متن و جملات عاشقانه بلند برای همسر عزیز
کاش میشد سهم من از با تو بودن تنها آرامش و عشق باشد نه دلتنگی و انتظار …
هر گاه نیستی و دلتنگ توام، نامت را در دلم زمزمه میکنم، اینگونه است که آرام میشوم
دلم به سوی آسمان دلتنگی پر میکشد، درد دل میکند با خاطرههایت، تکرار میکند حرفهایت را
نه عزیزم
این روزها میگذرد، آسمان تاریک امشب جایش را به روشنی فردا میدهد
هیچگاه آن عشقی که در قلبم نسبت به تو دارم تمام نمیشود، تمام نمیشود هیچگاه آن احساسی که به تو دارم
هر چه دوست داری از من بخواه جز فراموش کردنت،
آنقدر عاشقت میمانم تا برگردی …
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد، عشق ما نیز آرام میگذرد
و تویی سرچشمه زلال این دل، ساعت عشق ما تمام لحظههای زندگی است
ثانیههایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
مهربانی و محبتهایت
وفاداری و عشق این روزهایت
امیدی است برای خوشبختی فردایت
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند
مثل یک گل به پاکی چشمهایت
به وسعت دنیای بیهمتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی
امواجی از یاد تو را میخواهم
در دریای خاطرههای به یادماندنی
هم زبان، ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانهام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت
که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را
و چه عاشقانه گرفتهایم دستهای یکدیگر را
گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همه دنیا فریاد عشق ما را شنیده است
هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است
چقدر قلبت زیباست …
چه بی انتهاست قصر عشق تو و من
چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم
در کنار تو،
و از همه کس عزیزتر
متن رمانتیک و احساسی بلند برای همسر
آرامش
میتونه یک جور عَطرِ خاص باشه
که وقتی کنارِت میشینه بوش میپیچه توی بینیت و سَر مَستِت میکنه …
آرامش
میتونه لبخند رو لباش باشه
که وقتی بهش غر میزنی بهت میزنه
یا لبایی که ” من کنارِتم ” رو توی گوشِت زمزمه میکنه …
میتونه یک جُفت پا باشه
که وقت خستگیات سَرِت رو بزاری روشون
یا یک جُفت دست که بره بینِ خَرمَنِ موهاتُ گُم بشه …
آرامش
میتونه یک جُفت چِشم باشه
که با مهربونی بهت خیره میشه
پرسه زدن توی همین کوچه پس کوچههایی که عام و نَچَسب به نظر میان
و یه دنیای دیگهست یه دنیا که میشه آرامشِ زندگی
آدم به تنهایی هم میتونه آرامش داشته باشه، اما زندگی با عشق
یک جور غیر قابلِ توصیفی شیرین میشه …
یک جور غیر قابل توصیفی زیباتر به نظر میاد …
یک جور غیر قابل توصیفی همه چیز بوی زندگی به خودش میگیره …
یک جور غیر قابل توصیفی امید تو دلت خونه میکنه …
یک جور غیر قابل توصیفی پر از طراوت و شادابی میشه …
میفهمی که چی میگم؟
بی انتهاترین عشق من
نازنینم
میدانستم میآیی و من چشم به راه آمدنت بودم
با فرشی از مخمل گلها و قلبی سرشار از شوق
آمدی و چه خوش بود آمدنت
و چه بیرنگ شد انتظار در نگاه زیبای تو
سرشار از بهانه با تو بودن شدم
کاش میشد بهانهها را پاسخی شایسته داد
کاش نگاه دل فریب تو ماندگار و همیشگی بود
و من
سالها از تپش قبلم برای تو پر توان میشدم
با این همه قدر دان تک تک لحظههای با تو بودنم
حتی اگر شایستگی ماندن در کنارت را نداشته باشم
و سالها خاطرم از حضور روشن تو پر نور خواهد بود
و همچنان جاده از عطر حضور تو تا بیانتها معطر
لحظههای با تو بودن زیبا و فراموش ناشدنی است
و من میخواهم تا باز زیباترین لحظهها را با تو تجربه کنم
بیانتهاترین عشق من دوستت دارم
متن زیبای عاشقانه برای همسر و عشق زندگی
تا تمام قواعد این دنیا و قصههایش را بهم بزنیم …
میخواهم قصه ما با یکی بود یکی نبود شروع شود،
اما با یکی بود و دیگری تا ابد کنارش ماند به پایان برسد
میخواهم کلاغ قصه من و تو، انتهای داستان به خانهاش برسد
اصلا میخواهم جوری عاشق هم باشیم که از این به بعد قصه لیلی و مجنون را فراموش کنند
و از من و تو برای عاشقی یاد کنند …
من تو را میخواهم
و همین سادهترین قصه یک انسان است
تو مرا میخوانی
من تو را نابترین شعر زمان میدانم
