت کنند.
وی توضیح میدهد: عزاداری مردم برای امام با همه عزاداریها تفاوت داشت وقتی شما در مجالس ختم شرکت میکنید بستگان درجهیک گریه میکنند ولی در مورد امام همه گریه و بیتابی میکردند؛ عزاداری در اهواز با شهرهای دیگر متفاوت است در دزفول و شوشتر خانمها دستههای سینهزنی و عزاداری راه میاندازند که در رحلت امام نیز دستههای عزاداری زنان در خیابانها به راه افتاد. در آن روزها مانند روز عاشورا دستههای عزاداری بیرون آمدند البته بهغیراز آن، مراسمهای مختلف عزاداری در مساجد اهواز نیز برگزار شد.
پس از رحلت امام تا ۲ هفته غذا نخوردم
طاهره بیگم سیدی از بانوان فعال فرهنگی قزوین میگوید: آن روزها پایه دوازدهم تحصیل میکردم و روز چهاردهم خرداد امتحان شیمی داشتم ولی صبح چهاردهم را با خبر غمانگیزی آغاز کردیم و هنوز هم وقتی یادمان میآید داغمان تازه میشود چون با آن خبر زخمی کاری بر قلبهای ما وارد شد.
وی ادامه میدهد: ساعت ۷ صبح اخبار تلویزیون خبر فوت امام خمینی (ره) را اعلام کرد؛ پدرم بر سرش زد و گفت بیدار شوید امام رحلت کردند. مردم به خیابان ریختند چون همه عزیز خود را از دست داده بودند.
این فعال فرهنگی تصریح میکند: به خاطر دارم تا ۲ هفته غذا نخوردم؛ صداوسیما شبکههای محدودی داشت و پوشش خبری کامل نبود و نمیتوانست حجم مصیبت و عزای مردم را نمایش دهد، رادیو موفقتر از تلویزیون اطلاعرسانی میکرد برای همین رادیو را از گوشم جدا نمیکردم.
سیدی بیان میکند: فکر میکردم مگر در زندگی اتفاقی از این عمیقتر و جدیتر برای کسی به وجود میآید؟! آن روزها همه صاحبعزا بودند؛ برخی در مسجد نبی (ص) و برخی در خیابان عزاداری میکردند، همه درب خانههایشان را پارچه سیاه کشیده بودند.
سیدی اشاره میکند: تردیدی در ولایت و رهبری امام نداشتیم و هنگامیکه مردم شعار «روح منی خمینی، بتشکنی خمینی» را مطرح میکردند این شعار را از دلوجان میگفتند؛ آن روزها فکر نمیکردیم امام از دنیا بروند فکر میکردیم امام ابدی است.
این بانو با بیان اینکه علاقه به امام زیاد و به همان اندازه هم داغ از دست دادن امام سنگین بود، تصریح میکند: سه روز طول کشید تا پیکر امام خمینی (ره) تدفین شود و وقتیکه پیکر امام برای وداع در مصلی قرار دادهشده همه مردم در مصلی حضور داشتند و شمع روشن کرده و پیش از دفن پیکر شب غریب برای امام گرفته بودند. به یاد دارم تا یک هفته مصلی میرفتیم و برای امام مراسمهای مانند هفتم و غیره میگرفتیم.
به گزارش ایسنا، در تشییع سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی عظمت تشییع با حضور نسل جدید انقلاب رقم خورد نسل جدید انقلاب متوجه عظمت تشییع معمار کبیر انقلاب شدند. اما شاید باز هم نتوانیم ناراحتی این دو غم را با هم مقایسه کنیم چون در رحلت امام نگرانی مردم دو موضوع فقدان امام و رهبری انقلاب بود.
شفیعیها میگوید: در قزوین هم فضای غمباری در شهر حاکم بود و تجمعی در مسجدالنبی (ص) برگزار شد و هدایتهای مرحوم آیتالله باریکبین در آن روزها بسیار اثربخش بود و بر این امر تأکید داشتند که خبرگان تصمیم منطقی و لازم را برای ادامه هدایت و رهبری انقلاب خواهند گرفت.
وی بیان میکند: آن روزها استکبار بسیار بر این امر تمرکز کرده بود که با فوت امام خمینی (ره) کار انقلاب تمام میشود و دوستداران انقلاب نگران این امر بودند، درنهایت عصر چهاردهم خرداد ۶۸ آیتالله خامنهای به عنوان رهبر انقلاب انتخاب شدند.
انتخاب آیتالله خامنهای مرهمی بر زخم مردم بود
شفیعیها عنوان میکند: انتخاب آیتالله خامنهای مرهمی بر زخم مردم در آن روزها بود و مانند آبی که بر آتش بریزد دغدغه از بین رفت و مردم با خیال راحت به سوگواری و عزاداری پرداختند.
وی اشاره میکند: شدت علاقهمندی و وابستگی مردم به امام را میتوان در فیلمهای باقیمانده از آن روزها مشاهده کرد وقتی پیکر امام در مصلی قرار داده شد مردم در کنار پیکر به عزاداری پرداختند و درنهایت بزرگترین تشییع قرن در سال ۶۸ اتفاق افتاد که جمعیت از مصلی تا بهشتزهرا تداوم داشت و فشردگی در تشییع امام بسیار بود.
این فعال فرهنگی خاطرنشان میکند: امام شاگردان خود را چنان تربیت کردند که یکی از این شاگردان توانست رهبری انقلاب را بر دست بگیرد؛ بر اساس روایتهای متواتری که مطرحشده و نقل به مضمون عرض میکنم امام در زمان حیاتشان در پاسخ به نگرانیها میفرمودند نگران نباشید در میان شما کسانی هستند که میتوانند رهبری کنند ازجمله آیتالله خامنهای.
وی میگوید: آنچه مهم است و میتوان بر آن تکیه کرد و تحلیل ارائه داد این است که امام در رهبری و پدیداری انقلاب چنان صفا و خلوصی داشتند که خداوند متعال به این نیت ایشان برکت داد و هنوز بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال، طراوت و تازگی انقلاب را حس میکنیم.
سیدی با اشاره به اینکه از دست دادن امام روزهای سختی بود، میگوید: همه مردم میخواستند کاری انجام دهند که آبی بر داغ خود بریزند که انتخاب و استقرار مقام معظم رهبری آبی بر آتش داغ امام بود و وقتی امام تشییع و رهبر مستقر شدند سکینه و آرامشی بر قلبها حاکم شد.
این بانوی فرهنگی اشاره میکند: انقلاب را بدون امام تصور نمیکردیم و امروز باید قدر مقام معظم رهبری که یادگار به حق و جانشین خلف امام است را بدانیم، رهبر معظم انقلاب کسی است که هر سال در سالگرد امام خمینی (ره) اندیشههای امام و شاخصههای رهبری ایشان را بازخوانی میکنند؛ باید گوشمان به ایشان باشد و راه امام و انقلاب را ادامه دهیم.
به گزارش ایسنا، راه، هدف و آرمانهای امام خمینی(ره) ادامه دارد، باید اندیشههای امام راحل برای نسل جوان بازگو شود و بنابر فرمایش معمار کبیر انقلاب باید پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به مملکت آسیبی نرسد؛ اینک نوبت نسل سومیها و چهارمیهای انقلاب است که راه امام و شهدا را ادامه دهیم.
انتهای پیام