اثر بخشی معنا درمانی گروهی و دارو درمانی بر تحمل پریشانی و میزان مصرف مواد در افراد معتاد


اثر بخشی معنا درمانی گروهی و دارو درمانی بر تحمل پریشانی و میزان مصرف مواد در افراد معتاد

هدف از پژوهش حاضر اثر بخشی معنا درمانی گروهی و دارو درمانی بر تحمل پریشانی و میزان مصرف مواد در افراد معتاد بود.

اثر بخشی معنا درمانی گروهی و دارو درمانی بر تحمل پریشانی و میزان مصرف مواد در افراد معتاد
به گزارش میگنا فرشته احمد پور، کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت و درمانگر حوزه سوء مصرف مواد با راهنمایی دکتر علیرضا ملازاده، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و درمانگر پژوهشی با موضوع فوق را انجام دادند که چکیده ای از آنرا در زیر می خوانید:


مقدمه

اعتیاد به مواد مخدر به عنوان یکی از بزرگترین آسیب های اجتماعی و یکی از مهمترین معضلات جوامع کنونی دنیا مطرح است که معلول مشکلات و عوامل مختلف اجتماعی، روانشناختی و بیولوژیک است (ایساو ، 2008؛ به نقل از عزت پور، رحمانی و بیدارپور، 1397).

اعتیاد عبارت است از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آن ها با کم وکیف مشخص و در زمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می نماید، به عبارتی دیگر یعنی تداوم بخشیدن به مصرف مواد و عوامل مخدر درمانی عامیانه، غیرمعمول، دور از موازین علمی و معتاد کسی است که نیازمند و وابسته روانی –جسمانی به مواد و عوامل مخدر و عادات باشد که به منظور برآوردن آن بایستی از این مواد به طور مداوم و در فواصل مشخص استفاده کند (وایس و کوب ، 2014).

سوء مصرف مواد و شیوع آن یکی از اصلی ترین دغدغه های دستگاه های بهداشتی هر جامعه به شمار می رود. سالانه هزینه های زیادی صرف درمان افراد معتاد می شود و هزاران نفر بر اثر سوء مصرف مواد جان خود را از دست می دهند (انگرس، بولوگئورگیس و چو ، 2013). اعتیاد به عنوان یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم، یکی از معضلات بهداشتی، روانی و اجتماعی و نیز مهمترین عامل ایجاد کنندۀ رفتارهای پرخطراست (سهیلی، دهشیری و موسوی، 1394).


انجمن روانپزشکی آمریکا مطابق با پنجمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (2013) اختلال مصرف مواد را به عنوان مجموعه ای از نشانه های شناختی، رفتاری و فیزیولوژیکی تعریف می کند که نشان می دهد فرد با وجود مشکلات قابل ملاحظه مرتبط با مواد، مصرف مواد را ادامه می دهد.

با توجه به پایین رفتن سن اعتیاد و نیز هزینه های انسانی و مادی مبارزه با عرضه و توزیع مواد و عوارض جسمی و روانی و صرف وقت هزینه های زیاد و درصد کم موفقیت و عدم انگیزه معتادان برای بهبودی که صرفاً جهت رفع خماری اقدام به دریافت درمان دارویی می نمایند می توان گفت درمان معتادان نتیجه چندان مطلوبی در پی نداشته باشد. همچنین با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد 20/0 تا 90/0 معتادانی که تحت درمان دارویی قرار می گیرند، دچار عود می شوند(کمرزرین و همکاران، 2013). مرور مطالعات گذشته نشان می دهد، اثربخشی درمان های نگهدارندۀ دارویی بدون مداخله روانی اجتماعی، به علت تأکید صرفاً دارویی موفقیت چندانی نداشته باشد (روزان و همکاران، 2006). به نظر می رسد در مراکز بازپروری و کاهش آسیب به درمان های روانشناختی جهت تغییر نگرش سوء مصرف کنندگان مواد، بیشتر نیاز داته باشند، لذا ضرورت توجه به درمان های روانشناختی و غیردارویی بیش از پیش احساس می گردد (کمرزرین، زارع و بروکی میلان، 1391).


