بی صدا شده
تارِ حنجره!
شکسته شده
قابِ پنجره!
آشفته شده
خوابِ عقربه!
ناگفته شده
راز تجربه!
بریده شده
نخِ رابطه!
آلوده شده
یخِ ضابطه!
بی صدا شده
حنجره ی پنجره!
آشفته شده
عقربه ی تجربه!
بریده شده
رابطه ی ضابطه!
حنجره بی پنجره!
عقربه بی تجربه!
رابطه بی ضابطه!
چه دردناک است
فقرِ جاذبه!
و چه هولناک است
سیلِ دافعه!
م - ح - فریاد
بهار نود و نه
تارِ حنجره!
شکسته شده
قابِ پنجره!
آشفته شده
خوابِ عقربه!
ناگفته شده
راز تجربه!
بریده شده
نخِ رابطه!
آلوده شده
یخِ ضابطه!
بی صدا شده
حنجره ی پنجره!
آشفته شده
عقربه ی تجربه!
بریده شده
رابطه ی ضابطه!
حنجره بی پنجره!
عقربه بی تجربه!
رابطه بی ضابطه!
چه دردناک است
فقرِ جاذبه!
و چه هولناک است
سیلِ دافعه!
م - ح - فریاد
بهار نود و نه