آخرین معبود


آخرین معبود

اونی که می دونی درد و بغل کرده تا آخر راه و با تو سفر کرده اونی که دنیا رو با تو خطر کرده من هستم و من تو آخرین معبود، تو آخرین عشقی این فصل پایان خانوم مو مشکی این فصل پایان تا آخرین نقطه ماشاعر:میارا نثر

اونی که می دونی درد و بغل کرده
تا آخر راه و با تو سفر کرده
اونی که دنیا رو با تو خطر کرده
من هستم و من

تو آخرین معبود، تو آخرین عشقی
این فصل پایان خانوم مو مشکی
این فصل پایان تا آخرین نقطه
ما با همیم و شب از پرده می افته

با تو جهنم هم از اعتبار افتاد
با تو نگاهم تو تصویر ماه افتاد
تو خط به خط من اسمت کلید واژست
این دفتر بی برگ با تو غزلوارست

از لای آغوشت عطر چی می پیچه
گرمای مردادی تو بهمن تیره
از داغ آغوشت شب شعله ور می شه
من داغ امید و غم بی خطر می شه

پایان ترس من از زندگی می شی
خورشید ناب من تو این شب وحشی
تاریخ قبل از تو یعنی توهم بود؟
حالا که اینجایی خانوم مو مشکی



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا