دل را به وقتِ رونَق اگر می فُروختم ،
امروز٘ کِی به زور و ضرر می فُروختم؟!
سر را به عشقِ شانه نگه داشتم...ولی
باید به شوقِ بالشِ پَر می فُروختم!
ای کاش عِشق را که عذابی همیشگی ست،
آسان به حسّ زودگذر می فُروختم!
عقل و دلم به ریشهٔ هم تیشه می زنند
اِی کاش هردو را به تبر می فُروختم!
صد بار آتشم زد و تقصیر٘ با من است
باید به "عشق" هیزُمِ تَر می فُروختم!
الهام سامی- شهریور ۱۳۹۹
امروز٘ کِی به زور و ضرر می فُروختم؟!
سر را به عشقِ شانه نگه داشتم...ولی
باید به شوقِ بالشِ پَر می فُروختم!
ای کاش عِشق را که عذابی همیشگی ست،
آسان به حسّ زودگذر می فُروختم!
عقل و دلم به ریشهٔ هم تیشه می زنند
اِی کاش هردو را به تبر می فُروختم!
صد بار آتشم زد و تقصیر٘ با من است
باید به "عشق" هیزُمِ تَر می فُروختم!
الهام سامی- شهریور ۱۳۹۹