مجموعه شعر کوتاه عاشقانه زیبا برای عشق + اشعار کوتاه عاشقانه
در این بخش سایت روزانه تعدادی شعر کوتاه عاشقانه برای همسر و عشق زندگی را با مضامین، دلتنگی و غمگین سوزناک، احساسی، دل شکسته، دوری و جدا شدن، دوری و جدا شدن و … آماده کرده ایم که از شاعراان معروف و نامی هستند.
میخواهمت که خواستنی تر از هر کسی …
***
پنهان اگر چه داری، جز من هزار مونس؛
من جز تو کَس ندارم، پنهان و آشکارا…!“اوحدی”
***
شعر عاشقانه زیبا برای همسرم
تورا دوست دارم
بدون آن که علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا …
شعر عاشقانه زیبا و کوتاه برای همسر
***
کی می رسد آن صبح
که من صدایت بزنم
تو بگویی جانا
***
کسی سوال میکند به خاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم“نیمایوشیج”
اشعار عاشقانه زیبا و کوتاه برای همسر
سلام من
به آن پرنده سپیده و شادمان
که در سپیده با نسیم
ترانه ساز می شود
صبح زیبات بخیر
***
گاهی میان مردم، در ازدحام شهر
غیر از تو
هر چه هست فراموش میکنم …“فریدون مشیری”
اشعار عاشقانه زیبا و کوتاه
از چهره ى تو
چیز زیادى یادم نیست
جز این که
اقیانوس آرامى
ریخته بود بین چشمهات
و روى طراوت لب هات
زمزمه ى تردى بود
که گنگم مى کرد
و نمى گذاشت
از چهره ى تو چیز زیادى
یادم باشد
***
چه شد در من نمی دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم …
***
غزلیات عاشقانه کوتاه
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی گیرد“حافظ”
***
تو معشوق ناب من هستی
همیشه عاشقت و مجنون تو می مانم لیلی جانم
تک بیتی عاشقانه زیبا برای شوهرم
صبح خورشید نگاهت به سرش خواب ندارد؟
پس بیا خوب نگهم کن که دلم تاب ندارد
***
با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم
یارب تو شب عاشق و معشوق مکن روز“سنایی”
***
شعر عاشقانه زیبا و غمگین
یا مشکل ارسال پیام از دل ما بود
یا منبع گیرنده ی قلب تو خراب استزاییده ی دردیم و به بار آمده ی عشق
در مکتب ما عشق فقط حرف حساب استیک جمله بگو دلبرکم حرف دلت چیست
عاشق شده این شاعر و دنبال جواب است
***
شعر عاشقانه برای عشقم
کائنات
فداى لبخند شیرین اول صبحت؛
بخند جانم!
تو دلخوشی
روزهاى کسل کنندهاى…“علی قاضی مقام”
***
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
***
شعر نو عاشقانه زیبا برای همسرم
صدا بزن مرا
مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
می خواهم باور کنم، مال تو هستم …
***
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان مست ترم کن“حسین منزوی”
***
همسر عزیزم، تو تنها یار و همدم زندگی ام هستی
چه بخواهی چه نخواهی تا ابد در قلب من می مانی …
دوستت دارم
شعر عاشقانه کوتاه برای همسر
جای مهتاب،به تاریکی شب ها تو بتاب
من فدای تو، به جای همه گل ها تو بخند“فریدون مشیری”
***
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستانی ترین روزم بهار است
***
شعر عاشقانه برای همسر عزیزم
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
شهریار
به چه مشغول کنم دیده و دل راکه مدام
دل تو را میطلبد ، دیده تو را میجوید…“صائب تبریزی”
***
شعر نو عاشقانه
شب وقتی زیبا است که بدانی
یک نفر، یک جایی از این دنیا
با تصویرسازی آغوش تو به خواب رفته است
و چه زیباتر میشود وقتی که آن یک نفر
همانی باشد که تو هم هرشب
در خیال خودت در آغوشش میگیری
***
زن ها
آن شبی که دوستت دارم دلخواهشان را می شنوند
با گوشواره می خوابند….