احتمالاً یکی از متغیرهایی که می تواند بازگشت و پیروی از درمان را در میان سوءمصرف کنندگان مواد پیش بینی نماید، تحمل پریشانی است. تحمل پریشانی به چگونگی پاسخ دهی افراد به عاطفه منفی گفته می شود که اطلاعات اضافی دیگری فراتر از آگاهی فرد از میزان عواطف منفی تجربه شده را شامل می شود. این رفتار پاسخ عاطفی سودمندی است که به عنوان توانایی شخص برای تحمل حالات درونی ناخوشایند تعریف شده است.

تحمل پریشانی به عنوان ظرفیت تجربه و تحمل کردن حالات روان شناختی منفی تعریف می شود. محققان معمولا تحمل پریشانی را به عنوان یک سازه فراهیجانی توصیف می کنند که دارای چهار خرده مقیاس تحمل، جذب، ارزیابی و تنظیم است (سیمونز و گاهر ، 2005).

پژوهش نشان داده که عدم تحمل پریشانی نقش مهمی در رشد و دوام مصرف مواد دارد (لیرو، زاولنسکی و برنستین ، 2010). افراد با تحمل بالای پریشانی قادر هستند حالات روانشناختی منفی را تحمل نمایند، در حالی که افراد با تحمل پایین پریشانی برای تسکین تجربیات آزار دهنده درونی گرایش دارند به رفتارهای جبرانی بپردازند(سیمونز و گاهر ، 2005). پژوهش ها نشان می دهند که سطوح بالای عدم تحمل پریشانی با سطوح بالای مصرف مواد خطر فزاینده ابتلا و رشد اختلالات مصرف مواد (ویوجانوویک، برنستین و لیتز ، 2011) و خطر فراینده عود مصرف مواد (کایزر و همکاران، 2012) ارتباط دارند.


یکی از روش های درمانی برای بهبود مشکلات روانی افراد معتاد معنادرمانی می باشد (خالدیان و همکاران، 1394). واس و ویتالی (2018) در مطالعه ای به اثرات درمان معنای بر استرس های روانی به صورت یک متاآنالیز پرداختند. تجزیه و تحلیل کلی نشان دهنده بهبود چشمگیر از ابتدا تا پس از درمان پیگیری بر استرس روانی وجود داشت.

معنادرمانی از نظر شکلی، به درمان هایی چون درمان آدلری نزدیک تر است. معنادرمانگران، با صراحت، به طور صمیمانه و قابل قبول درباره موضوعات فلسفی بحث می کنند و برای اینکه درمان جو را متقاعد سازند تا نگرشی آگاهانه تر و مسئولانه تر داشته باشدف به شیوه های مختلف از فن مواجهه استفاده می کنند، دلیل و برهان می آورند و از قانع سازی و استدلال استفاده می کنند (اسدی و همکاران، 1390).

معنادرمانی نقایص مربوط به پایه های غیرمتعارف چشم انداز بیمار نسبت به جهان را نمایان می سازد. هدف معنادرمانی تواناساختن بیماران برای کشف معنای منحصر به بفرد خودشان است.

معنادرمانی می کوشد تا حدود اختبارها و آزادی های بیمار را ترسیم کند و در شکستن چرخه های معیوب روان آزردگی مؤثر است.

معنادرمانی روشی از رویکرد وجودی است که زمینه فلسفی و نظری عالی برای کار گروهی فراهم می آورد (رضایی، رفاهی و احمدی خواه، 1391). این رویکرد انسان ها را وا می دارد، آن سوی مشکلات وقایع روزمره را ببینند. از نظر فرانکل (1963)، یکی از ریشه های آسیب پذیر بودن افراد، بی معنایی و بی هدفی آن ها است. جستجوی معنا و هدف، چیزی است که رسیدن به آن سبب کمال و شکوفایی شخصیت آدمی می شود و اختلال روانی را از میان بر می دارد (خالدیان، 1396).


