مرد به خاک افتاده...


مرد به خاک افتاده...

من به خاک افتادم و دیگر توان بار نیست طاقت نامهربانی با دل بیمار نیست هرچه فریادی برآوردم که این دل عاشق است ظاهراً گوشی بدهکار من غمخوار نیست سادگی کردم که عشقت فاش شد روی زمین تو مرا عفوشاعر:حمید قربانی

من به خاک افتادم و دیگر توان بار نیست
طاقت نامهربانی با دل بیمار نیست

هرچه فریادی برآوردم که این دل عاشق است
ظاهراً گوشی بدهکار من غمخوار نیست

سادگی کردم که عشقت فاش شد روی زمین
تو مرا عفو کن که این بخشندگی،ایثار نیست

گر پسندیدی مرا،منّت گذاری بر سرم
گر به عشقم تو نداری باوری اصرار نیست

من که صادق بودم و بی پرده گفتم عاشقم
تو بدان معشوق من،این عشق بر گفتار نیست


حمید قربانی آبان

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


معبد در میان ابرها و قدیمی ترین شهر آسمان خراش ها در جهان: تصاویر اماکن تاریخی در کشور...