شعر رمانتیک زیبا برای عشقم
امروز
بیشتر از هر روز دیگری دوستت دارم
دست خودم نیست جمعهها عاشقترم!
مخصوصا اگر
چشم در چشم #تُ
از خواب بیدار شوم…
***
از پریدنهای رنگ و از تپیدنهای دل
عاشق بیچاره هرجا هست رسوا میشود …
***
شعر دوبیتی عاشقانه زیبا
یکی درد و یکی درمان پسندد
یک وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
***
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنیمژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنیفریدون مشیری
***
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!؟“شهریار”
***
شاعر میگه :
لا تقسوا علی أنثی إلا فی عناقها…
به زن سخت نگیرید
مگر به هنگام در آغوش کشیدنش :))
***
شعر عاشقانه برای شوهرم
جان دلم…
غرور مردانه و این حرفها…
بماند برای غریبه ها…!
به من که رسیدی…
ورد زبانت باشد دوستت دارم…
***
شعر عاشقانه برای همسر مهربانم
بوی شور انگیز باراڹ می دهی
با نگاهت بر دلم جان می دهیبسکه خوب و مھربان و صادقی
بر دلم عشقی فراوان می دهیخواهشا با قلب تنھایم بمان
چون فقط تو بوی انسان می دهی
شعر عاشقانه غمگین
قهوه میریزم برایت نیستی آن سوی میز
هی شکر میریزم و تلخ است جای خالی ات!
***
شعر عاشقانه زیبا و رمانتیک
من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا راجان را که مه آلود و زمستانی و قطبی ست
با گرمترین پرتو خورشید بیارااز دیده بر آنم همه را جز تو برانم
پاکیزه کنم پیش رخت آینه ها رامن برکه ی آرام وُ تو پوینده نسیمی
دریاب ز من لذت تسلیم و رضا راگر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد
آمد که کند شاد و دهد شور فضا راهر لحظه که گل بشکفد آن لحظه بهار است
فرزانه نکاهد ز خزان ارج و بها رامی خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم
پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا رااز باده اگر مستی جاوید بخواهی
آن باده منم، جام تنم بر تو گواراسیمین بهبهانی
***
خنده ات طرح لطیفیست که دیدن دارد
ناز معشوق دل آزار خریدن داردفارغ از گلّه و گرگ است شبان عاشق
چشم سبز تو چو دشتی است! دویدن داردشاخه ای از سر دیوار به بیرون جسته
بوسه ات میوه ی سرخی است که چیدن دارد“کاظم بهمنی”
***
شعرهای عاشقانه زیبا و دلنشین جدید
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح استملک الشعرای بهار
***
هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا، ای یگانه پایان باشبرای آنکه نگویند، جستهایم و نبود،
تو آنکه جسته و پیداش کردهام، آن باش!“حسین منزوی”
***
فکر هایم تکه تکه شده اند
تو که نباشی
بهانه ایی برای جمع کردنشان ندارم
کاش باشی
تا فکرهایم بکر و خواستنی باشند
***
پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست
پشت پرچین من این سو همه اش ویرانیستانفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیستدست های تو کجایند که آزاد شوم؟
هیچ جایی به جز آغوش تو دیگر جا نیستابرها طرحی از اندام تو را می سازند
که چنین آب و هوای غزلم بارانیستشعر آنیست که دور لب تو می گردد
شاعری لذت خوبیست که در لب خوانیستدوستت دارم اگر عشق به آن سختی هاست
دوستم داشته باش عشق به این آسانیست!“حسین جنت مکان”
***
شعر عارفانه عاشقانه زیبا
بیا بیا دلدار من دلدار من
درآ درآ در کار من در کار من
تویی تویی گلزار من گلزار من
بگو بگو اسرار من اسرار من
***
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیستآغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیستعشق آتشی ست در دل و آبی ست در دو چشم
با هر که عشق جفت ست زین هر دو فرد نیستشهدیست با شرنگ و نشاطیست با تعب
داروی دردناکست آنرا که درد نیستآنکس که عشق بازد و جهان بازد و جهان
بنمای عاشقی که رخ از عشق زرد نیستسنایی
***
تو را با قلب و جانم برگزیدم
وزین نا مردمی ها دل بریدمبه شوق دیدن روی تو ای دوست
هزاران غمزه و نازت خریدم
***
شعر عاشقانه نو
مرفین آغوشت را
نه هلال احمر دارد
نه کوچه هاى ناصر خسرو !!