روش تحقیق
نوع روش پژوهش آزمایشی با استفاده از یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش با گروه پیگیری بود. جامعه آماری شامل معتادان مرکز متادون درمانی ترک اعتیاد شهر تهران(کلینیک پردیس) در سال 97-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 مرد معتاد که نمره پایینی در تحمل پریشانی کسب کردند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل(20 نفر) و آزمایش(20 نفر) تقسیم شدند.

ابزار گردآوری اطلاعات
پرسشنامه تحمل آشفتگی یا پریشانی( DTS): پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS) یک شاخص خودسنجی تحمل پریشانی هیجانی است که توسط سیمونز و گاهر در سال ۲۰۰۵ ساخته شد.

پکیج آموزشی معنا درمانی(فرانکل، 1997): این پکیج در پژوهش خالدیان و محمدی فر(1394) با عنوان مقایسه اثر بخشی دو درمان گروهی شناختی-رفتاری و معنادرمانی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در افراد معتاد به مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفته است.

روش تحقیق
شرکت کنندگان گروه آزمایش که نمرات پایینی در پرسشنامه تحمل پریشانی بدست آورد(پیش آزمون) به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان معنادرمانی و همزمان تحت درمان با متادون با مصرف میانگین 10 تا 20 سی سی شربت متادون بر اساس نوع ماده مصرفی، مدت زمان مصرف و مقدار مصرف بر اساس نظر پزشک مربوطه تحت درمان قرار گرفت. گروه کنترل فقط تحت درمان دارو قرار گرفته و درمان روانشناختی(معنادرمانی) را دریافت نکردند. بعد از اتمام درمان پرسشنامه تحمل پریشانی به عنوان پس آزمون اجرا شد.

بحث و نتیجه گیری
در تبیین این یافته می توان گفت که معنا درمانی با بازنگری در تعریف رنج و سختی باعث می شود که فرد در مواجهه با سختی ها و چالش های زندگی درصدد یافتن معنایی هستی بخش بوده و با این رنج ها به شکل مطلوبی مقابله نماید. درصورتی که فرد بتواند به شکلی موفقیت آمیز برای رویدادهای تلخ و مأیوس کننده زندگی معنایی بیابد، قادر به تحمل ناملایمات زندگی خواهد بود. در معنا درمانی از آزادی روح انسان سخن گفته می شود، انسان تحت نفوذ قوانین جبری قرار نگرفته است. انسان حق این انتخاب را دارد که در برابر موقعیتی که قرار می گیرد، چه نگرشی برگزیند. تصمیم گیری به انسان واگذارشده است. هیچ عاملی این قدرت را ندارد که تعیین کند انسان در برابر سرنوشت غیرقابل تغییر، چگونه فکر کند و چگونه رفتار نماید. انسان همیشه مسئول اعمال و گفتار خود خواهد بود . درنتیجه شیوه نگریستن به مسائل و دشواری ها در این شیوه درمانی مهم بوده و معنا درمانی نیز درصدد ایجاد نگرشی معنا جو در فرد در مواجهه با سختیهاست. بنابراین روشن است که معنا درمانی می تواند نگرش فرد در قبال سختی ها و مشکلات را تحت تأثیر قرار داده و قدرت تحمل پریشانی آنان را افزایش داده و در مقابل مصرف مواد را کاهش دهد.


منابع فارسی
انجمن روانپزشکی آمریکا.(2013). راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویرایش پنجم.(ترجمه، سید محمدی، یحیی، 1393). تهران: نشر دوران.

اسدی، محسن؛ شفیع آبادی، عبدالله؛ پناه علی، امیر و حبیب زاده، حسین.(1390). اثر بخشی معنادرمانی گروهی بر کاهش فرسودگی شغلی. مجله اندیشه و رفتار. 6(22): 69-78.