و تو هم میدانی
تا ابد در دل من میمانی
زیباترین شخصیت قصه عاشقی من …
دوستت دارم
با تو میآیم، میآیم به هر جا که بروی، با تو میروم، میروم هر جا که بروی …
نیست جایی که بی تو باشم، نیست هوایی که بی تو نفس کشیده باشم
نیست یادی در قلبم جز یاد تو، نیست مهری در وجودم جز مهر تو
نیست جایی بی عطر نفسهای تو، نیست راهی بی یاد نگاه تو
همه جا خاطره، همه جا عشق، همه جا عطر حضور تو
چشمانم هنوز غرق نگاه زیبای تواند
همه جا با توام، آنجا و اینجا در قلبم، اینجا و آنجا در قلبت،
که چقدر هم تو مرا دوست داری، هم من دیوانه توام …
چه خوب میفهمی در دلم چه میگذرد، چه خوب معنا میکنی نگاهم را،
همه جا با توام، تو اینجا همیشه در قلبمی و من همه جا کنار توام
وقتی تو باشی زندگی برایم زیباست عاشقی برایم با معناست
وقتی تو باشی قلبم بی آرزوست
وقتی تو عزیز دلم باشی، همدمم باشی، سر پناهم باشی،
وقتی تو گل من باشی، باغچه خشک قلبم بهاری میشود
وقتی تو عشق من باشی این چشمها برای دیدن تو بی قرار و بی تاب میشود
وقتی تو باشی؛ من نیز هستم، زیرا تو درون قلبم هستی
وقتی تو باشی، وقتی تو همه زندگیم باشی، این دل فدای قلب مهربانت میشود
پس با من باش
تو باش عزیز دلم، باش عشقم، باش تا دنیا برایمان بهشت همیشگی شود
باش تا طوفان وجودم در کنارت آرام بگیرد
دمی کنارم بنشین تا گذر عمرم متوقف شود
تو هستی، برای من هستی تا آخرش
جمله های کوتاه عاشقانه زیبا برای همسر
من این پریشانی را دوست دارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم
گذشت و دلم عاشق شد، بیشتر گذشت و دلم دیوانهات شد
چه بگویم از دلم، چه بگویم از این روزها، هر چه بگویم، این تکرار لحظههای با تو بودن را دوست دارم
بیقرارم، ساختم با دوریات، نشستم به انتظار آمدنت، من این انتظارها و بیقراریها را دوست دارم
چون تو را دارم، چون به عشق تو بیقرارم، به عشق تو اینجا مثل یک پرنده گرفتارم
من این بی محبتیهایت را دوست دارم، هر چه عذابم دهی، من آزار و اذیتهایت را دوست دارم
هر چه با دلم بازی کنی، من این بازی را دوست دارم
مرا در به در کوچه پس کوچههای دلت کردی، من این در به دری را دوست دارم
مرا نترسان از رفتنت، مرا نرجان از شکستنت، بهانه هم بگیری برایم، بهانههایت را دوست دارم
من این اشکهایی که میریزد از چشمانم را دوست دارم، آن نگاههای سردت را دوست دارم
تو یک سو باشی و تمام غمهای دنیا هم همان سو، من تو را با تمام غمهایت دوست دارم
هر چه بگویی دوست دارم، هر چه باشی دوست دارم، من تو را دوستت دارم
من این شب زندهداری را دوست دارم
اگر با تو بودن خطاست و من گناهکار، من گناه کردن را با تو دوست دارم …
روزهای زندگیام گرم میگذرد با تو، به گرمای لحظههایی که تو در آغوشمی
با تو گرم هستم و نمیسوزد عشقمان، ای خورشید خاموش نشدنی
همچو یک رود که آرام میگذرد، عشق ما نیز آرام میگذرد
و تویی سرچشمه زلال این دل
ساعت عشقمان تمام لحظههای زندگیست،
ثانیههایی که پر از عطر و بوی عاشقیست
ای جان من، مهربانی و محبتهایت، وفاداری و عشق این روزهایت، امیدی است برای خوشبختی فردایت…
میدانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماند،
مثل یک گل به پاکی چشمهایت، به وسعت دنیای بی همتایت
هوای تو را میخواهم در این حال دلتنگی،
امواجی از یاد تو را میخواهم
در دریای خاطرههای به یادماندنی، همنفسمی…
ای که با تو یک نفس عاشقم، همزبانمی…
ای که با تو یک صدا برایت احساسات عاشقانهام را میگویم
حرفی نمانده جز سکوت بین من و چشمانت
که در این سکوت میتوان یک دنیا عشق را خواند
چه با شوق میخوانم چشمانت را
و چه عاشقانه گرفتهایم دستهای هم را
گفتی دستهایم گرم است،
گفتم عزیزم این چشمهای تو است که مرا به آتش کشیده است
همهی دنیا فریاد عشق ما را شنیده است،
هنوز هم نگاهم به نگاهت دوخته است،
چقدر قلبت زیباست…
چه بیانتهاست قصر عشق تو و من
چه خوشبختم از اینکه اینجا هستم،
در کنار تو، تویی که برایم از همه چیز بالاتری
و از همه کس عزیزتر…
❤❤❤
متن رمانتیک زیبا برای عشق زندگی
اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشیدن،
عاشق شدن،
فارغ شدن،
فحش دادن….
