ساحل سانتا پولا


ساحل سانتا پولا

دشت می نوازد پرواز ابرها را خوب نگاه کن ماتیوس و حبابهایی که فرو میریزند میان چشم انداز گوتیک بارانی صومعه بلندای نور بالای صلیب آویخته تاحیات چشمک زند در سایه ی شکوفه های گیلاس خوب نگاهشاعر:کیان کاواندیش

دشت می نوازد پرواز ابرها را
خوب نگاه کن ماتیوس
و حبابهایی که فرو میریزند
میان چشم انداز گوتیک بارانی صومعه
بلندای نور بالای صلیب آویخته
تاحیات چشمک زند در سایه ی شکوفه های گیلاس
خوب نگاه کن ماتیوس
از میان شیشه رنگی پنجره
ساحلی که شیب دارد و میلی که گریز را بلعیده
بی عنوان هاله هایی را در می یابی
در ساحلی ابری سیم ششم سراسیمه می غلتد
و ماسه ای که نفس میکشد با جاپای کودکانه ی لطف
میخواهی عبور را پرده کنی بر سرمای اشتیاق
بخند ماتیوس
گزاره های نورانی پراکنده اند
صدای بادی که خفه میشود درون میخانه
میخندد می خواره تنهای همیشگی میز انتهایی
تا پیانوی کهنه ملودیِ ملوان را نغمه میکند
خیره شو ماتیوس
به نگاه گوزنی که بر بالای در آویخته اند
چوبها همه زبانی بلدند
حتی زبان میخواره ی تنهای همیشگی میز انتهایی را
برای نمایش "ماری و آلبرتا " قصه ای نمانده
"چگونه" با "اینگونه" وداع گفت در مراسم تشییع بایدها
خوب گوش کن ماتیوس
خوب نگاه کن..و بخند
برقص ماتیوس
سمورهای آبی شنا می آموزند از ترکه های شکسته
تا دشت بدهکار آب است
تا گیاه بی داستانِ شب نمی خوابد
کنار سفره ی نانِ تمامیت
رویا کفاره ی شب گردی کرم شب تاب است
رویای سی و دو بی فاصله



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


اولین واکنش منوچهر هادی به ویدئوی جنجالی یکتا ناصر