و این ..
بدترین تجویز شب هاى من است
***
اشعار عاشقانه جدید و زیبا
به صحرا بنگرم صحرا ته وینم
به دریا بنگرم دریا ته وینمبهر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان روی زیبای ته وینم
***
شعر دلتنگی و جدایی زیبا
امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه دیدار استآن گونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد ، آن یکی بیدار است
***
در امتداد هر شب
من هستم و تمامت
با خویشتن نشستن
در خویشتن شکستن“حمید مصدق”
***
بیراهه دور میزند بی تو دلم
لبخند به زور میزند بی تو دلمهر وقت که دیر میکنی مثل سه تار
در مایه شور میزند بی تو دلماحسان افشاری
***
شغر غمگین و عاشقانه زیبا
ببار ای باران، ببار که غم از دلم رفتنی نیست
اشک های روی گونه ام دیدنی نیستببار ای باران که این تنهایی تمام شدنی نیست
آن لحظه های زیبا تکرار شدنی نیستببار ای باران که شعر تلخ جدایی خواندنی نیست
غم تلخی که در سینه دارم فراموش شدنی نیست
***
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
***
تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدین سان خواب ها را با تو زیبا می کنم هر شبمرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شبچنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بی کسی، ها می کنم هر شبدلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شبکجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شبمحمد علی بهمنی
***
غزل عاشقانه زیب
ماه اگر بی تو برآید به دو نیمش بزنند
دولت احمدی و معجزه سبحانیجلوه بخت تو دل میبرد از شاه و گدا
چشم بد دور که هم جانی و هم جانانیحافظ
***
گفتم که پر از عطر بهاری بانو
خب حرف بزن گاه گداری بانو
گفتی به خدا حرف ندارم آقا
گفتم به خدا حرف نداری بانوبهمن بنیهاشمی
***
شعر انگلیسی عاشقانه زیبا
To my dear Husband
I just want to say
You made my life complete
On our Wedding Day
I Love Youشوهر عزیزم فقط یه چیزی می خواهم بگم
تو در روز عروسی
زندگی مرا کامل کردی
دوستت دارم
***
شعر عاشقانه برای ابراز عشق
اگر دریای دل آبی ست
تویی فانوس زیبایش
اگر آیینه یک دنیاست
تویی معنای دنیایشتو یعنی یک شقایق را
به یک پروانه بخشیدن
تو یعنی از سحر تا شب
به زیبایی درخشیدنتو یعنی یک کبوتر را
ز تنهایی رها کردن
خدای آسمان ها را
به آرامی صدا کردنتو یعنی چتری از احساس
برای قلب بارانی
تو یعنی در زمستان ها
به فکر پونه افتادناگر یک آسمان دل را
به قصد عشق بردارم
میان عشق وزیبایی ترا من دوست می دارم
***
هوا خواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
***
کاش قلبم درد پنهانی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشتکاش برگ آخر تقویم عشق
خبر از یک روز بارانی نداشت
***
مانند یک بهار مانند یک عبور
از راه می رسی و مرا تازه می کنیهمراه تو هزار عشق از راه می رسد
همراه تو بهار
بر دشت خشک سینه من سبز می شودوقتی تو می رسی، در کوچه های خلوت و تاریک قلب من مهتاب می دمد
وقتی تو می رسی
ای آرزوی گم شده بغض های من
من نیز با تو به عشق می رسم
***
شعر عاشقانه در وصف یار
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شبهای جدایی
هوشنگ ابتهاج
***
تو چه دانی که چه ها کرد فراقت با من؟
داند این آنکه ازین غم بود او را قدریغم هجران تو ای دوست، چنان کرد مرا
که ببینی نشناسی که منم یا دگری؟“عراقی”