انصاری زاده، مهدی؛ جواهری، حسین و معینیان، داوود.(1396). اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری، دارو درمانی و دارونما در کاهش اضطراب بیماران سوء مصرف مواد. فصلنامه اعتیاد پژوهی، 11(44): 74-59.

باقری، مریم و سهرابی، فرزامرز.(1396). مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، «دارو درمانی» و «درمان شناختی-رفتاری» بر میزان سازگاری با همسر خانواده های داوطلبان ترک. فصلنامه اعتیاد پژوهی، 11(41): 280-265.

ترخان، مرتضی.(1390). اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افسردگی و پرخاشگری افراد وابسته به مواد. فصلنامه پژوهش های نوین، 6(24): 38-19.

سهیلی، مهین؛ دهشیری، غلامرضا و موسوی، سیّده فاطمه.(1394). گرایش به سوء مصرف مواد مخدر، بررسی مؤلفه های پیش بین سبک های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D. فصلنامه اعتیاد پژوهی، 9(33): 106-91.

عزت پور، عمادالدین؛ رحمانی، خالد و بیدارپور، فرزام.(1397). بررسی علل مصرف مواد مخدر در جوانان شهر سنندج با استفاده از روش نمونه گیری نهان. مجله روانشناسی و روان پزشکی شناخت، 5(3): 21-12.

کمرزرین، حمید؛ زارع، حسین؛ بروکی میلان، حسن(1391). اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افزایش خودکارآمدی و بهبود علایم اعتیاد در بیماران وابسته به مواد. فصلنامه اعتیاد پژوهی، 6(22): 85-75.

کریمیان، حامد و کیایی، مریم.(1398). اثربخشی معنا درمانی بر تحمل پریشانی دانش آموزان دختر نوجوان دوره بلوغ، سومین کنفرانس بین المللی پژوهش در روانشناسی ، مشاوره و علوم تربیتی، دبیرخانه دائمی کنفرانس.

نیکنام، ماندانا؛ ابراهیم مداحی، محمد و شفیع آبادی، عبداله.(1397). بررسی اثربخشی معنادرمانی بر کاهش ولع و پیشگیری از بازگشت زنان وابسته به مواد. روانشناسی سلامت، 7(25): 73-56.


منابع لاتین

Cho, Sunhee. (2008). Effects of logo-autobiography program on meaning in life and mental health in the wives of alcoholics. Asian nursing research,2(2).129-139.


García-Alandete, J. (2015). Does meaning in life predict psychological well-Being? The European Journal of Counseling Psychology, 3(2), 89–98. Kaiser, A. J., Milich, R., Lynam, D. R, Charnigo, R. J. (2012). Negative urgency, distress tolerance, and substance abuse among college students. Addictive Behaviors, 37(10), 1075-1083.


Kamarzarrin, H., khaledian, M., Shooshtari, M., Ahmadimehr, Z. (2013). A Study on efficiency of Cognitive Behavioral Therapy (CBT) on increasing Self- Efficacy and improving addiction symptom among Drug Dependency Patients. Technical Journal of Engineering and Applied Sciences, 3(13): 1297-1304.


Leyro, T. M., Zvolensky, M. J., Bernstein, A. (2010). Distress tolerance and psychopathological symptoms and disorders: A review of the empirical literature among adults. Psychological Bulletin, 136(4), 576-600, DOI: 10.1037/a0019712.


Roozen HG, Waart RD, Windt D, Brink W, Yong CA Kerkbof AF. (2006). A systematic review of the effectiveness of naltrexone in the maintenance treatment of opioid and alcohol dependence. European Neuropsychopharmacology, 16: 311-323.


Simons, J., Gaher, R. M. (2005). The distress tolerance scale: Development and
validation of a self-report measure. Motivation and Emotion, 29(2), 83-102.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تست هوش تشخیص دو خواهر : کدام پسر 2 خواهر دارد؟