اونقدر آدمها قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن..
اونقدر آدمها قبل من و تو به گذشتشون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن..
حالا کجان؟
رها کن رفیق…
رها کن بره…
در گذر از جاده ی زندگی آموختم
کسانی را که بیشتر دوست میداری ،
زودتر از دست می دهی …
آلبرکامو
❤❤❤
بگویم؛من کمی بیشتر…
بگویی؛ نیم ساعت دیگر زیر افرای بلندِ سرکوچه تان منتظرم…
بگویم؛ تا نیم ساعت دیگر مواظب خودت باش…
بگویی؛ تو هم…
نه جانم،نه!!
دیگر با زنگ خوردن هیچ تلفنی قلبم در دهانم نمی آید،
دست و پایم نمی لرزد،
گونه هایم گل نمی اندازد،
فقط چشمانم نم می کشند …
چند سال و اندیست که زنگ تلفن برایم زنگ هشداریست که فلانی،
آن طرف خط کسی نیست که تا صدایت را نشنود خوابش نمیبرد،
تا حالت را نپرسد آرام نمی گیرد،
تا …
زنگ هشداریست که فلانی، خیلی وقت است شماره ات از دفترچه ی ذهنش پاک شده است…
ریحان دال
❤❤❤
دیگر گوش به زنگ هیچ تلفنی نیستم وقتی قرار نیست صدایِ نفس های تو در گوشم بپیچد و طبق قرارمان من اول بگویم سلام
تو بگویی؛ به روی ماهت!!
بگویم؛ خوبی؟
بگویی؛ حالِ من بسته به احوالِ توست…
بگویم؛ خوبم!
بگویی؛ پس من یک قدم آن طرف تر از خوبی ایستاده ام..
یا که نه بر حسب اتفاق بگویم؛
کمی ناخوش احوالم…
بگویی؛ مگر من مرده ام که احوالِ تو خوش نیست و من یادم برود بد بودنِ حالم را…
یا که به رسم عادتِ همیشگی ات بی هوا بگویی دوستت دارم،
کیلو کیلو قند در دلم آب شود و بگویم من هم…
بگویی؛ میمیرم برایت!!
لبم را گاز بگیرم،
بگویم؛من هم…
بگویی؛ دلم برایت تنگ شده!!
❤❤❤
متن های طولانی و رمانتیک برای همسر
به رسمِ “رفاقت” برایت دعاهای خوب می کنم ؛
دعا می کنم لبخندهایت از تهِ دل باشد ، و غصه هایت سطحی و زود گذر
دعا می کنم مسیرِ موفقیتت هموار باشد و انگیزه های صعود و پروازت ، بسیار …
دعا می کنم هرگز در پیچ و تابِ زمانه ، بی پناه نباشی ،
هرگز دلت نگیرد ،
و چشم های روشنت ، هیچ زمانی خیس و اشک آلود نباشد !
دعا می کنم عاشقِ کسی باشی ؛
که عاشقت باشد ،
و کسانی کنارت باشند ؛
که تو را می فهمند و هوای دلت را دارند …
من خوشبختی ات را ، شادی ات را ، آرامشت را ؛
من آرزوهای زیبای تو را آرزو می کنم …
آرزو می کنم به معنای واقعی “زندگی کنی” …
نرگس صرافیان طوفان
❤❤❤
ببین، بیا بریم از کنار کلیسای وانک راه بیفتیم، آروم آروم راه بریم کنار رودخونه، مست بشیم از عطر تاریخ و کاشی و معاشقه و غزل. بگردیم دور میدون اصلی چالوس، ببرمت جلوی بیمارستانی که توش به دنیا اومدم برات داستان تولدمو وسط سفر خونوادم تعریف کنم غش غش بخندی. بریم یزد، جلوی مسجد جامع ببوسمت، اون پیرمرد مهربونه برامون اسفند دود کنه. بریم اردبیل، تو مقبره شیخ صفی گریه کنیم برای آغشتگی خون و دین. بریم آبادان، با بچه های شط برقصیم، لنج سواری کنیم و من تو رو به اقیانوس نشون بدم و بگم هوی، ببین پری دریایی منو… بریم نوشهر، آتیش روشن کنیم نزدیک دکه مجید، نوشابه شیشه ای بخوریم، مست بشیم از بودن هم، دراز بکشیم روی شن های خنک اردیبهشت و حرف بزنیم و کم کم صبح بشه.
