زاده ی درد


زاده ی درد

زاده ی دردم خیمه ای از دردهای سربه مهر درفراموشکده خاک های جنوب فرزند ایران ازدفتر خاک آلود زمانه ی وحشی درونمایه ا ی به گل واژه ها به وحشی نیزارهابه باطلاق هوس بازان ویران دردم به کلکشاعر:علی ناصری


زاده ی دردم
خیمه ای از دردهای سربه مهر
درفراموشکده خاک های جنوب
فرزند ایران ازدفتر خاک آلود زمانه ی وحشی
درونمایه ا ی به گل واژه ها
به وحشی نیزارهابه باطلاق هوس بازان
ویران دردم به کلک رنگهای خنجری
در کوچه ی فراموشی،به نفس های آخرم
نقش یاران آسمانی ام؛که راه عشق از کوچه ی درد می گذرد
یادمان باشدخاکریزی به وسعت عشق
دری به غروب عاشورا، زینب واربه امتداد حسین
به لحظه ها ی عاشق ،مردی تنها
چون شب تنهایی علی، رنگ خدا
به بستر عشق ،سوز تنور، پژواک چاه به نخلستان وسوز دعا
چشم بارانی ام به دردعشق ، نه شکم بارگی
شعار برای دیگران وصداقت به سفره ی خود
فرزندان مرز آرش عشق را ساده هجا می کنند
دردشان صداقت ،راه شان مردی
بیاید کمی صادق باشیم با هم قدم بزنیم
در راه ولایت به کلام سیدعلی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


حال خوش کمند امیرسلیمانی /عکس