بس که هیهات هی دلم خورده
حالم اززندگی بهم خورده
در عجب مانده و پریشانم
این بلاها چرارقم خورده
روی دیوار سخت تنهایی
نقش بسیار از ستم خورده
از سلامت نپرس و نگو
زخم مشکوک بر تنم خورده
ای خداوند لاشریکن له
وحدهو وحده را صنم خورده
ماندنی هر که شددراین غوغا
از قضا جرعه ای جنم خورده
هر که آمد مدام می لافد
قرص من من منم منم خورده
بس که گفتند از همانندی
حالم از گفت شان بهم خورده
حالم اززندگی بهم خورده
در عجب مانده و پریشانم
این بلاها چرارقم خورده
روی دیوار سخت تنهایی
نقش بسیار از ستم خورده
از سلامت نپرس و نگو
زخم مشکوک بر تنم خورده
ای خداوند لاشریکن له
وحدهو وحده را صنم خورده
ماندنی هر که شددراین غوغا
از قضا جرعه ای جنم خورده
هر که آمد مدام می لافد
قرص من من منم منم خورده
بس که گفتند از همانندی
حالم از گفت شان بهم خورده