بریم چمخاله، صبح زود بیدارت کنم بغل دریا راه بریم و تو بهشت رو از نزدیک ببینی. بریم بازار بزرگ تهران، با هم دیزی بخوریم تو قهوه خونه ناصر پشت نوروزخان، وسط چشمها و سیبیلها من ببوسمت و تو بخندی و شهر ذوق کنه از ذوق کردن ما. بریم لب خط، وایسیم بغل بچه های پایین ، واسه قطاری که رد میشه دست تکون بدیم و بوس بفرستیم. بریم شیراز، حافظیه و سعدیه رو بگردیم و تو برام غزل بخونی و من به تو نگاه کنم، غزل دلربا. بیا بریم هرکجای جهان که تو دوست داری.
بیا بریم. چیه این دوری ؟
حمید سلیمی
❤❤❤
من یک افراطی بی مرزم
از هر چیزی نهایتش را میخواهم
در هر چیزی غرق میشوم
افراطی دوستت دارم
باید افراطی مرا بخواهی
در نهایت عشق باید غرقم کنی
برای خواستنت نباید مرز بگذاری
مرا افراطی ببوس و در آغوشت غرقم کن
من چیزی از کم و یک ذره نمیفهمم
من یک افراطی بی مرزم
از خودت
بودنت
حضورت
حد نشانم نده
بگذار در نهایتت غرق شوم
❤❤❤
متن احساسی بلند و زیبا
بی انتها ترین عشق من
نازنینم سال هاست راه را برای آمدنت پر از عطر یاس کرده ام
می دانستم می آیی و من چشم به راه آمدنت بودم
با فرشی از مخمل گل ها و قلبی سرشار از شوق
آمدی و چه حوش بود آمدنت
و چه بی رنگ شد انتظار در نگاه زیبای تو
و من
سرشار از بهانه ی با تو بودن شدم
کاش می شد بهانه ها را پاسخی شایسته داد
کاش نگاه دل فریب تو ماندگار و همیشگی بود
و من
سال ها از تپش قبلم برای تو پر توان می شدم
با این همه قدر دان تک تک لحظه های با تو بودنم
حتی اگر شایستگی ماندن در کنارت را نداشته باشم
به خود می بالم که با تو بودن را هر چند اندک تجربه می کنم
و سال ها خاطرم از حضور روشن تو پر نور خواهد بود
و همچنان جاده از عطر حضور تو تا بی انتها معطر
بی انتها ترین عشق من دوستت دارم
❤❤❤
لحظه های بهاری
بهانه ی لحظه های بهاری من
لبخند پر طراوت توست
بهار تا وقتی برایم شور داشت
که تو را نداشتم
اکنون بهار من تویی
به خنده ای میهمانم کن
با من حرف بزن
با من حرف بزن
همین یک لحظه سکوتت برایم سال ها گذشت
شاید محو چشم هایت باشم
شاید حضورت تپش قلبم را تند و تند تر کند
اما صدایت آرامشش از جنس دیگریست
با من حرف بزن
صدایت،
شنیدنی ترین نغمه زندگی من است
نگاه تو
نگاه زیبایت دلنشین تر از هرکلامیست
مرا به نیم نگاهی میهمان کن
تا بی نیازترین باشم
پرواز با بال های فرشته
می خواهم بنویسم
از تو
از ذهن آشفته ام
از دلتنگی هایی که همدم لحظه لحظه هایم می شوند
روزگار غریبیست
اما نه به غریبی روزهایی که نیستی
و نبودنت
غریب می کند مرا با قلم
افکار می آیند و بی آنکه اسیر جوهر و ورق شوند
از ذهن خسته ام پر می کشند
در انتظارم …
می آیی فرشته ی من
آمدنت بال هایم را می گشاید
آسمانی که روزگاری دور از گام هایم بود
اکنون زیر پاهایم حس می کنم
من با همه ی وجود
افکار گریز پایم را در بند می کنم
چونانکه قلب من اسیر نگاهت شد